بخش کوچکی از انبوه نقاشیهای نقاشان نابغه زمان امپراتوری صفوی را در اینجا میتوانید دید.
تصاویری که از نقاشیهای بزرگ نقاشان ایرانی که از دربار و دوران زندگی ایرانیان در زمان امپراطوری صفوی کشیده شده در قرن ۱۸ و ۱۹ به همراه کتب دانشمندان ایرانی و و و به اروپا برده شده و پس از آن فرانسه و انگلیس با ساخت فیلمهایی از روی این تصاویر و نسبت دادن آنها به خود، تاریخ امپراتوری صفوی ایرانیان را از آنان دزدیده و با بیشرمی و وقاحت و از سر حقارت و ننگی که از گذشته خود دارند و از روی ذات دزد و ننگین نهادینه، بخود نسبت دادند، تا بدین ترتیب تاریخ بربریت خود را بپوشانند. تا زمان شاه میهن پرست ایران، محمد رضا شاه پهلوی، این تصاویر در موزههای فرانسه و انگلیس به نام دوران صفوی ایران به نمایش گذشته شده و جرات اینکه چنین دزدی آشکاری را انجام دهند، نداشتند، ولی امروزه با سؤ استفاده از نبود یک حکومت ایرانی و اشغال ایران توسط بدترین دشمنانش یعنی ترک ها، اخوانیها و اعراب، با خیال راحت با عنوان تاریخ فرانسه و انگلیس تغییر نام دادهاند.
و آنچنان با جدیت و حدت این تاریخ جعلی را توسط امپراتوری رسانهای خود و هالیوود تبلیغ کردهاند که از ۷ میلیارد انسان روی زمین، ۶،۹ میلیارد آنها، نخواهد پذیرفت که این تاریخ جعلی و دروغین است، مگر اینکه در کلکسیونهای خصوصی به نقاشیهای مشابهای برخورد کنید که نام نقاشان ایرانی و امضای آنان هنوز بر روی این نقاشیها حک شده و پاک نگشته است.
و در آخر اینکه هیچ اجباری برای پذیرش حقیقت نیست، هیچ جبری برای این نیست که سخنان مرا بپذیرید، احمقها همچنان میتوانند در حماقت بمانند و تاریخ جعلی دنیا را بپذیرند. ولی واقعیت این است که آنکس که حقیقت را دید و قبول کرد، منت بر خود گذاشته و خویشتن را از شر تاریکی رهانده است، و در نتیجه با پذیرش حقیقت، رفتار وحشیانه امروز غربیها نسبت به مردم دنیا را خواهد فهمید و خود را در مقابل این بربرها آماده نگاه خواهد داشت، و بر عکس آنکس که با دروغ زیست و تحمیق خود را پذیرفت، ضمن اینکه انگ احمق را تا ابدیت بر پیشانی خواهد داشت ، هیچ گاه نخواهد فهمید که دوست و دشمنش کیست و از کجا ضربه میخورد.
و قشنگی کار اینجاست که این نقاشیها همگی بشکل فرش دست بافت میباشد که در قرآن ۱۷ در ایران بافته شده است ، و در نتیجه هیچ کشوری بجز ایران نمیتواند ادعای داشتن اینها را داشته باشد. این فرشهای ایرانی همگی در اختیار فرانسه و انگلیس است و تنها تصاویرش فعلا در اینترنت میباشد.
تا این تصاویر را بکلی پاک نکرده و یا یک تکست و نوشته لاتین به آن اضافه نکرده و یا نشانههای ایرانی آنها را با شیّادی بکلی پاک نکرده و بیش از این دگرگون نساخته اند، از دیدن دوران صفوی لذت ببرید.
منبع
تصاویری که از نقاشیهای بزرگ نقاشان ایرانی که از دربار و دوران زندگی ایرانیان در زمان امپراطوری صفوی کشیده شده در قرن ۱۸ و ۱۹ به همراه کتب دانشمندان ایرانی و و و به اروپا برده شده و پس از آن فرانسه و انگلیس با ساخت فیلمهایی از روی این تصاویر و نسبت دادن آنها به خود، تاریخ امپراتوری صفوی ایرانیان را از آنان دزدیده و با بیشرمی و وقاحت و از سر حقارت و ننگی که از گذشته خود دارند و از روی ذات دزد و ننگین نهادینه، بخود نسبت دادند، تا بدین ترتیب تاریخ بربریت خود را بپوشانند. تا زمان شاه میهن پرست ایران، محمد رضا شاه پهلوی، این تصاویر در موزههای فرانسه و انگلیس به نام دوران صفوی ایران به نمایش گذشته شده و جرات اینکه چنین دزدی آشکاری را انجام دهند، نداشتند، ولی امروزه با سؤ استفاده از نبود یک حکومت ایرانی و اشغال ایران توسط بدترین دشمنانش یعنی ترک ها، اخوانیها و اعراب، با خیال راحت با عنوان تاریخ فرانسه و انگلیس تغییر نام دادهاند.
و آنچنان با جدیت و حدت این تاریخ جعلی را توسط امپراتوری رسانهای خود و هالیوود تبلیغ کردهاند که از ۷ میلیارد انسان روی زمین، ۶،۹ میلیارد آنها، نخواهد پذیرفت که این تاریخ جعلی و دروغین است، مگر اینکه در کلکسیونهای خصوصی به نقاشیهای مشابهای برخورد کنید که نام نقاشان ایرانی و امضای آنان هنوز بر روی این نقاشیها حک شده و پاک نگشته است.
و در آخر اینکه هیچ اجباری برای پذیرش حقیقت نیست، هیچ جبری برای این نیست که سخنان مرا بپذیرید، احمقها همچنان میتوانند در حماقت بمانند و تاریخ جعلی دنیا را بپذیرند. ولی واقعیت این است که آنکس که حقیقت را دید و قبول کرد، منت بر خود گذاشته و خویشتن را از شر تاریکی رهانده است، و در نتیجه با پذیرش حقیقت، رفتار وحشیانه امروز غربیها نسبت به مردم دنیا را خواهد فهمید و خود را در مقابل این بربرها آماده نگاه خواهد داشت، و بر عکس آنکس که با دروغ زیست و تحمیق خود را پذیرفت، ضمن اینکه انگ احمق را تا ابدیت بر پیشانی خواهد داشت ، هیچ گاه نخواهد فهمید که دوست و دشمنش کیست و از کجا ضربه میخورد.
و قشنگی کار اینجاست که این نقاشیها همگی بشکل فرش دست بافت میباشد که در قرآن ۱۷ در ایران بافته شده است ، و در نتیجه هیچ کشوری بجز ایران نمیتواند ادعای داشتن اینها را داشته باشد. این فرشهای ایرانی همگی در اختیار فرانسه و انگلیس است و تنها تصاویرش فعلا در اینترنت میباشد.
تا این تصاویر را بکلی پاک نکرده و یا یک تکست و نوشته لاتین به آن اضافه نکرده و یا نشانههای ایرانی آنها را با شیّادی بکلی پاک نکرده و بیش از این دگرگون نساخته اند، از دیدن دوران صفوی لذت ببرید.
منبع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر