نوروز بر تمامی هم میهنان شریف، گرامی و نازنینم پیروز و فرخنده و خجسته باد
- تا زمانی که زمین بدور خورشید میچرخد، نوروز زنده است. چرا که نوروز ایرانیان یعنی زمانی که سال تحویل میگردد و سال زمانی نو میگردد که زمین یک دور کامل بدور خورشید گردیده باشد و درست زمانی که زمین گردش نوی دیگری را بدور خورشید آغاز میکند، سال نو ایرانی آغاز گردیده و تحویل میشود. و ایرانیان با برگزاری جشن و سرور و شادی و شادمانی و رقص و پایکوبی، پوشیدن لباس و رخت نو، با دادن هدیه و دید و بازدید، با خوردن شربت و شیرینی،
برخورداری از این زندگی دوباره را بدرگاه یزدان بزرگ و توانا سپاس گفته و بدین ترتیب در عمل نشان میدهند که آفرینش را گرامیداشته و ارج مینهند. (و چه کسی از سپاسی بدین عظمت بدرگاه خدا غمگین و ناراحت میگردد؟ اهریمن و ابلیس همیشه رنجور!)
برخورداری از این دانش و علم و این آگاهی یعنی خدا بودن در علم نجوم و ستاره و کهکشانها که حداقل ۱۰ هزار سال است که نزد ایرانیان است. نوروز یعنی ایرانیان از ۱۰ هزار سال پیش میدانستند که زمین گرد است و بدور خورشید میگردد و این گردش ۳۶۵ و هر چهار سال ۳۶۶ روز طول میکشد.
این علمی است که وحشیهای غربی تنها ۳۰۰ سال است که از آن آگاهی یافته اند و تازه آن هم پس از دست یابی به کتابخانههای عظیم ایران و دانشمندان ایرانی بوده است.
و وقتی ایرانیان نوروز را جشن میگیرند، یعنی یک تاریخ حداقل ۱۰ هزار ساله علم، دانش، خرد و آگاهی را جشن میگیرند. و به همین دلیل تا زمانی که زمین بدور خورشید میگردد، نوروز هم زنده است و هیچ خدای زمینی نمیتواند این گردش را متوقف کند.
- تا زمانی که بجبر زمان، روز و شب یکسان میگردد و درست ۱۲ ساعت روز و ۱۲ ساعت شب در گردش روزگار پدیدار میگردد (اولین روز نوروز ) ، نوروز ایرانی وجود دارد و این خرد و دانش ایرانی است که آنرا عید قرار داده و با برگزاری جشن و سرور، یزدان یکتا را سپاس میگوید. نوروز آنچنان تاریخ زندهای را ساخته که هیچ احدی توانایی بهم زدن و ویرانی و مخدوش کردن آنرا ندارد. تنها "سبب و دلیل" برگزاری نوروز، به این معناست که ایرانی از نظر دانش حداقل ۱۰ هزار سال است که آقای دنیاست و این در بطن نوروز نهفته است، آگاهی که خیلی وقت است دشمنان ایرانی به آن دست یافته و بابت آن دچار رنج و عذابی هولناک گردیده اند.
- تا زمانی که بهار میشود ، نوروز زنده است. مگر میشود جلو جوانه زدن و زنده شدن دوباره طبیعت را گرفت؟ آن بیچارگانی که از عظمت حماقت نهادینه رنج میبرند، بدانند که جلو رویش دوباره زمین را نمیشود گرفت، و این رویش یعنی نوروز .
نوروز به اندازه یک کتابخانه برای ایرانی پیام در خود دارد، نوروز به ایرانی میگوید: نیاکان تو با طبیعت میزیستند، با طبیعت جشن میگرفتند، و با طبیعت دوباره زنده میشدند. و تو احتیاجی نداری کتابهای احمقانهای که بعنوان کتاب تاریخ بخورد تو داده اند ( تا عظمت گذشته تو را از تو بگیرند) بخوانی تا بدنی نیاکان تو که بودند، و درچه جایگاهی قرار داشتند، برای تو کافیست که تنها نوروز را بشناسی، ۴ شنبه سوری را جستجو کنی، ۱۳ بدر را بنگری، مهرگان را جشن بگیری و و و تا بدانی نیاکانت که بوده اند و در چه جایگاهی از علم و خرد و آگاهی قرار داشته اند.
نوروز به ایرانی پیام میدهد: هر چند زمستان بس و ناجوانمردانه سرد و ظالمانه کشنده باشد، برای تو ایرانی همیشه نوروزی وجود دارد که در پی آن دوباره ایران و ایرانی، ققنوس وار از خاکستر و مرده گی رهایی یافته و باز زنده میگردد و سردی، مرگ، بیزاری و نفرت به جبر طبیعت بکنار رفته و ایرانی روزگار جوانی و شادی از سر میگیرد.
تا نوروز هست ایران و ایرانی پایدار است و روند و چرخه بودنش پایانی ندارد.
پاینده و پیروز ایران و ایرانی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر