۳۰.۹.۹۴

شب چله بر تمامی هم میهنانم و تمامی کسانی که در جغرافیای ایران بزرگ با فرهنگ و تمدن ایرانی خو گرفته و مشرف شدهاند, شاد و فرخنده باد


شبچله و یا شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان به عنوان اولین آدمیان روی زمین که ساعت و تقویم را خلق کردند، شب یلدا را جشن می‌گیرند.

این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.

«یلدا» واژه‌ایست به معنای «تولد» که این واژه در زمان ساسانیان شب چله نامیده می‌شده است و دلیل آن هم محاسبات نجومی و تقویمی است که ایرانیان انجام داده و بر طبق آن خورشید به اوج خود رسیده و از این نقطه به بعد فرود میاید.
واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی ( دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.
واژه دی‌ پهلوی و از ددهوا اوستایی آمده است که به معنی خداوند و آفریدگار است .
ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز زندگی‌ دوباره خورشید بوده است. چنان که میراث آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.


مراسم شب چله یكی از آداب به یادگارمانده از گذشتگان و پیشینیان ایرانیان است و جایگاه ویژه‌ای دارد. خواندن فال حافظ، متل‌گویی، شاهنامه‌خوانی، نقل خاطرات، قصه‌گویی پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، حضور در منزل بزرگان خانواده و شكر نعمت و سلامتی از رسوم متداول این شب است.





شبچره:
یكی از رسوم این شب كه در بستر زمان كمرنگ شده است فرستادن «خوانچه یا خنچه چله» به منزل نوعروسان است كه خانواده داماد در نخستین شب چله‌ای كه عروس را برای پسرشان برگزیده‌اند این خنچه یا خوانچه را به منزل عروس می‌برند. این خنچه شامل انواع آجیل و شیرینی و میوه‌های فصل مانند انار، ازگیل و هندوانه به همراه هدایایی برای عروس خانم است كه در بسته‌هایی آذین‌بندی می‌شود.



در قدیم خانواده‌های متمول شبچره را در طبق‌هایی مسی كه گاه تعداد آنها به چهار طبق می‌رسید توسط طبق‌كش به صورت ویژه‌ای به خانه عروس می‌بردند و هدایایی شامل ترمه‌های زربافت، انگشتر جواهر یا سینه آویز طلا نیز برای عروس می‌فرستادند و مادر عروس پس از تحویل طبق‌ها هدایایی مانند پول، شیرینی، جوراب و دستمال به طبق‌كش‌ها می‌داد. خانواده‌های غیرمتمول خنچه‌های خود را داخل یك سینی یا مجمعه بزرگ قرار می‌دادند و توسط داماد و همراهی یكی از زنان نزدیك به وی راهی خانه عروس می‌شدند. در مراسم شب یلدا برای نوعروسان در سراسر كشور آجیل و هندوانه و انار جزء ثابت به حساب می‌آید، اما در برخی نقاط ایران، مردم مراسم ویژه‌ای هم برای این شب دارند. برای مثال در منطقه آذربایجان رسم بر این است كه خوانچه‌های تزئین شده را در سینی همراه هندوانه تزئین شده و شال‌های قرمز رنگ در اطراف آن می‌فرستند. در منطقه مازندران معمولا یك ماهی بزرگ را تزیین می‌كنند و به همراه تنقلات به خانه عروس می‌فرستند. در استان فارس مركبات و هندوانه برای سردمزاج‌ها و خرما و رنگینك برای گرم مزاج‌ها موجود است.
در استان گیلان خوراكی به نام «آوكونوس» به همراه بقیه خوراكی‌ها می‌فرستند كه به روش خاصی از ازگیل تهیه می‌شود. در استان اردبیل نیز خوراكی خاصی به نام «قورقا» كه همان گندم برشته است مابقی تنقلات را همراهی می‌كند.




تزئین شبچره:
امروزه فرستادن شبچره شكل مدرن‌تری به خود گرفته است كه هر خانواده‌ای بنا به موقعیت اقتصادی خود می‌تواند آن را مفصل‌تر یا محدودتر تهیه كند فقط باید اجزا ثابت كه آجیل و هندوانه و انار است، فراموش نشود. از دیگر تنقلات می‌توان به شیرینی، میوه‌های خشك شده تابستانی مانند انجیر، قیسی، برگه‌های گوناگون و… اشاره كرد. كله قند تزئین شده را نیز نباید به عنوان نماد شیرین‌كامی برای خوانچه فراموش كرد. تهیه این خوانچه‌ها از بیرون معمولا هزینه زیادی را برای خانواده‌ها به همراه خواهد داشت ولی هر خانواده‌ای می‌تواند با كمی وقت و سلیقه آنها را در منزل تهیه كنند. شما می‌توانید خوانچه‌های خود را به شكل سنتی یعنی با استفاده از همان سینی، مجمعه، ترمه و… آماده كنید یا با استفاده از ظروف جدید‌تر یا حتی از سبدهای چوبی كه در دسترس دارید این كار را انجام دهید.



پیشینهٔ جشن:
شب چله و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. ایرانیان باستان که در علم نجوم جلوتر از حتی زمان حال بودند ، گردش ماه به در زمین و گردش زمین به دوره خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان و حجم اجرام آسمانی و چگونگی‌ تاثیر این اجرام بر یکدیگر و گردش ایام را به دقت اندازه زده و تنظیم میکردند. ( آنوقت در تمام کتب دبستانی و دبیرستانی به بچه‌های ایرانی‌ که نیاکانشان در هزاران سال پیش اجرام آسمانی را مثل کف دست میشناختند، یاد میدهند که گالیله گرد بودن زمین را کشف کرده!! بله گالیله در ۴۰۰ سال پیش از روی کتب ایرانی‌ تازه فهمید زمین گرد است و به ‌اروپایی‌ها که در جهل و تاریکی‌ و بیسوادی مطلق بسر می‌بردند حالی‌ کرد و گفت. )

در اثر جاودان ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه انگلیس در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده‌ است. در برهان قاطع ذیل واژه « شب چله» چنین آمده‌ است:

شب یلدا یا شب چله، بلندترین شب سال است که ایرانیان آن را از دیرباز مبارک می دارند. در این شب ایرانیان با گردآمدن به دور آتش و رقص و پایکوبی این شب را جشن می گرفتند. آنگاه سفره فراخ و گشاده‌ای می گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بُخوردان، خوراکی‌های گوناگون از جمله خوراکی‌های فصل و مـَیـَزد که گونه‌ای نذر و خوردنیِ غیر نوشیدنی مانند نان، شیرینی، حلوا و گوشتِ قربانی بود، بر سفره می نهادند و نذری نثار می کردند. امروزه نیز در این شب خانواده‌ها گرد هم جمع می شوند و شب نشینی می کنند. در این شب سفره‌ای می گسترانند و در آن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون که هر کدام نمادی از تندرسی، برکت، فراوانی و شادکامی است.





مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» میزد نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» لرک که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فرآورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده می‌شد.




ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌ شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده‌است. روز پس از شب چله (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده‌ است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.




تأثیر شب چله در جشن‌های دیگر اقوام
مصری‌ها هم تا پیش از "دگردیسی به عرب" دارای فرهنگی‌ غنی و بزرگ بودند. و یلدا را در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییده‌ شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده‌ است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌کردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده‌ است.




در قسمت‌هایی از روسیهٔ جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌شود. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجره‌ها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه‌خوانی و رقص و آواز و مهم‌تر از همه قربانی کردن جانوران از آیین‌های ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیین‌های شب‌های جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیین‌ها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم می‌خورند که نشان از همانندی جشن شب چله در ایران و روسیه دارند.
یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.
آشوریان نیز در شب چله آجیل مشکل‌گشا می‌خورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می‌گذرانند و در خانواده‌های تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد می‌گردد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.




جشن شب چله و عادات مرسوم در ایران:
سفرهٔ شب چله:
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب چله آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ برده‌ها و خدمت‌کاران در سطح شهر آزاد شده و به‌سان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانه‌ای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقی‌مانده میوه‌هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات می‌خوردند و دور هم گرد هیزم افروخته می‌نشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود. متل‌گویی که نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی است در قدیم اجرا می‌شده‌است به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه‌ها که اغلب دانه‌های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می‌شوند که انسان‌ها با توسل به برکت‌خیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت‌آور می‌کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می‌دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می‌کنند.

آیینهای یلدا در نقاط مختلف ایران:

استان خراسان:

کف زنی یا بیخ زنی در شب چله درزیبد.
در خراسان واژه یلدا بکار برده نشده در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسنادشفاهی و مکتوب وجود دارد شبچله یا چله نشینی بکار رفته و در این شب طولانی آیین‌های و مراسم‌های خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است به آن شب چراغانی یا شب چراغ می‌گفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود می برده و بدلیل فراوانی چراغ‌ها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار می‌بردند.ویدیو در یوتیوب

یکی از سنتهای مهم برگزاری مراسم سرحمومی در شب چله بوده است. سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام می‌بردند و با رقص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام می‌دادند و در مراسم حنا بدان آواز امشب حنا می‌بندیم... بر دست و پا می‌بندیم ... را بصورت گروهی می‌خواندند. و درپایان لباس نو بر عروس و داماد و اقوام نزدیک آنها می‌پوشیدند این مراسم گاهی تا سحر طول می‌کشید و مقدمه مراسم عروسی در بعد از ظهر روز بعد بود. افراد دعوت شده در صحن حمام جمع می‌شدند اما جوانان و افراد غیر مدعو تا پایان مراسم در بیرون از حمام جمع می شدندو شوخی و بازی سیاه بازی و انتر بازی در می‌آوردند.

هدیه دادن داماد برای نامزدش نیز یک امر اجباری بوده است در این شب به داماد این امتیاز بزرگ داده می‌شد که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه بااو در یک اتاق و دوتایی بخوابد. داماد تا قبل از شب زفاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به خوابیدن با نامزدش بوده است که به آن نامزد بازی می‌گفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. یکی از آیین‌های ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» می‌ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم می‌زنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود خشک شده آن مانند گز اصفهان می‌شود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می‌شود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف‌ها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می‌افزایند.

یکی دیگر از جشنهای ایرانی چله تموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانی‌ترین روز سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته می‌شود.

اصفهان:

شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان: مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانهٔ پدر بزرگها یا مادر بزرگها می‌روند ودور هم پای کرسی جمع می‌شوند. صاحب خانه هم با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی می‌کند آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح می‌نشینند، شاهنامه می‌خوانند و فال حافظ می‌گیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل می‌کنند. تازه دامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس می‌روند. آجیل شب یلدا:کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا:انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری (سیبری) است. نوشیدنی شب یلدا:بطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور. غذای شب چله (یلدا):چنانچه مقدور باشد پلو ماهی و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی:مانند کوفته، گندی،دلمه، چرب و شیرین و . . .

استان آذربایجان (شرقی و غربی):

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.

استان کردستان:

در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش "شو چله"خوانده می شود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانه‌ها غذای دلمه و نان سنگک یرای پذیرایی از مهمان‌ها آماده می کنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است.

استان بوشهر:

مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ ترها می‌گذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.

استان مازندران:

در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می‌شود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهم‌نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی‌خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصاً" انار و هندوانه و ازگیل می‌پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستان‌های بزرگترها، شب را به صبح می‌رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی‌ها است.

استان فارس:

سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ‌خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.

استان همدان:

همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش ومویز نیز خورده می‌شود که از معمول‌ترین خوراکی‌های موجود در این شهرستانهاست.همچنین درآجین میوه وتنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف خانواده دامادبرده می شودو این ازرسوم قدیم به جامانده است.

استان اردبیل:

در اردبیل رسم است که خانواده‌ها شب یلدا دور هم جمع می‌شوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی می‌کنند. هنداونه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و... از جمله خوراکی‌هایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، ودر شب یلدا برای تازه عروس هندوانه تزئین می‌کنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده می‌شود.

استان گیلان:

در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس»(آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اتاق می‌گذارند.

ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه‌کش آفتاب می‌خورند. در گیلان در خانواده‌هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می‌فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.[نیازمند منبع]

استان خوزستان:

مردم خوزستان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.[نیازمند منبع] به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، اجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و‌اش وشیرینی‌های مختلف از جمله خوراکی‌های این آیین کهن است.

استان قزوین:

مردم استان قزوین نیز همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ‌ترها می‌گذرانند. به عقیده بزرگ‌ترها آوردن میوه‌های مختلف خشک و تر و میوه‌های سرخ‌فام که به "شب چره" معروف است، همراه با خوراکی‌های دیگر شگون داشته و زمستان پر برکتی را نوید می‌دهد. در بعضی مواقع که مادر بزرگ‌ها در آوردن تنقلات تاخیر می‌کنند کوچکترها شعر "هر که نیارد شب چره - انبارش موش بچره" سر می‌دهند، که مادربزرگ در آوردن "شب چره" تعجیل می‌کند. دراین شب اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی پلو با ماهی‌دودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات از جمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشگلکشا و انجیر خشک، شب نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره می‌زنند. به عقیده مادر بزرگ‌های قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه کند باران می‌بارد، اگر پنبه‌های لحاف بیرون بریزد برف می‌آید و اگر گردنبند مراوریدش پاره شود تگرگ می‌آید. یکی دیگر از آداب و رسوم "شب یلدا" فرستادن "خونچه چله" از سوی داماد به عنوان هدیه زمستانی برای عروس است. در این خونچه برای عروس پارچه، جواهر، کله‌قند و هفت نوع میوه مثل گلابی هندوانه، خربزه، سیب، به با تزئینات خاصی فرستاده می‌شود.


هیچ نظری موجود نیست: