۱.۵.۹۴

صدا مهمتر از هوا


تنها زبان پارسی است که آهنگ سخن گفتن با آن برای گوش خوشایند است و در نتیجه مغز دچار زوال نمیشود.

اسپوتینک می‌نویسد: صدا‌های بلند و ناتراشیده و ناهنجار و ناخوشایند با فرکانس‌هایی‌ که پرده گوش را بیش از احتیاج بلرزاند نقاطی از مغز را که ترس و دلهره و نگرانی‌ را در آدمی‌ برمی‌انگیزد، پر کار و فعال مینماید.

فریاد و صدا‌هایی‌ که از ته گلوی آدمی‌ و نعره جانوران به بیرون مرتعش میشود، نقاطی در مغز که مسئول هشدار به آدمی‌ است را بیدار کرده و در نتیجه مغز برای حفاظت از خود و بدن بلافاصله دستور دفاع را صادر می‌کند، و آنچه که پس از صدور این فرمان در بدن رخ میدهد یک پروسس پیچیده و شگفت انگیز است. بدین ترتیب که نخست گوش بلوکه میشود و "توانایی شنیدن" پایین می آید ، و مغز نخست با پایین آوردن " توانایی شنیدن " دروازه خطر یعنی‌ رسیدن صدای ناهنجار به درون مغز را کاهش میدهد. ( فریاد‌های بیشتر پس از شنیدن اولین فریاد کمتر برای آدمی ترسناک است ) سپس آنزیم‌هایی‌ در بدن و بر روی اعصاب پاچیده میشود تا توانایی تحمل را در آنها بالا ببرد . آنچه که در این پروسس رخ میدهد برای بدن و مغز ضروری است ولی این پروسس نیز مانند دیگر راهکار‌ها اگر پیدرپی باشد پیامد‌های ناخواسته و اثرات نامطلوب خود را داراست . یکی از این پیامد‌ها کم شدن تدریجی شنوایی و دیگری اثر مستقیم بر روی حافظه و قوه یادآوری و در بدترین حالت بیماری فراموشی و تعطیل شدن مغز یعنی آلزایمر است.


به گفته متخصصان آمریکایی فریاد و بم بودن همیشگی صدا و یا تغییر فوری درجه آهنگ صدا می تواند به ایجاد سیگنال‌های پر توان هشدار برای مغز بیانجامد. در نتیجه آدمی اگر به زبانی سخن بگوید که آهنگ زبان برای گوش بم و با تغیرات پیدرپی باشد به مرور زمان دچار بیماری فراموشی ، عدم تمرکز و درک ، تشخیص ندادن و جدا سازی خوب و بد برای خود و اطرافیان و بطوره کلی احمق شدن آدمی در طول چند سال میگردد. سخن گفتن به زبان هایی که حروف و اصوات از انتهای گلو به بیرون داده میشود ، مانند زبان عربی ، ترکی ، انگلیسی ، آلمانی و دیگر زبانی‌های که کلمات از انتهای گلو صادر میشود علاوه بر فشار بر تار‌های صوتی حنجره ، برای گوش هم ناخوشایند است وباعث واکنش آن بخش طیف شنوایی می شود که مغز را پیاپی بدادن فرمان دفاع مجبور کرده و بتدریج موجب احمق شدن آدمی میگردد. سخن گفتن به زبان پارسی به میزان بسیار و فرانسه تا حد کم ان هم به دلیل اینکه بیشتر واژهگان پارسی بطورمستقیم در زبان فرانسه استفاه میشود و دیگر زبان هایی که هنگام سخن گفتن و گفتگو تنها از زبان و حرکت لب‌ها در آن استفاده میشود ، تنها زبان هایی هستند که اثرات نامطلوب برای مغز ندارند. ( یعنی هر بچه ی هم این را میداند که فرق است بین آدمی که ۱۰۰۰ سال زندگی کرده و یک کودک ۱ ساله! ملت ایران تجربه هزاران ساله زندگی دارد و میداند چه برای او خوب است و چه بد ، این نوکیسه‌ها و تازه راه افتاده‌ها که تجربه هزاران ساله را زنده بگور میکنند و بزور بریدن زبان میخواهند حماقت خود را به بشریت تحمیل نمایند ، بر سر شاخ نشسته و بن میبرند و تنها دلیل زوال و بیچارگی نسل و نژاد آدمی و دیگر موجودات روی کره خاکند.)
اسپوتینک مینویسد :
پوپل و لوک آرنال شاگرد او برای معلوم کردن خودویژگی فریاد، امواج صوتی فریاد‌ها از چند ویدئو در سایت « یو تیوب» ، فیلم‌های مشهور و فریاد‌های چند داوطلب را ضبط کردند. محققان معتقدند که فریادها و "اصوات بم هنگام سخن گفتن "بخش خاص و جداگانه طیف صوتی انسان را تشکیل می دهند که کاملا با آن بخش هایی فرق دارد که مسئول صحبت عادی هستند.

پس از آن محققان معلوم کردند مغز انسان چگونه به پردازش صدا‌های ناهنجار می پردازد. پوپل در توضیح گفت: « ما متوجه شدیم که فریاد باعث واکنش آن بخش طیف شنوایی می شود که دیگر صداها آن را فعال نمی کند. در یکسری از آزمایشات ما تأثیر گذاری فریاد، صحبت، آواز ، آنهم به زبانهای گوناگون بر مغز انسان را مقایسه کردیم و هیچ چیز مشترکی پیدا نکردیم. یگانه استثناء سیگنال هشدار خودرو بود: این سیگنال‌ها چند بخش را فعال کردند که پاسخگوی واکنش نسبت به فریاد هستند».

محققان متذکر شدند که فرکانس بیان عادی انسان فقط ۵-۴ هرتز طی صحبت تغییر می کند ولی فریاد و صدا هایی که از ته گلو بیرون داده میشود خیلی سریع می تواند تا ۳۰ و یا حتی ۱۵۰ هرتز افزایش یابد.



در نتیجه به بیراه و افراط نرفتیم اگر بگوییم صدا مهمتر از هوا است، چرا که بر اثر شنیدن صدای ناهنجار، مرگی بهمراه رنج بسیار در تمامی طول زندگی‌ نصیب آدمی‌ میگردد، در حالی‌ که نبود هوا پس از چند دقیقه آدمی‌ را کشته و رنج آنچنانی در ٔبر ندارد.

کم کم علم ثابت میکند که سخن گفتن بزبان پارسی و یا استفاده از تجربه هزاران ساله آدمی تنها راه رهایی بخش انسان‌ها از بیماری زمان یعنی آلزایمر است. و یکی‌ از دلایل طول عمر و هوش زبان زد ایرانیان، زبان پارسی است و احتمالا از روزی که واژگان عربی‌ و سخن گفتن بعربی‌ که توسط دین عرب به ایرانی‌ تحمیل شد، دلیل حماقت‌های اینجا و آنجا و عقب ماندگی ایرانیان گشته است. 


حالا هی بر سر اینکه "ای وای زبان مادری آی فریاد حق من!! " و حماقت‌های از این گونه تو سر خودتون بزنید ! و زبان انگلیسی را بجای زبان مشترک هزاران سال آدمیان قرار داده و از بیماری رنج ببرید.

هیچ نظری موجود نیست: