مرد پارسایی ناگهان تمام ثروتش را از دست داد و چون میدانست خدا به او کمک میکند و نوع کمک هم برای خدا فرقی نمیکند، شروع به دعا و درخواست کرد:
- خدایا، کمکم کن در لاتاری برنده شوم.
سالها و سالها دعا کرد، ولی همچنان فقیر بود. تا اینکه از دنیا رفت... و چون مرد بسیار مؤمن و متدینی بود، یکسر به بهشت رفت. اما وقتی به بهشت رسید، حاضر نشد وارد بهشت شود و گفت یک عمر بر طبق آموختهها مذهبی خود زیست، درحالیکه خدا هرگز کاری نکرد که او در لاتاری برنده شود. او با دلسردی به خدا گفت:
- تمام وعدههایی که به من دادی، دروغ بود!
خداوند به او پاسخ داد:
- من همیشه حاضر بودم به تو کمک کنم تا برنده شوی. اما هرقدر هم که میخواستم کمکت کنم، تو هرگز حتی یک بلیت لاتاری هم نخریدی!
پائولو کوئیلو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر