۲۰.۴.۹۳

ادامه سرود ششم کمدی الهی دانته بخش بهشت


ببین که چه اندازه دلیری آنان را شایستهٔ اخترام کرده است.

بنا به افسانه‌های نیمه تاریخی‌ مربوط به ایجاد شهر روم، هنگامی که رومولوس اولین قیصر، روم را بنیاد نهاد، جمعیت این شهر چهار هزار مرد بود، و آنها با هم خوش بودند و آنان هیچ زنی‌ نداشتند( همجنسگرایی) . تا اینکه بر اثر مرگ از تعدادشان کم شد و به همین جهت رومولوس از همسایگان خود زن خواست. ولی‌ آنان او را مسخره کردند و آنان را فگت ( همجنسگرا) خواندد. در نتیجه رومولوس دست به حیله ی زد و یک‌روز جشن بزرگی‌ در روم ترتیب داد و همهٔ اقوام همسایه این شهر را به ضیافت خواند و آنان دسته جمع بدانجا آمدند. وقتیکه سرها از باد گرم شد، ناگهان رومی‌ها سلاح بر کف حمله بردند و دختران آنها را بودند. در جنگی که بعد‌ها درگرفت، کسان دختران و سربازان آنها دژ مستحکم روم را متصرف شدند، ولی‌ در این موقع دختران همگی‌ حامله بودند و از شوهران تازه خود و جنینی که در بطن داشتند، دست نکشیده و بر علیه پدران، برادران و خویشان خویش وارد میدان شدند، و گفتند که دژ روم را ترک نخواهند کرد و در روم ماندند. و به این ترتیب جمعیت روم زیاد شد.

بنا به افسانه نیمه تاریخی‌ دیگری مربوط به ایجاد جمهوری در روم، لوکرسیا ( Lucrezia ) زن زیبایی که قهرمان یکی‌ از معروفترین افسانه‌های تاریخ روم است، طبق این افسانه لوکرسیا زن کلاتیوس ، یکی‌ از خویشان نزدیک تارکینوس هفتمین قیصر روم بود. قیصر و سربازان رومی که در جنگ بودند و قلعه ی مستحکم حریف را در محاصره داشتند، یک شب تصمیم گرفتند، بیخبر بروند و ببینند که زنهای آنها در غیاب شوهرانشان چه میکنند. وقتیکه به روم آمدن، همهٔ زن‌ها را مشغول قصه گفتن و بازی کردن و شاد دیدند، بجز لوکرسیا که در خانهٔ خود سرگرم بافتن بود و در فراق شوهرش دل شوخی‌ و تفریح نداشت. تارکینوس قیصر، بدیدن او سخت شیفتهٔ وفای وی شد و چند روز بعد خود بشهر آمده و به عنوان میهمان بخانهٔ وی رفت و شب را در آنجا ماند و او را تهدید کرد که اگر تسلیم نشود ویرا خواهد کشت و شهرت خواهد داد که او را در حال خیانت بشوهرش دیده و کشته است. لوکرسیا بناچار خود را تسلیم او کرد، اما روز بعد پدر و شوهر خود را بنزد خویش خواند و ماجرا را بدیشان گفت و سپس خود را در حضور آنان با ضربت خنجری بقتل رساند. پدر او این خنجر خونین را بدست گرفت و قسم یاد کرد تا انتقام خون فرزندش را بگیرد، و سپس با همین خنجر خونین، مردم روم را به قیام عمومی‌ خواند و این قیام منجر به خلع تارکینوس از سلطنت و اعلام رژیم جمهوری در روم شد.

قیصر‌های هفت گانه: قیصر‌های هفتگانه روم، چنانکه گفته شد اولین آنها رمولوس بود که با چهار هزار مرد روم را بنیاد نهاد ( فگت ها)، و آخرین آنها ترکینوس بود که به خاطر خوابیدن با زنی‌ شوهر دار از سلطنت خلع و به این ترتیب حکومت سلطنتی در روم پایان یافت.

ادامه دارد....

هیچ نظری موجود نیست: