ترکیب نیستم تجزیهام!
سالها رفت و هنوز
یک تن نیست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چهها میخواهی؟
صبح تا نیمه شب منتظری
همهجا مینگری
گاه با ماه سخن میگویی
گاه با رهگذران، خبر گمشدهای میجویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریاست؟
نوری از روزنه فرداهاست
یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر