۲۶.۵.۹۲

وقتی‌ آقا گرگه یادش میرود، در لباس میش است!

آقای حسن روحانی به تازگی در مجلس گفته اند که:»چند سال پیش اتفاقات ناپسندی صورت گرفت عده ای «لشکر کشی» خیابانی کردند، عده‌ای هم کهریزک درست کردند»!

در اینجا لازم میدانم خطاب به آقای حسن روحانی عرض کنم که:جناب آقای حقوقدان! بر اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسی‌، راه پیمایی سکوت نامش «لشگر کشی‌» خیابانی نیست!

لطفا قبل از اظهار نظر، قانون اساسی‌ را با دقت مطالعه بفرمایید. اصل بیست و هفتم به صراحت به شما می‌گوید:

تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح آزاد است.

جناب آقای روحانی,مردمی که در راهپیمایی شرکت کردند سلاحشان فقط و فقط دستبندِ سبزشان و بیان حقیقت بود اما حکومتی‌ها با شلیک مستقیم، قلب و سر مردمی که در راهپیمایی شرکت کرده بودند را هدف قرار داند,مردم را از بالای پل به پایین پرت کردند,با ماشین از روی بدن هموطنانشان رد شدند,به دختران مسلمان هموطن خود در زندان تجاوز نمودند,ظرف چند روز آنقدر جوانان هموطنی که در راهپیمایی سکوت شرکت کرده اند را درزندانهای اوین و کهریزک شکنجه کردند که چندین نفر از آنها زیرشکنجه کشته شدند.


آقای حسن روحانی شما همچنین در سخنان خود در دفاع از عباس آخوندی٬ وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی گفته اید که افتخار می‌کنید وی در دیدار با علی خامنه‌ای اعلام کرده که در انتخابات سال ۸۸ «تقلب» نشده است! و ادامه داده اید که: «آخوندی این شهامت را داشت که در آن سال‌های حساس در حضور رهبری بگوید که نه تنها تقلب نشده بلکه در انتخابات ایران امکان تقلب وجود ندارد.»!

جناب آقای روحانی,چگونه است که یک ماه قبل از انتخابات صحبت از تلاش برای آزادی رهبران جنبش سبز میکنید و حال برای گرفتن رای اعتماد برای کابینه تان آنها را به اردوکشی خیابانی متهم کنید و اظهار عدم تقلب به خامنه‌ای را نشانه شهامت و افتخار میدانید؟!



شما همچنین گفته اید که:«با قاطعیت از تک تک وزیران پیشنهادی دفاع خواهم کرد. همه را می شناسم و با آنها در جاهای مختلف کار کرده‌ام “به صراحت اعلام می کنم که هیچ کس بر من فشاری نیاورده و من هم کسی نیستم که در شرایط فشار تصمیم بگیرم. تمام این افراد را به تصمیم خود انتخاب کرده ام»

جناب آقای روحانی,درباره سابقه امنیتی بیشتر وزرای شما همانند آقای علی ربیعی معروف به عباد صحبت نمیکنم اما مگر میشود در برابر اسم آقای مصطفی پور محمدی با آن کارنامه سیاهش سکوت کرد؟!

و عده‌ای از دوستان بدون توجه به سخنان شما برای توجیه این عمل اظهار میکنند که :{ میتوان حدس زد آقای روحانی با چه فشارهایی مواجه بوده است(!) وزیر دادگستری کاره‌ای نیست(!) بی‌خاصیت‌ترین وزیر همین وزیر دادگستری هست(!) تحمیل فراقانونی باندهای مافیایی قدرت هست(!) وی تنها یک پیغام بر خواهد بود(!)}

که در جواب توجیه کنندگان انتخاب یک متهم به جنایت با عنوان وزیر دادگسترى کابینه آقای حسن روحانی با شعار امید و اعتدال! باید گفت:عجب, پس یک پست وزارت در دولت درست شده که هیچ کاره باشد! آنوقت چرا برای یک پیغام بر! یک وزارت خانه با هزاران پرسنل و میلیارد‌ها تومان بودجه در نظر گرفته شده؟! جالبه که همین وزیر هیچ کاره!!! باید دولت برود و برایش از مجلس رای اعتماد بگیرد و در رای گیری مصوبات هیات دولت شرکت میکند و در حدنصاب افتادن دولت در صورت استعفا و استیضاح همزمان با چند وزیر دیگر نقش دارد و برای وزارت خانه‌اش بودجه تعریف میشود! اگر قدرت اجرایی ندارد و مهم نیست پس چرابه قول توجیه کنندگان: به آقای حسن روحانی باند مافیایی فشار آوردن که این فرد با آن کارنامه سیاه را در این پست بگذارد؟! از کی تا حالا باندهای مافیایی که دنبال منافع هستند برای آوردن یک وزیر هیچ کاره که نفعی براشون نداره فشار میارن؟ آقای حسن روحانی که همواره صحبت از حقوقدان بودن خود میکند چطور رضایت داد یک متهم به جنایت وزیرش بشود؟ مگر در جمعیت هفتاد میلیونی ایران قحطی رجال است؟! کجای قانون نوشته که رییس جمهور اختیاری در انتخاب و معرفی وزیر دادگسترى خویش به مجلس ندارد!

جالب است که آقای روحانی پس از کسب رای اعتماد آقای مصطفی پورمحمدی با خوشحالی بیان داشتند که: «حجت‌الاسلام والمسلمین پورمحمدی را برای وزارت دادگستری انتخاب کردم و همچنین از پذیرش ایشان خوشحال شدم و ایشان توانمند برای تصدی بر این وزارت است و مطمئن بودم ایشان در زمینه تامین عدالت و مبارزه با فساد کمک خوبی برای دولت خواهند بود.»

جناب آقای روحانی,طبق تمام قوانین حقوقی کمک به کتمان و پنهان نمودن جنایت به عنوان شراکت در جنایت محسوب میشود و از نظر اخلاقی چطور میشود کشته شدن هموطنانمان را به دست مصطفی پور محمدی توجیه کرد؟!

مصطفی پور محمدی بعد از انقلاب در حالیکه تنها ۲۰ سال سن داشت ! به خاطر نزدیکی به سران مدرسه حقانی، به دادستانی در بندرعباس، مشهد و اهواز رسید و به اعدام‌های زیادی حکم داد و در پی صدور حکم آیت‌الله خمینی در تابستان سال ۶۷ نماینده‌ی وزارت اطلاعات در هیات سه نفره‌ای – در کنار نیری (قاضی شرع) و اشراقی (دادستان تهران) – بود که در نهایت حکم اعدام زندانیان سیاسی – به گفته‌ی آیت‌الله منتظری در کتاب خاطراتش مابین ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر و بنا به گفته زندانیان سیاسی ۵۰۰۰ نفر – را صادر کرد.این احکام به شیوه‌ای ناعادلانه وغیرمنصفانه بود بطوریکه برخی از اعدام شدگان کسانی بودند که حتی قبلا تبرئه یا تخفیف گرفته بودند و در آستانه آزادی بودند و پور محمدی مرتکب جنایت علیه بشریت شد و در سال ۲۰۰۵ از سوی دیده‌بان حقوق بشر به عنوان «وزیر مرگ» نام گرفت و همچنین در روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ اکتبر ۲۰۱۲,کاخ صلح در لاهه میزبان بازماندگان اعدامهای دهه شصت در ایران بود که شماری از وکیلان و فعالان جهانی حقوق بشر با این نهاد همکاری دارند و پس از نخستین جلسه شنود بازماندگان در لندن در ژوئیه ۲۰۱۲، دومین جلسه شنود در کاخ صلح لاهه در هلند برگزار شد و قضات دادگاه، در رای مقدماتی خود، در تاریخ ششم آبانماه ۱۳۹۱ خورشیدی، ۲۷ اکتبر ۲۰۱۲ میلادی، حکومت ایران را به جنایت علیه بشریت متهم کردند.در اعلامیه‌ای که به همین مناسبت از سوی برگزارکنندگان دادگاه انتشار یافته، گفته می شود:

این نخستین بار است که جمهوری اسلامی، در یک دادگاه بی‌طرف و باتفاق آرای قضات مستقل آن، به جنایت علیه بشریت محکوم شده است.در این اعلامیه اضافه شده که دادگاه لاهه، از دولت ایران نیز دعوت کرده بود که برای پاسخگویی به اتهام‌های وارده، در جلسه‌های دادرسی حضور یابد ولی جمهوری اسلامی از شرکت در دادگاه خودداری کرد.

جناب آقای روحانی,شما که از انتخاب و کسب رای اعتماد برای آقای پور محمدی اظهار شادمانی نمودید, میشود به عنوان یک حقوقدان و رییس جمهوری که قسم خورده اید که از حق مردم دفاع کنید به این سئوال ساده پاسخ دهید که چگونه میشود فردی مثل مصطفی پورمحمدی با آن کارنامه سیاهش در اعدام زندانیان سیاسی، وزیر دولت امید! و اعتدال! بشود و جالبه که خود شما گفتید که برای انتخاب هیچ کدام از وزرا تحت فشار نبودید و خودتان تمام وزیران را بر اساس شایستگی آنها انتخاب کردید! جناب آقای روحانی, مگر در ایران شهروند درجه دو و سه هم داریم؟ آخه مرتضوی اگر متهم به جنایت است خوب آقای پورمحمدی که در یک تابستان۵۰۰۰ نفر زندانی سیاسی رو اعدام کردند که منجر به اعتراض و فریاد آیت الله منتظری شدند پس این وسط شخصیت خوب داستان هستند؟!!! آیت الله منتظری در خاطراتشان میگویند: ”زمانی که من اعتراض کردم و مصطفی پور محمدی و دیگران را خواستم و گفتم اعدام‌ها را باید متوقف کنید, آنها گفتند حکم امام است و من به آنها گفتم الان ماه محرم است و حتی از نظر شرعی هم حق اعدام ندارید, که در جواب مصطی پورمحمدی وافرادی که آنجا بودند گفتند اجاز دهید هفتصد نفر دیگری که شناسایی کرده ایم اعدام کنیم و آنوقت دیگر کسی را اعدام نمیکنیم,من گفتم یعنی چه,من میگویم اعدام نکنید بعد شما میگید بگذارید این را هم اعدام کنیم؟!”

جناب آقای روحانی,البته که ما حافظه تاریخی خود را پاک نکرده ایم و به یاد داریم که شما حکم تیر و حکم ورود ناجا به کوی دانشگاه و حکم حصر آیت الله منتظری به خاطر مخالفت با خامنه‌ای رو امضا کرده اید و ۱۶ سال است که محرم راز و مشاور منصوب خامنه‌ای درامنیتی‌ترین نهاد کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی بوده اید و جمله‌ها و عنوانهایی که شما راجع به مردم معترض ایران بکار برد که نه شایسته ملت ما بود ونه ناشی از اعتدال را خوب به خاطر داریم از جمله:

»«اینها پست تر ازآنند که برانداز نام گیرند… عناصر فرصت طلب و آشوبگر…حرکت مذبوحانه…»»(پس از اعتراض‌های دانشجویی ۱۸ تیر)

»«حرکت ضداسلامی و ضد ملی…وسیله‌ای برای انحراف افکار مردم منطقه…اقدامات نابخردانه و فتنه‌گرانه… به نفع استکبار و ضد انقلاب….رویداد کوچک…گروهی فریب خورده…حرکت ضدانقلابی….»»(پس از اعتراض‌های مردمی در ۲۵بهمن)

و به خاطر سپرده ایم که فرمودید دادن لقب امام به آقای خمینی را برای اولین بار شما استفاده نمودید و فراموش نکردیم دفاع شما به عنوان حقوقدان از حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن دیپلمات هایی که میهمان مردم ما بودند و شما در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ اسفند سال ۱۳۵۸ که آن زمان کاندیدای حزب جمهوری اسلامی ایران از سمنان بودید خطاب به کسانی که مساله اشغال سفارت آمریکا را خلاف قوانین بین‌‌المللی می‌دانستند، گفتید که

:« فکر نمی‌کنم هرگز هیچ قانون بین‌المللی اجازه دهد در یک سرزمین که سالیان دراز مرکز ظلم و طراحی نقشه‌های شیطانی بوده و اکنون این سرزمین تجاوز,اشغال شده با هیچ معیار بین‌‌المللی منافات داشته باشد.» و به عنوان حقوقدان, آزاد بودن دبپلمات‌ها را مشروط کرده و ادامه دادید که: « امام خمینی به صراحت فرمودند اگر گروگان‌های آمریکایی شاه را پس دهند و اموال مسروقه را به ایران بازگردانند بدون محاکمه آزاد خواهند شد. به نظر بنده نیز با قید این شرایط گروگان‌ها حق دارند آزاد باشند.»

و از خاطرمان نرفته است تیتر مصاحبه روزنامه اطلاعات با شما در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۴ که فرموده بودید:

:«شعار زیبای مرگ بر آمریکا در کشور ما وحدت آفرین شده است.» و به یاد داریم در فیلم انتخاباتی شما سندی از ساواک نشان داده میشد که ساواک از شما با عنوان دکتر یاد کرده است!!! آنهم در زمانی که شما مدرک دکترا و حتی فوق لیسانس نداشتید!!! که البته با فهمیدن اینکه ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر عهده حجت الاسلام روح‌الله حسینیان است که نام مستعار وی در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی «خسرو» بوده‌است و از فارغ التحصیلان تندروهای مذهبی مدرسه حقانی و از دوستان و مدافعان همیشگی سعید امامی بوده است میشد حدس زد چطور امکان چنین اشتباهی در سندی که ادعا میشود مربوط به ساواک است رخ دهد!

که البته جالب است که با بررسی آرشیو روزنامه‌های سال ۱۳۵۸ میبینیم که همه جا شما خود را دکتر معرفی کرده اید که از جمله روزنامه جمهوری اسلامی در زمان مدیرمسئولی سید علی خامنه‌ای در ۱۹ اسفند ۱۳۵۸ در معرفی نامزد حزب جمهوری اسلامی از شهر سمنان می نویسند که جناب آقای روحانی در سال ۱۳۵۸ از لندن مدرک دکترای خود را گرفته است!!! والبته شما نمیتوانید بگویید که روزنامه‌های آن زمان خودسرانه و برای احترام به من لقب دکتر را داده اند! که اگر روزنامه‌های آن زمان میخواستند چنین کاری را انجام دهند برای یک روحانی القاب حوزویش را پر رنگ میکردند و نه اینکه برای احترام عنوان مدرک دکترا حقوق برایش جعل کنند! بعلاوه براساس مدارک ثبت شده در معرفی نمایندگان مجلس اول، مندرج در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، شما را دارای مدرک دکترای حقوق معرفی کرده بودند!!!

آقای حسن روحانی، من به علت تغییر فامیل شما از«فریدون» به «روحانی» کاری ندارم و نمیپرسم که چرا پسرتان (حسین روحانی) خودکشی کرد که خود ایشان در وصیت نامه خود آن به بدان اشاره کرده است اما شما که حقوقدان هستید و سالها مشخصات شما در اسناد دولتی جمهوری اسلامی با شناسنامه‌ای به نام و نام خانوادگی حسن روحانی ثبت شده است و در سالهای اخیر دکترای خود را از انگلیس گرفته اید,آنوقت از نظر حقوقی چگونه است که مشخصات شما در آن دانشگاه به نام “حسن فریدون“ ثبت شده است؟!!! همانطور که در عکس‌های شناسنامه شما در هنگام رای دادن مشخص بود, شناسنامه شما المثنی هم نیست.نکند شما بطور همزمان از دو شناسنامه با فامیلی‌های متفاوت استفاده میکنید؟! جناب آقای روحانی,همچنین یادمان نمیرود سخنان چند وقت پیش آقای پاسدار یحیی صفوی در برنامه‌ای با نام :شناسنامه,در صدا و سیما که از افتخارات شما در خدمت به خامنه‌ای و کمک شما به سپاه برای سرکوب مردم میگفت که:

»به آقای روحانی که انسان ولایتمداری است تبریک می گویم….در فتنه(!) ۷۸ وزیر کشور و حتی رئیس جمهور وقت مخالف ورود سپاه بود اما آقای روحانی که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند تصمیم گرفتند مسولیت را به سپاه واگذار کنند.»

آقای حسن روحانی،به خاطر سپرده ایم که بنا بر گزارش ایلنا به تاریخ ۱۹/۲/۱۳۹۲ در کرج درجمع دانشجویان دانشگاه آزاد در پاسخ به سوال دانشجویی که از شما پرسید: سرلشگر خلبان بابایی در زمان مسئولیت شما به عنوان فرمانده پدافند هوایی در سال ۱۳۶۴ به دست پدافند خودی در بازگشت از ماموریت مورد هدف قرار گرفت چه توضیحی دارید؟ گفتید: ”باید بگویم که هدف گیری هواپیمای بابایی توسط یک سرباز بسیجی! در نزدیک مرز از آنجایی که تصور کرده بود هجوم هوایی صورت گرفته انجام شده و با توپ زمینی! اقدام به شلیک می کند که متاسفانه یکی از این تیرها به گردن ایشان اصابت می کند و باعث شهادت وی می شود! ” (البته گویا شما شلیک توپخانه را با تیراندازی با کلاشینکف اشتباه گرفته اید که از شلیک توپخانه آنهم توسط سربازی بسیجی ! و بدون رهگیری و فرمان فرمانده توپخانه صحبت کرده اید! و خود شما به عنوان فرمانده پدافند هوایی که نیروی تحت فرمان شما به هواپیمای سرلشگر خلبان بابایی حمله کرد بهتر میدانید که سرلشگر خلبان بابایی دارای چنان مهارتی در پرواز بود که امکان نداشت یک سربازی بسیجی ! با توپ زمینی! و بدون پشتیبانی آتش سنگین بتواند هواپیمای ایشان را به تنهایی بزند و کما اینکه شلیک توپخانه و پدافند توسط پرسنل آموزش دیده که خودی یا غیر خودی بودن ، چگونگی شکل هواپیما در ارتفاعات مختلف و آموزشهای لازم دیگر رو طی کرده اند و آنهم با دستور فرماندهی انجام میشود و نه یک سرباز بسیجی!

جناب آقای روحانی,ما نباید فراموش کنیم پس از مهندسی شورای نگهبانی که حداکثر اعضای آن ۱۲ نفر است و بیشتر آنها منصوب خامنه‌ای هستند و به ریاست عنصری به نام جنتی با ۸۷ سن که برای جمعیت هفتاد میلیونی ایران تصمیم میگرند! و تایید صلاحیت افرادی که مد نظر خامنه‌ای بود و رد صلاحیت افرادی که با او موضع داشتند و او به خوبی نمیتوانست آنها را کنترل کند علتی که آقای خامنه‌ای راضی به رییس جمهور شدن شما به عنوان فردی که در شورای امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی سالهاست که مشاور اوست و از گروه روحانیونی است که گرایش به سمت آقای رفسنجانی و به تازگی به سمت آقای خاتمی دارد را بپذیرد همانا خون بهای فعالان جنبش آزادی خواهی مردمی جنبش سبز و دیگرآزادی خواهان است که در این سالها سعی کردند که با وجود تحت فشاربودن و تهدید و شکنجه و زندانی شدن ماهیت واقعی نظام سرکوبگر ولایت مطلقه خامنه‌ای و نقش او در هدایت سیاست هسته‌ای و سیاست خارجی و داخلی و نقش سران سپاه در اقتصاد مافیایی حاکم بر کشور و مظلومیت مردم ایران را آشکارتر بیان کنند و همواره سعی کردن صدای زندانیان سیاسی و رنج خانواده‌هایشان و صدای فعالان صنفی، فعالان دانشجویی، فعالان حقوق زنان، اقلیت‌ها و صدای دل مردم تحت ستم ایران را بلندتر و رساتر به گوش جهانیان برسانند و طبق آمار دولت احمدی نژاد با اینکه میدانیم آمارهایی که دولت احمدی نژاد ارائه میدهدهمواره با واقعیت فاصله دارد اما طبق همان آمار دولتی احمدی نژاد ۱۵ میلیون نفر از هموطنان و بیش از ۵۰ درصد از مردم تهران همانند آقای موسوی و آقای کروبی و دیگر گروه‌های سیاسی در انتخابات شرکت نکردند و این عمل هموطنان با توجه به سخنان علم الهدی امام جمعه مشهد، مبنی بر جهنمی شدن افرادی که رای ندهند! به این معنی بود که ضمن بی‌توجهی به سخنان امام جمعه، به علم الهدی گفتند جهنمی بشویم بهتر از رای دادن به این نظام هست، حال اگر این آمار حکومتی دولت احمدی نژاد یعنی ۱۵ میلیون نفر از هموطنان که در انتخابات شرکت نکردند را ببریم رو نمودار متوجه میشیم بعد از آرای شما که گفته میشود ۱۸ میلیون نفراست جایگاه دوم رو پیدا میکنند و همه میدانیم این ۱۵ میلیون نفر آمار حکومتی دولت احمدی نژاد که در انتخابات شرکت نکردند همان هموطنانی هستند که تصمیم گرفتند همانند خانواده‌های شهدای جنبش مردمی سبز همانند خانواده ندا آقا سلطان و هم نظر با آقای موسوی و آقا کروبی و خانواده این عزیزان و مشاوران نزدیک به این بزرگواران و هموطنان و گروهای دیگری که موافق رای دادن نبودند انتخاب دیگری داشته باشند اما با هموطنانی که با امید تغییر و گفتن نه به سیاست‌های داخلی,خارجی,هسته‌ای و اقتصادی تیم امنیتی و نظامی خامنه‌ای به شما رای دادند هم هدف هستند. این ۱۵ میلیون هموطن که طبق آمار حکومتی دولت احمدی نژاد رای ندادند همانند ندا آقا سلطان (همانطور که مادر ایشان در فیلم مستند زندکی ندا آقا سلطان گفتند) که با وجود آنکه رای نداده بود اما برای دفاع از حقوق شهروندی و مدنی هموطنانش و اعتراض به دیکتاتوری خامنه‌ای در حالیکه توسط لباس شخصی‌ها بارها تهدید شده بود اما بارها به خیابان آمده بود,کوچکترین انتظاری در سهیم بودن در مقام و ثروت ناشی از قدرت ندارند و آرزوی آنها سربلندی,رفاه,شادکامی و سعادتمندی هموطنان خویش است و بر این باورند که حق گرفتنی است وهرچه ما از پیگیری مطالباتمان کوتاه بیاییم اقتدار گراها یک گام به جلو میگذارند و برای اینکه علت رای دادن دیگر هموطنانمان را بهتر متوجه شوید یک مثال میزنم: وقتی پس از مهندسی شورای نگهبانی که حداکثر اعضای آن ۱۲ نفر است و بیشتر آنها منصوب خامنه‌ای هستند و به ریاست عنصری به نام جنتی با ۸۷ سن که برای جمعیت هفتاد میلیونی ایران تصمیم میگیرند و بگویند بین علی فلاحیان با آن کارنامه سیاهش, سعید مرتضوی با آن جنایت هایش, مجتبی خامنه‌ای ( پسر خامنه ای) با آن خوی و منش وحشی گری و سرکوبگرانه‌اش و میثم خامنه ای(پسر خامنه ای) یکی را انتخاب کنید و مردم از ترس مجتبی خامنه‌ای و دیگران مجبور شوند شرکت کنند و میثم خامنه‌ای رییس جمهور شود آیا این به معنی رای مردم به محبوبیت میثم خامنه‌ای و اعتماد مردم به برنامه‌های میثم خامنه‌ای است؟! و حالا باید مردم در سکوت منتظر رفتار و سیاست‌های میثم خامنه‌ای باشند؟! آقای حسن روحانی، خودتان خوب میدانید شما برای مردم فضای تازه ایجاد نکردید و شما محصول حرکت مردم در گفتن نه به دیگر کاندیداها هستید و نه انتخاب بین گزینه‌های مناسب. آقای حسن روحانی، شما و اطرافیانتان که میگویید حضور “علی فلاحیان” با آن دست‌های آغشته به خونش در قتل‌های زنجیره‌ای و قتل نویسندگان، روشنفکران و آزادی خواهان در ردیف اول همایش تشکر از اعضای ستادهای شما و رونمایی از تمبر یادبود انتخابات ۲۴ خرداد با حضور شما و در سالن اجلاس سران: ”بدون دعوت بوده وبارها از ایشون خواسته شد اگر اصرار بر حضور در جلسه دارند به ردیف‌های آخر بروند زیرا چند ردیف جلو اختصاص دارد به مشاورین و همراهان ایشون در زمان انتخابات و تنها پاسخ ایشون این بود که جای من راحت است!” که البته این گفته‌های اطرافیانتان توسط پسر فلاحیان تکذیب شد (به گزارش افکارنیوز به تاریخ شنبه ۱ تیر ۱۳۹۲:{در پس انتشار خبری مبنی بر حضور بدون دعوت علی فلاحیان وزیر اطلاعات هاشمی رفسنجانی در همایش تقدیر از ستادهای انتخاباتی حسن روحانی ابراهیم فلاحیان این خبر را تکذیب کرد و اعلام کرد از حجت الاسلام فلاحیان برای حضور در همایش حسن روحانی دعوت رسمی شده بود و دکتر نعمت زاده از پدرم برای حضور در همایش دعوت کرده بود و شخص دکترحسن روحانی نیز از حجت‌الاسلام فلاحیان به خاطر حضورشان قدردانی کردند.} حال آقای حسن روحانی، اگر ما فرض را بر این بگذاریم که شما و اطرافیانتان حقیقت را گفته اید! آخر شما که از یک صندلی که متعلق به مشاورتان بود نتوانستید در مقابل فلاحیان دفاع کنید چگونه انتظار دارید که مردم در سکوت منتظردفاع شما از حقوق مدنی و شهروندی خویش در مقابل خامنه‌ای باشند و به قول آقای خاتمی « سطح مطالبات باید پایین بیاید» وضمن اجازه به اصلاح طلبان سهم خواه حکومتی برای دسته بندی حقوق شهروندی و مدنی مردم به «مطالبات به جا» و «مطالبات نابه جا» واهمیت ندادن به تاریخ سی و پنج ساله عملکرد حکومت و پاک کردن حافظه تاریخی و بیتفاوت بودن به این جمله که کسانی که از تاریخ درس نمیگیرند مجبور به تکرار اون هستند با پایین آوردن سطح مطالبات به حق خویش در سکوت شاهد رفتار شما باشند؟! جناب آقای حسن روحانی، بعد از ۸ سال تجربه دولت اصلاحات آموخته ایم که نمیتوانیم دیگر بار منتظر بمانیم همانند آقای خاتمی پس از پایان دوره صحبت از تدارکاتچی بودن زده شود و بعد از ۳۵ سال از سپری شدن وعده‌ای که آقای خمینی دادند که: ” دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم، دلخوش به این مقدار نباشید، روحیات شما را عظمت میدیم، شما را به مقام انسانیت میرسانیم” و پس از هزینه‌های بسیاری که مردم در طی این سالها برای رسیدن به حقوق شهروندی و مدنی متحمل شده اند از ما انتظار نداشته باشید اجازه بدهیم دیگران به خاطر کسب قدرت بر سر حقوق و مطالبات به حق و به جای ملت معامله کنند. ما تمام گفتار ورفتار شما را از نزدیک دنبال خواهیم کرد و مطالبه‌های حقوق مدنی و شهروندی خویش را به صورت فعال پیگیری خواهیم کرد وهمانطور که شما هم به خوبی میدانید حق گرفتنی است.
محمد رستگار

هیچ نظری موجود نیست: