دریاچه رضائیه ( ارومیه نامی ست که بعد از انقلاب به وسیله پانترکها بر روی شهر و دریاچه رضائیه گذاشته شد چرا که رضائیه نام گروهی از کردهای ایرانی است که ساکنان اصلی این منطقه هستند.)، طرح خشک کردن این دریاچه از اول انقلاب در بین اهداف ضّد ایرانی بوده و هنوز هم ادامه دارد. و برای خشک کردن این دریاچه سدهایی به عمد در مسیر آب رودهایی که به این دریاچه ریخته میشد بستهاند، این طرح قرار بود در زمان شاه فقید ایران انجام پذیرد ولی شاه با درایت به نقشه شوم غربیها که بشدت به بررسی کف این دریاچه علاقمندند،(بر اساس برخی از افسانه ها، کشتی نوح در کف این دریاچه قرار دارد.) پی برد و مانع از بستن سد بر روی رودخانههایی که منابع آبی این دریاچه بودند شد،
بعد از انقلاب انگلیسها به کمک نوکران آخوند و پانترکشان، ابتدا راه تغذیه این دریاچه را بستند و مانع از هر گونه اقدام در جهت نجات آن شدند و سپس با هیاهوئی که پانترکها و وزارت اطلاعات انگلیسی جمهوری اسلامی بر اساس خبر خشک شدن دریاچه رضائیه پخش کردند، پیشنهاد آمدن گروهی از غرب به منظور و هدف نجات این دریاچه ( تو گویی مهندسین کشورمان نمیدانند که اگر سدهای بی مورد را بردارند دریاچه رضائیه جان میگیرد) را مرتباً در دستور کار مجلس خائن و دزد و رانت خوار آخوندی میگذارند، و هدف این است که گروهی از کشورهای اروپایی به منظور نجات این دریاچه ولی با هدف اکتشاف و بررسی کف این دریاچه راهی با ارزشترین دریاچه ایران شوند و در آنجا به بررسی و اکتشاف این معدن گرانبها بپردازند و ثروتهای ملی ایرانیان را یک بار دیگر به تاراج ببرند، و بشویم هندوستان که دیگر نه آبی برایش باقی مانده نه کوهی و نه درخت و طبیعتی! تنها چیزهایی که انگلیسیها برایشان باقی گذاشته اند، خرافات، گاو پرستی، آلودگی، کینه، دشمنی و بالیوود است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر