۶.۳.۹۲

افشاگری سایت وابسته به رژیم در مورد چپاول، ویرانی و نابودی آثار باستانی و هویت ایرانی‌ به وسیله کارگزاران جمهوری اسلامی: دوران سیاه تاریخ ایران


سایت انعکاس وابسته به رژیم می‌نویسد:
آثار به جا مانده از تاریخ باستان ایران زمین در هیچ دورانی به مانند دوران مدیریت داعیه داران مکتب ایرانی دچار خسارت و نابودی نشده، رویه‌ای که البته هیچگاه در دوران ریاست محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی بر قوه مجریه کشور اصلاح نشد.

دوران تاریک مدیریت مشایی بر میراث فرهنگی ایران!
از اقدامات رئیس وقت این سازمان(مشایی) که منجر به از بین رفتن بسیاری از آثار باستانی ایران شد متوان موارد ذیل را برشمرد:

*آبگیری سد سیوند و نابودی درختان پانصد ساله
سد سیوند در ۵۰ کیلومتری تخت جمشید و در ۱۷ کیلومتری پاسارگارد واقع است. ‏ ‏ نزدیکی این سد به مهمترین و گرانبها‌ترین گنجینه ایران قبل از اسلام یکی از قابل توجه‌ترین عواملی است که باعث می شود به این نتیجه برسیم نباید این کار انجام می‌شد همانطور که انتقادهای فراوانی را نیز به همراه داشت. در حالی که بنا به نظر پاره‌ای دیگر از کارشناسان در صورتی که سد ‏با کل ظرفیت آب گیری شود، دریاچه‌ای که پشت آن به وجود می‌آید، در نزدیکی چهار کیلومتری آرامگاه کورش می‌‏‏ایستد. ‏ با آب‌گیری سد سیوند بیش از هشت هزار اصله درخت پانصد ساله از بین رفت.

*عزل و نصب مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و ممنوع المصاحبه کردن آنان و بدنه کارشناسی این سازمان جهت انتقال اطلاعات حساب شده و قابل کنترل از طریق روابط عمومی سازمان از جمله اقدامات وی در دوران تصدی وی بر سازمان گردشگری محسوب می شود.

* سرقت نسخه رونوشت از کتاب «قانون» ابوعلی سینا در هفته میراث فرهنگی ،این سرقت نه تنها توسط مسئولان اعلام نشد، بلکه رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان همدان گفت: «آرامگاه بوعلی‌سینا حتی به سیستم برق اضطراری نیز مجهز نبوده، بنابراین وقوع این سرقت هیچ تعجبی ندارد!»

* تخریب بیرحمانه کتیبه هخامنشی خارک
در خردادماه ۸۷، این کتیبه طی عملیات حفاری وزارت نفت کشف شد. باستان ‏شناسان از این کتیبه که به خط فارسی باستانی بود به عنوان سندی دیگر بر نام خلیج فارس یاد می‌کردند، که در یورش ‏افراد ناشناس از بین رفت.

* ساخت مترو در زیر چهار باغ اصفهان و خرابی تدریجی خیابان چهارباغ!
* ثبت ملی میراث معنوی: ثبت ملی نوروز، ثبت ملی آیین‌های شب یلدا، ثبت ملی آیین‌های رمضان، ثبت ملی ورزش‌های پهلوانی و زورخانه ای

بقایی پس از مشایی
عمر کوتاه حمید رضا بقایی دومین رئیس سازمان میراث فرهنگی در دولت محمود احمدی نژاد همرا با حواشی زیادی بود. همزمان با بالا گرفتن جنجال‌های مربوط به شکایت قوه قضاییه از او، از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان معاون اجرایی منصوب شد.

اوایل دهه ۸۰، رحیم مشایی به رادیو تهران آمد و بقایی را نیز با خود به این مجموعه آورد. بقایی در رادیو تهران به عنوان مسئول سایت این رادیو، شروع به کار کرد تا اینکه بنا به دلایلی، عذر او را از رادیو تهران خواستند. گفته می شود وی از آن زمان، پرونده مفتوحه‌ای در دیوان عدالت اداری دارد. خواهان این پرونده البته کسی نبود جز اداره کل حراست صدای جمهوری اسلامی ایران.
بقایی پس از انتصابش به ریاست این سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دیماه ۸۹، رسماً استادان مختلف و کارشناسانی را که به عملکرد این سازمان اعتراض داشتند، متهم به زیاده طلبی و فساد کرد.

از جمله اقدامات انجام شده در دوران ریاست بقایی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت آن
۲- تخریب سنگ فرشهای مسجد وکیل شیراز به بهانه مرمت آن
۳- تخریب خانه شیخ بهایی در اصفهان
۴-تخریب سازه‌های آبی شوشتر
۵- تخریب پل خواجوی اصفهان در حین مرمت
و …
اکنون این سوال مطرح می شود که مشایی، بقایی و احمدی نژاد با چنین سابقه درخشانی در حفاظت از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سرزمین ایران که برای مدتی در دست آنان به امانت سپرده شده بود با چه پشتوانه‌ای همه جا سخن از ایران و مکتب موهوم ایرانی بر زبان می آورند.

چنانکه مشاهده می شود آثار به جا مانده از تاریخ باستان ایران زمین در هیچ دورانی به مانند دوران مدیریت داعیه داران مکتب ایرانی دچار خسارت و نابودی نشده، رویه‌ای که البته هیچگاه در دوران ریاست محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی بر قوه مجریه کشور اصلاح نشد.

سایت انعکاس وابسته به رژیم می‌نویسد: “به تاریخ پرعظمت ملت ایران تأکید می‌کنیم تا یادمان بیفتد که چه ریشه و پی‌هایی داریم و روی این ریشه‌ها می‌توان چه چیز‌هایی ساخت” این‌ها گوشه‌ای از سخنان مردی است که در دوران مدیریتش بر سازمان میراث فرهنگی بیشترین خسارت‌ها بر اثر سوء تدبیر و سوء مدیریت بر آثار باستانی این مرز و بوم وارد آمد، مردی که همچنان خود را داعیه دار مکتب موهوم ایرانی می داند و بر آن اصرار می کند.

اسفندیار رحیم مشایی بسیار پیش از آنکه با نام “مرد بهاری” در رسانه‌ها شهره شود با تاکید بر الفاظ موهومی مانند “مکتب ایرانی” جنجال برانگیز شد.
تحلیلگران اما معتقد بودند مشایی تنها به دنبال استفاده‌های تبلیغاتی و انتخاباتی از علاقه مردم ایران به تاریخ باستانشان است.
ادعایی که با مرور حوادث تلخ زمان ریاست مشایی بر میراث فرهنگی و گردشگری کشور صحت آن تا حد زیادی اثبات خواهد شد.

نگاهی به سوابق مدیران سازمان میراث فرهنگی

سید محمد بهشتی شیرازی: از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ اولین رییس این سازمان بوده است.

حسین مرعشی: در سال ۱۳۸۳ و در اواخر دولت دوم سید محمد خاتمی به ریاست میراث فرهنگی منصوب شد. او با رییس‌جمهور شدن محمود احمدی‌نژاد، از این سمت برکنار شد. از وی به عنوان اولین عضو از کابینه که توسط احمدی‌نژاد برکنار شد یاد می‌شود.

اسفندیار رحیم مشایی: سومین رییس این سازمان است و از طرف احمدی‌نژاد برای این پست منصوب شد. او در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل کرده است.

حمید بقایی: چهارمین رییس این سازمان بود (از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰) و دارای مدرک تحصیلی در زمینه آی‌تی است.

روح‌‌الله احمدزاده کرمانی: به مدت شش ماه از ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ رییس سازمان بود و پس از استعفای دو یار دیرین خود در دانشکده خبر و استانداری فارس که به سمت‌های معاون گردشگری و سرمایه‌گذاری منصوب شده بودند

سیدحسن موسوی: معاون سرمایه‌گذاری اسبق سازمان (در زمان ریاست مشایی) که تا یازدهم آذر ۱۳۹۱ رییس بود. وی با حکم رئیس‌جمهور به جای مشایی به سمت رییس دفتر رییس‌جمهور منصوب شد.

میراث داری مشایی
جمعی از استادان باستان‌شناسی، فلسفه و تاریخ و صاحب‌نظران دانشگاهی در نامه‌ای به مقام معظم رهبری، انتقاد خود را نسبت به برخی اقدامات سازمان میراث فرهنگی و انتقال بخش‌هایی از این سازمان به شهرهای دیگر ابراز کردند.

استادان تاریخ و باستان‌شناسی درخصوص چندپاره کردن سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در این نامه آورده‌اند: «چندپاره کردن این سازمان و انتصاب مدیران غیرمتخصص از جمله آفت‌هایی است که خصوصاً طی سال‌های اخیر گریبانگیر مدیریت میراث فرهنگی کشور شده و آسیب‌هایی را به آن وارد آورده که ابعاد و زوایای خسارت‌بار آن در شرایط کنونی قابل ارزیابی نیست.»

مجدالدین رحیمی، کارشناس مرمت و احیای بافت‌ها و بناهای تاریخی و عضو هیات علمی دانشگاه در مورد مدیریت حوزه میراث فرهنگی کشور به جام‌جم گفت: متاسفانه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دولت نهم و دهم به یک پاتوق سیاسی تبدیل شده است و به تخصص‌ها چندان اهمیتی داده نمی‌شود.

علیرضا بهرمان، عضو هیات علمی پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی نیز در همین باره می گوید: حوزه میراث فرهنگی حوزه‌ای است که کسانی که می‌خواهند مسئولیت و راهبری آن را به‌عهده بگیرند، باید شناخت کامل و عمیقی نسبت به موضوع داشته باشند.

این انتصاب‌ها در حالی است که هیچیک از این مدیران به اهداف اصلی این سازمان توجهی ندارند.شاید آگاهی از این اهداف از این افراط و تفریط‌ها جلوگیری می‌کرد. از این اهداف می‌توان به این موارد اشاره کرد:
۱- دست یافتن به جایگاه واقعی ایران در جهان به عنوان یکی از غنی‌ترین، کهن‌ترین و تأثیرگذارترین فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری، با ویژگی‌های طبیعی کم نظیر و برخوردار از تعاملی سازنده و الهام بخش در عرصه بین‌المللی

۲- برخوردار از نظام مدیریت بروز و کارآمد،(متکی برتعامل و مشارکت جامعه ذینفعان)، بهره مند از دانش فناوری مرتبط در سطح جهانی ، توانا در تولیدعلم و فنآوری، با اتکا بر منابع انسانی دانش پایه و ماهر مسئولیت پذیر، سرمایه اجتماعی روبر شد، مبتنی بر اصولا خلاقی و ارزشهای اسلامی و ملی و مقتضیات فرهنگی ،جغرافیایی و تاریخی کشور
و…
سال ۱۳۸۴ محمود احمدی نژاد با چیدمان کابینه خود رئیس سابق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران را به سمت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشکری منصوب کرد تا سیاسی‌ترین سمت دولت نهم به دست اسفندیار رحیم مشایی مدیریت شود.

هیچ نظری موجود نیست: