تا یخبندان را ببینی
شاخههای درختان کاج را
که ستبر و زبر شده اند از برف
سرد باید بود دیر زمانی
تا شاخههای یخ زده درختان عرعر را فهمید
و درخشش صنوبرهای قطور را از دوردست دید
در نور خورشید دی ماه
سپس باید بی توجه به
اندوه زوزهٔ باد
و خش خش چند برگ اینجا و آنجا
"چرا که خاک لبریز است از همان صدایی
که در آن برهوت جاری است "
صدای برف را شنید
کسی که صدای برف را میشنود
و خود را هیچ میداند
میبیند
هر چه که هست
و هر چه که نیست.
والاس استیونس
شاخههای درختان کاج را
که ستبر و زبر شده اند از برف
سرد باید بود دیر زمانی
تا شاخههای یخ زده درختان عرعر را فهمید
و درخشش صنوبرهای قطور را از دوردست دید
در نور خورشید دی ماه
سپس باید بی توجه به
اندوه زوزهٔ باد
و خش خش چند برگ اینجا و آنجا
"چرا که خاک لبریز است از همان صدایی
که در آن برهوت جاری است "
صدای برف را شنید
کسی که صدای برف را میشنود
و خود را هیچ میداند
میبیند
هر چه که هست
و هر چه که نیست.
والاس استیونس
Wallace Stevens
1897-1955
The Snow Man
One must have a mind of winter
To regard the frost and the boughs
Of the pine-trees crusted with snow;
And have been cold a long time
To behold the junipers shagged with ice,
The spruces rough in the distant glitter
Of the January sun; and not to think
Of any misery in the sound of the wind,
In the sound of a few leaves,
Which is the sound of the land
Full of the same wind
That is blowing in the same bare place
For the listener, who listens in the snow,
And, nothing himself, beholds
Nothing that is not there and the nothing that is.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر