۱۹.۱۰.۹۱

آخوند‌ چه بلایی تو که این دانه ٔ تسبیح ..... از دست تو سوراخ بسوراخ گریزد


قرن هاست که آخوند‌ها در مکتب خونه‌ها، مساجد، تکایا و مجالس خصوصی به ایرانی‌‌ها آموزش میدهند!

آخوندا به ما آموختند بجای خوراک بگوییم غذا که اعراب به ادرار شتر میگویند.
آخوند‌ها به ما اموختند برای شمارش خودمان از "نفر" که اعراب برای شمارش شتر از ان استفاده میکند استفاده کنیم.
آخوند‌ها به ما اموختند بجای واق واق سگ بگوییم "پارس" که نام اولیه سرزمینمان بود.
آخوند‌ها به ما اموختند بگوییم شاهنامه اخرش خوش است چون در اخر شاهنامه ایرانیان از اعراب شکست میخورند!
آخوند‌ها به ما آموختند که این دنیا بدرد نمی‌خوره و فقط برای این است که زجر بکشیم، اشک بریزیم و مالمان را بدهیم و برای خوشبختی به جهانی‌ دیگر، جهانی‌ که هیچ ازش نمی‌دانیم چشم بدوزیم و نقد را داده و دل‌ خوش به نسیه باشیم.


آخوند‌ها به ما آموختند که به او احترام بگذاریم و قهرمانان داستان‌های او را بپرستیم و آنان را میانجی بین خدا و خودمان بدانیم، و مانند قرون وسطی نذر و قربانی کنیم و به زیارت مردگان، سنگ و آهن برویم و آنان را سجده کنیم، ببوسیم و از آنان درخواست حاجت و طلب شفا کنیم و خوشبختی خودمان را در گرو خواست و اراده آنان بدانیم و برای همین به آنها التماس کنیم و ارزوهایمان را از آنان بطلبیم و برای اینکه مرده اند و نمیبایستی میمردند و خدا میبایستی به آنها عمر جاودان میداد و چون نداده و مانند دیگر بندگانش مرگ را نصیبشان کرده، اشک بریزیم و سر‌هایمان را بشکافیم و تو صورت خویش بکوبیم.

آخوند‌ها به ما آموختند که خوش بودن، لذت بردن، فکر کردن و زیر بار زور نرفتن فتنه گری و کار‌های شیطانی است و مجازاتش مرگ است و در عوض تو سری خوردن، ذلیل بودن، اشک ریختن و همیشه زانوی غم بغل کردن کار‌های الهی است و در جهانی‌ دیگر پاداش دارد.


و امروز هم خیلی از ما هنوز سنگ انها را به سینه میزنیم و میگوییم انها روحانیان ما هستند..... معلمین اجتماع هستند، مرد خدا هستند.

رندی پرسید پس این جماعت کی‌ میخواهد به خودش بیاید و دوست و دشمنش را بشناسد؟
کی میخواهد خود را از اینهمه نااگاهی رها کند.....

به قول ناصر خسرو:

ای امت بدبخت ، بدین زرق فروشان


جز از خری و جهل ، چنین بنده چرایید؟

خواهم كه بدانم كه مر این بی خردان را

طاعت ز چه معنی و ز بهر چه نمایید؟

گر راست بخواهید كه : امروز فقیهان

تزویر گرایند و شما اهل ریایید

از حكم الهی به چنین فعل بد ، ایشان

اندر خور حدند و شما اهل خطایید

ای حیلت سازان علما ، نیك پدید است

كز حیله مر ابلیس لعین را وزرایید

هر گه كه در كیسه رشوت بگشایند

در وقت ، شما بند شریعت بگشایید

هرگز نكنید و ندهید از حسد و مكر

نه آنچه بگویید نه هرچ آن بنمایید

فقه است مر آن بیهده را سوی شما نام

كانرا همی از جهل شب و روز بخایید

گویید كه بدها همه بر امر خدای است

جز كفر نگویید ، چو اعدای خدایید

آنرا كه ببایدش ستودن ، بنكوهید

وآنرا كه نكوهیدن شاید ، بستایید

با جهل شما در خور نعلید به سر بر

نه در خور نعلین كه پوشید و بیایید

ابلیس رها یابد از آتش ، اگر ایدون

در حشر شما ز آتش سوزنده رهایید.


هیچ نظری موجود نیست: