۱۷.۳.۹۱

دامن ازعطر یاس, تر

آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوآبست


خیره بر سایه های وحشی بید
میخزم در سکوت بستر خویش
باز دنبال نغمه ای دلخواه
مینهم سر بروی دفتر خویش
تن صدها ترانه میرقصد
در بلور ظریف آوایم
لذتی ناشناس و رویا رنگ
میدود همچو خون برگهایم


آه، گویی زدخمه دل من
روح شبگرد مه گذر کرده
یا نسیمی در این ره متروک
دامن از عطر یاس تر کرده
بر لبم شعله های بوسه تو
میشکوفد چو لاله گرم نیاز
در خیالم ستاره ای پر نور
میدرخشد میان هاله راز


ناشناسی درون سینه من
پنجه بر چنگ و رود میسآید
همره نغمه های موزونش
گوییا بوی عود میآید
آه، باور نمیکنم که مرا
با تو پیوستنی چنین باشد
نگه آندو چشم شورافکن
سوی من گرم و دلنشین باشد


بیگمان زان جهان رویایی
زهره برمن فکنده دیده عشق
مینویسم بروی دفتر خویش
جاودان باشی ای سپیده عشق.

سپیده عشق از افتخار شعر معاصر ایران، فروغ فرخزاد

هیچ نظری موجود نیست: