۱۸.۱۱.۹۰

مقوا

من از وقتی‌ "مقوا خمینی" رو دیدم، تمام نظریات، تحلیلهای سیاسی و کارشناسی و تمام معادلاتی را که در رابطه با حکومت ایران داشتم و تا آن زمان برایم واقعی‌ جلوه میکردند، به یک باره دور ریختم. و به این نتیجه واقعی‌ رسیدم که کارگزاران و دست اندرکاران نظام جمهوری اسلامی، چیزی نیستند به جز یک مشت ابله.


متاسفانه حکومت و ادارهٔ ایران دست دیوانه گان، احمق ها، بیسوادن، نادانان و یک مشت احول است و بس.

مقوا خمینی، یعنی‌ حتی یه نابغه هم نمیتونست به این زیبای و شگفت انگیزی خمینی رو مضحکه و مسخره کنه. معنای واقعی‌ این مثل رایج است که، دیوانه یه سنگی‌ رو در چاه میاندازد که صد تا عاقل نمیتوانند، آنرا را در بیاورند، دیوانگان حکومتی، طوری خمینی رو به فضاحت کشیدند که اگر صد تا ضد خمینی عاقل، همه افکارشون را روی هم می‌‌ریختند، نتیجه بهتر از این نمی‌شد.


ببین جان و مال ما دست چه ابلهانی قرار دارد. و ایران عزیز، جایی‌ که ذرات نیاکان دانشمند و اندیشمند ما، با خاک آنجا یکسان شده، به وسیله چه مردگان مغزی اداره میشود.
زاحمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها بریخت .
مولوی .













هیچ نظری موجود نیست: