۲۸.۹.۹۰

آین رند حسی از زندگی‌ یا تکه‌ای اشغال خودخواه؟....... Ayn Rand

با رند در فرهنگ عامه با سردی و با نگاهی که کتاب‌های وی را دارای خوی غیرانسانی می شمرند، برخورد می شود و اعتقاد بر این است که آین رند، فیلسوفی است که انسان را تکه‌ای گوشت آگاه می‌دانست و اعتقاد داشت که این تکه گوشت فقط و فقط باید به خودش و ارزهایش بیندیشد و بس.




آین رند با نام کامل آلیسا زینوفیِونا روزنبام در دوم فوریه سال ۱۹۰۵ به دنیا آمد و در ۶ مارس ۱۹۸۲ چشم از جهان فروبست. وی رمان نویس، فیلسوف، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس دورگه روسی- آمریکایی بود. رمان‌های پرفروش آین رند و نقش او در ایجاد و پیشبرد سیستم فلسفی آبجکتیویسم بیشترین نقش را در به شهرت رسیدن وی داشته اند.
رند که در روسیه متولد و فارغ التحصیل شد، در سال ۱۹۲۶ به ایالات متحده مهاجرت کرد. وی در هالیوود به عنوان نمایشنامه نویس مشغول به کار شد و در سال ۱۹۳۶-۱۹۳۵ یکی از نمایشنامه‌های وی در برادوی روی صحنه رفت. او در سال ۱۹۴۳ با انتشار کتاب «سرچشمه» (تاه Fountainhead) به شهرت رسید. مشهورترین اثر وی رمان فلسفیAtlas Shrugged است که در سال ۱۹۵۷ به چاپ رسید.











دیدگاه های سیاسی رند، هم در داستان های وی بازتاب یافته و هم در کارهای تئوریکش. وی بر حقوق فردی(که حق مالکیت را هم در بر می گیرد) و سرمایه داری لسه فر، که دولت هایی که قانون اساسی محدودشان کرده به اجرا در می آورند، تاکید می کرد. رند مخالف سرسخت هر نوع آیین اشتراکی و دولت گرایی از جمله فاشیسم، کمونیسم و دولت رفاه بود. وی خودمحوری اخلاقی (ethical egoism) را مطرح و به لحاظ فلسفی انواع احساسات و عملکرد مبتنی بر «نوع دوستی» را محکوم می کرد. او عقل را تنها ابزار کسب دانش و مهم ترین جنبه فلسفه اش تلقی می کرد و می گفت: «من در اصل طرفدار سرمایه داری نیستم، بلکه طرفدار خودمحوری و خودخواهی هستم و دوباره در واقع طرفدار خودمحوری نیستم، بلکه طرفدار عقل هستم. اگر کسی برتری عقل را بپذیرد و در عمل طبق آن در دام تناقض نیفتد، خودمحوری و سرمایه داری نیز منتجات ضروری آن هستند».



فلسفه رند دیدگاه‌های خود را شامل یک سیستم فلسفی تمام و کمال می دانست و آن را «آبجکتیویسم» می نامید. از نظر وی جوهر آبجکتیویسم «مفهوم انسان به عنوان موجودی حماسی است؛ موجودی که هدف اخلاقی زندگی‌اش شادی شخص خودش، شرافتمندانه‌ترین کارش، کامیابی پرحاصل و تنها مطلقش عقل است». وی ایمان را مخالف عقل می دانست و با هرگونه رازگرایی یا ماوراء الطبیعه گرایی مخالف بود و از رئالیسم فلسفی استقبال می کرد. او همچنین از خودمحوری عقلانی (پیگیری عاقلانه منافع شخصی) به عنوان تنها اصل اخلاقی مناسب برای خط دهی به انسان هواداری می کرد. رند در سال ۱۹۶۲ گفت فرد «باید به خاطر خودش وجود داشته باشد و نباید خودش را برای دیگران یا دیگران را برای خودش فدا کند». در سال ۱۹۷۶، رند نوشت که مهم‌ترین نقش وی در پیشبرد فلسفه «تئوری مفاهیم [اش] اخلاقیات [اش] و کشف این امر است که در سیاست، امر پلید – نقض حقوق افراد- اعمال قدرت (initiation of force) را در خود دارد». رند معتقد بود که تنها سیستم اجتماعی اخلاقی، سرمایه داری لسه فر(آزادانه) است. دیدگاه های سیاسی وی به شدت فردگرایانه و بنابراین ضدکمونیستی بود. البته رند از بسیاری از سیاستمداران لیبرال و محافظه کار زمانه خود از جمله بسیاری از ضد کمونیست های مطرح نیز بیزار بود. با این که رند، لیبرتارینیسم (نوعی گرایش آزادی خواه) و جنبش لیبرتارین را رد می کرد، جیم پاول، معتقد است که وی در کنار رز ویلدر، لِین و ایزابل پترسون یکی از سه زن مهم مطرح در لیبرتارینیسم مدرن آمریکایی است. از سوی دیگر بسیاری از منتقدان معتقدند که دیدگاه های سیاسی رند « مشکل دار و غیرسیستماتیک است». رند تصدیق کرد که از ارسطو تاثیر پذیرفته و از فردریش نیچه نیز الهام گرفته با این حال بعدها نیچه را رد می کرد، زیرا معتقد بود که فلسفه او ضد عقل است. رند می گفت که در کل تاریخ فلسفه تنها سه فیلسوف را قبول دارد: ارسطو، آکویناس و آین رند (او این سه فیلسوف را سه «A » می نامید). از بین فیلسوفان، وی ایمانوئل کانت را به شدت تحقیر می کرد و از او با عنوان «هیولا» و «شرورترین مرد در تاریخ» یاد می کرد. رند به شدت با این دیدگاه که عقل نمی تواند حقیقت را «همانطور که هست» بشناسد، مخالف بود (و چنین دیدگاهی را به کانت نسبت می داد). رند فلسفه خود در مورد «مسائل بنیادی» را «دقیقا عکس» دیدگاه های کانت می دانست. اما فیلسوفانی چون جورج والش و فرد سدون معتقدند که رند فلسفه کانت را اشتباه تفسیر کرده است. مثلاوالش معتقد است که این دو فیلسوف در بسیاری از موارد هم عقیده اند و رند در بسیاری موارد در مورد تفاوت هایش با کانت اغراق کرده است. والش می گوید که از نظر بسیاری از منتقدان، نوشته های رند در مورد کانت «ناشی از کم دانشی او نسبت به کانت است و ارزش بحث کردن ندارد». رند شناسان مانند دن ییل و داگلاس راسموسن سبک وی را «ادیبانه، مبالغه آمیز و احساسی» توصیف کرده اند، اما بر اهمیت و اصالت تفکر او تاکید کرده اند. فیلسوفانی چون جک ویلر نیز می گویند که با وجود «مبالغه و خشم مداوم رند» اخلاقیات وی «مهم ترین دستاورد او است که مطالعه آن از مطالعه هر تفکر معاصر دیگری پربارتر است».



نقد آثار رند منتقدان بسیاری رمان های رند را زمانی که برای اولین بار به چاپ رسیدند، به طولانی و ملودراماتیک بودن متهم می کردند، اما با این حال رمان های وی جزو پرفروش ها بوده اند. رند اولین بار برای نمایشنامه «شب شانزدهم ژانویه» مورد توجه قرار گرفت. نظر منتقدان بسیار متنوع بود، اما حتی نقدهای مثبت هم رند را راضی نمی کرد زیرا تهیه کنندگان تغییرات بسیار مهمی در نسخه اولیه رند به وجود آورده بودند. خود رند از اولین رمانش یعنی We the Living به عنوان رمانی که چندان مورد توجه قرار نگرفت یاد می کند، اما مایکل برلینر می گوید که «این کتاب شناخته شده ترین اثر رند است» به طوری که بیش از ۱۲۵ نقد در بیش از ۲۰۰ نشریه در مورد آن منتشر شد. بسیاری از این نقدها نسبت به نقدهایی که راجع به آخرین اثر وی صورت می گرفت، مثبت تر بودند. داستان انتهم که در سال ۱۹۳۸ به چاپ رسید هم به دلیل اینکه اولین بار در انگلستان به چاپ رسید و هم به این خاطر که بارها تجدید چاپ شد، مورد توجه منتقدان قرار گرفت.  «سرچشمه» اولین کتاب پرفروش رند کمتر از کتاب We the Living او مورد توجه قرار گرفت و انتقاداتی که به این کتاب وارد شد یکدست نبودند. در یکی از نقدهای مثبتی که از این کتاب صورت گرفت و در نیویورک تایمز به چاپ رسید رند به شدت تحسین شد. منتقد تایمز، رند را «نویسنده ای با قدرت قابل ملاحظه» خواند که «هشیارانه، زیبا و طعنه آمیز می نویسد» و «اثر او سرودی است در ستایش فرد... نمی توان این شاهکار را خواند و به مفاهیم پایه ای زمانه مان نیندیشید». نقدهای مثبت دیگری هم صورت گرفت، اما رند به بسیاری از این نقدها به خاطر این که یا پیام او را دریافت نکرده اند یا در نشریه های بی اهمیت به چاپ رسیدند، توجهی نمی کرد. برخی از نقدهای منفی متوجه طولانی بودن رمان بود مثلادر نقدی، کتاب رند «نهنگ کتاب ها» خوانده شد یا در نقدی دیگر آمد «هر کسی که این کتاب را بخرد باید او را راجع به سهمیه بندی کاغذ، توجیه کرد». در یک نقد منفی دیگر شخصیت های کتاب «غیرقابل فهم و سبک» رند «به نحو توهین آمیزی بی روح» توصیف شده است. رمان Atlas Shrugged که در سال ۱۹۷۵ به چاپ رسید، بسیار مورد توجه قرار گرفت، اما بسیاری از نقدهایی که در مورد این کتاب نوشته شد، منفی بود. در National Review، ویتاکر چامبرز نویسنده محافظه کار، این کتاب را «کم عمق» و «به شدت احمقانه» توصیف کرد و گفت که «تنها در صورتی می توان به این نوشته ها رمان اطلاق کرد که تعریف رمان عوض شود و تنزل کند». وی لحن کتاب را شبیه «جیغی مداوم» توصیف می کند و رند را به حمایت از سیستم بی خدای شوروی متهم کرده و ادعا می کند «تقریبا در هر صفحه از این کتاب، صدایی از ضرورتی دردناک به گوش می رسد که دستور می دهد: به سوی اتاق گاز!». نقدهای مثبتی نیز صورت گرفت، اما همانطور که میمی رایزل گلدستاین بعد ها گفت منتقدان کلا«با هم در نوشتن هوشمندانه ترین نقد برای نواختن رند رقابت می کردند»؛ این نقدها کتاب را «مجیزی نفرت انگیز» و «کابوس وار» می نامیدند. در این نقدها ادعا می شد که کتاب «برای خالی کردن نفرت» نوشته شده و از «لاف زنی و روده درازی» پر است. در طول زندگی رند آثار وی کمتر مورد توجه دانشگاهیان قرار گرفت.  در سال ۱۹۷۱ که اولین کتاب آکادمیک در مورد فلسفه رند به چاپ رسید، نویسنده ادعا کرد که نوشتن در مورد رند «کاری خطرناک» است که باعث می شود نویسنده به «گناه مشارکت» در جدی گرفتن رند متهم شود. برخی از مقالاتی که در مورد ایده‌های رند نوشته شده قبل از مرگ وی و در نشریات آکادمیک به خصوص نشریهThe پرسنلیست. منتشر شد. بررسی‌های آکادمیک پیرامون آثار رند به عنوان یک شخصیت برجسته ادبی در تمام طول زندگی‌اش محدود بود. میمی رایزل گلدستاین رند شناس معروف زمانی که در سال ۱۹۷۳ در مورد رند تحقیق می کرد نمی توانست هیچ مقاله آکادمیکی در مورد رمان‌های رند پیدا کند و در ادامه دهه هفتاد نیز تنها سه مقاله آکادمیک در مورد وی به چاپ رسید. میراث رند کتاب‌های رند همچنان پرفروش و پرخواننده است. طبق گزارش موسسه آین رند تا سال ۲۰۰۷، ۲۵میلیون کپی از آثار وی به فروش رسیده اند و سالانه ۸۰۰۰۰۰ نسخه نیز به فروش می رسد. به علاوه افراد زیادی در زمینه‌های متنوعی تحت تاثیر وی قرار دارند. فلاسفه‌ای مثل جان هاسپرز، جرج اچ اسمیت، آلن گاتهلف، رابرت میهیو و تارا اسمیت، اقتصاددانانی چون جرج رایزمن و موری روتبارد، روانشناسانی چون ادوین لاک، تاریخ دانانی چون رابرت هِسِن و سیاسی نویس هایی چون چارلز موری از افرادی هستند که تحت تاثیر افکار رند قرار دارند. ران پاول و باب بار نمایندگان کنگره ایالات متحده و کلارنس توماس قاضی دادگاه عالی ایالات متحده نیز گفته اند که تحت تاثیر آرای وی هستند. رونالد ریگان، رییس جمهور سابق ایالات متحده نیز در نامه‌ای خصوصی در دهه ۶۰ خود را به عنوان یکی از ستایشگران رند توصیف کرده بود. علایق و تاثیرات نیک گیلسپی، سردبیر مجله Reasonبه این نکته اشاره کرده که « رند از یک ابدیت عذاب آور برخوردار است؛ ابدیتی که وی هم پیشگام آن است و هم اصل آن» و این که با «رند در فرهنگ عامه با سردی و با نگاهی که کتاب‌های وی را دارای خوی غیرانسانی می شمرند، برخورد می شود». در تعدادی از انیمیشن‌های کمدی موقعیت، به رند یا آثار وی اشاره شده است. مثلادر یک اپیزود Futuramaآثار رند در مجرای فاضلاب پیدا می شود یا در اپیزودی درSouthPark از کتابAtlasShrugged به عنوان «یک تکه آشغال» نام برده می شود. در اپیزودهای زیادی از سیمپسون‌ها نیز به رند اشاره شده است. خارج از دنیای انیمیشن نیز در بسیاری از نمایش‌ها به آثار او ارجاع داده شده است. در فرهنگ لغات فلسفی نیز که اثری طعنه آمیز از دنیل دِنِت و آسجورن استگلیچ پترسون است، واژه رند به صورت مقابل تعریف شده است: «سخنرانی دراز و شدیداللحن که عدم توافق فلسفی را با یک حمله شخصی جواب می دهد و یا مدرکی از فساد اخلاقی غیرقابل بیان». در سال ۱۹۹۱ در مطالعه‌ای که کتابخانه کنگره و باشگاه کتاب ماه در مورد تاثیرگذارترین کتاب ترتیب دادند، بعد ازانجیل، AtlasShruggedرند دومین انتخاب پاسخ دهندگان بود. در سال ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ نیز در مطالعه کهModernLibrary صورت داده بود، چهار کتاب از رند در فهرست صد رمان برتر وجود داشت (اطلس شروگگد در صدر این فهرست بود) و کتاب فضایل خودخواهی نیز بین ۱۰۰ کتاب غیرداستانی قرار گرفت. کتاب هایی که دیگران راجع به رند و فلسفه‌اش نوشته اند نیز در لیست برترین کتاب‌های غیرداستانی وجود داشت. طبق مطالعه‌ای دیگر ۸درصد آمریکاییان بزرگسال کتابAtlasShrugged را خوانده اند. با وجود این که اثرگذاری رند در ایالات متحده از هر جای دیگری بیشتر بوده است، اما در دیگر نقاط جهان نیز آثار او مورد توجه بوده است. کتاب‌های او در سطح بین المللی پرفروش شده اند و همچنان هم فروش زیادی دارند. جالب آنکه فروشAtlasShrugged در جریان بحران اقتصادی ناشی از خشک شدن بازار اعتبار به شدت افزایش یافت. برخی از افراد شباهتی بین اوضاع توصیف شده در رمان و اوضاع فعلی مشاهده می کنند. نویسندگان، هنرمندان و مفسران زیادی خود را متاثر از رند می دانند. راش لیمباگ، شخصیت رادیویی، تا به حال بارها در برنامه خود به آثار رند ارجاع داده است. پن جیلت شعبده باز و کمدین معروف نیز خود را تحت تاثیر وی می داند. استیو دیتکو، یکی از خالقان شخصیت مرد عنکبوتی، تا به حال کتاب‌های کمیک زیادی نوشته که شخصیت اصلی آن بر باورهای آبجکتیویست رند بنا شده اند. تا به حال دو فیلم راجع به زندگی رند ساخته شده است. یک فیلم مستند که در سال ۱۹۹۷ با نام «آین رند: حسی از زندگی» ساخته شد . «اشتیاقات آین رند» نیز فیلم مستقلی از زندگی اوست که در سال ۱۹۹۹ ساخته شد. موسسات در سال ۱۹۸۵ لئونارد پیکوف موسسه آین رند را بنیان نهاد. این موسسه به منظور«شناساندن رمان‌های رند به نسل جوان، حمایت از مطالعات آکادمیک در مورد آثار وی، تحقیق و بسط دادن اصول عقلی، پیگیری عقلانی منافع شخصی، حقوق فردی و سرمایه داری لسه فر، برای مخاطبان» ایجاد شد. TheAtlasSocietyنیز در سال ۱۹۹۰ برای انجام مطالعات آبجکتیویستی ایجاد شد. موسسهAFOS نیز در سال ۲۰۰۰ برای ترویج مطالعه آکادمیک آثار رند بنیان نهاده شده است. جایگاه آثار رند در محیط‌های آکادمیک از زمان مرگ رند در سال ۱۹۸۲ علاقه به آثار وی به مرور زمان بیشتر شده و ایده‌های وی بیشتر شناخته شده اند. با وجودی که دانشگاه‌های کمی رند یا آبجکتیویسم را یک تخصص فلسفی ارزشمند یا یک حوزه تحقیق به شمار می آورند، برخی از دانشگاه‌های آمریکا کرسی هایی برای بررسی دیدگاه‌های وی اختصاص داده اند. کریس ماتیو سیابارا، یکی از رند شناسان، می گوید: «من می دانم که برخی به رند می خندند» اما یپش بینی کرده که در جوامع آکادمیک علاقه به رند روز به روز بیشتر می شود. برخی از فیلسوفان آکادمیک به خاطر آنچه که فقدان دقت و فهم محدود رند از مسائل فلسفی نامیده اند، به وی حمله کرده اند. دفاع موکد وی از سرمایه داری- که بر اعتقاد به خودخواهی به عنوان یک فضیلت متکی است- باعث شده که رند بین کسانی که جزو جریان اصلی فکری به شمار نمی آیند، شخصیت منفوری باشد. بسیاری از طرفداران و معتقدان به فلسفه قاره‌ای به خاطر تعلق خاطر وی به پیگیری منافع شخصی بر او خرده گرفته و در نتیجه کارهای او را نادیده می گیرند. برخی فیلسوفان آکادمیک کتابAtlasShrugged را «نارس، موعظه آمیز و غیراصیل» می دانند و فلسفه وی را به حاشیه رانده اند. کریس سیابارا انگیزه‌های برخی از منتقدان رند را به خاطر آنچه که خود دشمنی غیر عادی می نامد، زیر سوال می برد. سیابارا می گوید: «چپ‌ها به خاطر مواضع ضد کمونیستی رند و دفاع وی از سرمایه داری با او مخالفند و راست‌ها به خاطر آتئیسم و لیبرتارینیسم مدنی او با وی مشکل دارند». اساتید ادبیات انگلیسی و آمریکایی نیز آثار او را نادیده می گیرند. با این حال توجه به آثار او از دهه نود به شدت افزایش یافته است. در مدخلی که در سال ۲۰۰۱ برای فرهنگ ادبی نوشته شد، جان لوییس عنوان کرد که «رند چالش برانگیزترین اثر ادبی نسل خود را نوشته است». 

مترجم: بتول جعفري برگرفته از دنیای اقتصاد


۲ نظر:

ناشناس گفت...

ممنون، خیلی خیلی ممنون
مطلب کامل و ارزشمندی نوشتید که بی طرفانه مخاطب رو راهنمایی می کرد.
راستش می خواستم کتاب the fountainhead رو بخونم، و در تحقیق درباره نویسنده به این سایت برخوردم.
این متنی که نوشتید خوشبختانه یا متاسفانه از خوندن کتاب منصزفم کرد. به نظرم این رند زیاد متفکر نیومد. بیشتر شبیه "مخالف خوان" های خودبزرگ بینی اومد که فقط دوست دارن در مخالف بقیه یه چیزی بگن

ممنون
حامد

AdamBarfi گفت...

حامد گرامی‌، با سپاس از شما و مهر شما، و خوشحالم که این نوشته توانسته است، نقش مثبتی را بازی کند. امیدوارم شما و گفتارتان را بیشتر در این دفتر داشته باشم.