۵.۶.۹۵

سلاح ما !


یک فرمایش بیادگار مانده از معمر قذافی رهبر پیشین لیبی‌ که پس از حمله کاملا غیر قانونی میراژ‌های فرانسوی به لیبی‌ و بمباران‌های کور و کشتار هزاران غیر نظامی در لیبی‌، توسط تروریست‌های فرانسوی، در خیابان و در جلو چشم و دیدگان میلیارد‌ها انسان، از هم دریده شد، می‌گوید:

"سلاح ما در کمرمان است!"

و اینرا معمر قذافی یک سال پیش از هم دریده شدنش در خیابان توسط فرانسوی‌هایی‌ که تا خره خره به او بدهکار بودند، در جهت مبارزه با غربی‌ها بیان نموده و در ادامه گفته بود که ما با افزایش جمعیت از پس شما برخواهیم آمد!
و این جمله ظاهرا ساده و احتمالا نامربوط، در علم جامعه شناسی‌ بسیار عمیق و گود است و معنای بزرگی‌ را دربر و در آغوش خود دارد. معنایی که شاید انگیزه تمامی این کشتار‌های اخیر و اسلام ستیزی روزافزون و تلاش مذبوحانه برای پوشاندن جنایت و آزار‌های روانی‌ غربی‌ها در پشت سپری به اسم اسلام باشد.

پیش از این اهداف همه جنایاتی که با فراغت بال و آزادنه از طرف غربی‌ها در ایران بزرگ (خاور میانه ) اعمال میشود، تماماً مالی‌ و اقتصادی بیان میشد، که البته همین هم بود تا اینکه غربی‌ها آنچنان سیر شدند که بیش از پیش فاسد گشتند.

اهداف پولی‌ و اقتصادی نظیر:

- فروش اسلحه و درآمد‌های نجومی از آن
- چپاول منابع نفتی‌ و گازی
- چپاول تاریخ، فرهنگ و گذشته پر افتخار شرق و ایران بزرگ و کسب هویّت و پاک کردن گذشته ننگین و بربرمنشانه غربی و جایگزینی آن با فرهنگ و تاریخ پر افتخار ایران بزرگ و امپراتوری‌های واقعی‌ دنیا یعنی‌ امپراتوری هخامنشی ، ساسانی، صفوی و امپراتوری نادر شاه افشار که آخرین امپراتوری دنیا از نوع واقعی‌ خودش است.

- قاچاق انسان بویژه کودکان به سرزمین‌های عقیم غرب
- استفاده ژنتیکی از مرده و زنده شرقی‌‌ها برای تولید بیشتر کپی از شرق!
تو گوی کپی تاریخ و هویت و فرهنگ شرقی‌‌ها کم است اینک به کپی از زیبا رویان، هنرمندان، دانشمندان و نخبگان شرقی‌ برای خود، توسط تولید کنندگان زامبی و فرانکشتاین‌ها و به اصطلاح دانشمندان! غربی پرداخته اند. و هنوز مشخص نیست که ساخت اینگونه کپی‌ها و این شیوه‌های رذیلانه چه فجایع‌ای را برای آیندگان بهمراه می‌‌آورد. و احتمالا درست مانند آنچه که تا کنون انجام داده اند، جز ویرانی و نابودی و فاجعه، ثمر دیگری برای جامعه بشری نداشته، و باید منتظر عواقب شوم کار‌های آزمایشگایی احمق‌ها در آینده نچندان دور بود.

ولی‌ شاهدیم که امروزه دغدغه و دلمشغولی آنان به همین‌ها بسنده نشده و تمامی آن را شامل نمیگردد و گسترش حجم جمعیت مسلمین نیز مزید علت است و دلواپسی بزرگی‌ را در میان علمای! غربی بویژه ثروتمندان و دارایانی که خود یا تحت تاثیر مذهب مسیحیت قرار دارند و یا وابسته به دیگر ادیان میباشند، ایجاد نموده است. چرا که خوب میدانند آنچه که هر سدی را به مرور زمان فرو میریزد نیروی فشار متداوم است که در اینجا این نیروی فشار، را میتوان همان حجم عظیم و روزافزون جمعیت مسلمین دانست.

ظاهراً هر چی‌ ما میریم پیشتر و پیشتر به عمق جان قذافی، این رهبر سرنگون شده بیشتر پی‌ میبریم! رهبری که میتوان پس از شاه فقید ایران و پیشتر از او محمد مصدق نخست وزیر هوشیار ایران، ناصر رهبر مصر، گاندی رهبر هند، و دیگرانی که نامشان آنچنان مشهور نگشته است ، آخرین رهبر شرقی‌ دانست که دست‌های جنایتکار غربی‌ها را شناسایی کرده بود و بطور جدی با ستم غربی‌ها در افتاده و صد البته ماند اسلاف خود ور افتاد، چرا که سونامی اکثریت بغایت احمق را که یا منفعل اند و خنثی، و یا پیرو تبلیغات مسموم، ندیده گرفتند. و غربی‌ها هم با سو‌ استفاده از خریت جمعی‌، هم جنایت کردند و هم انگشت اتهام و انگ جانی را به کسانی‌ زدند که قربانیان آنان بودند. و این روند واژگون نگاری و وارونه جلوه دادن حقایق از زمانی‌ که نادر شاه که بر سراسر امپراتوری از دست رفته ایران دوباره دست یافته و ناجوانمردانه چنانکه شیوه دیرینه‌ ضعفای غربی است کشته شد، یک رسم گردیده و در تمام طول تاریخ این سیصد سال به مورد اجرا گذاشته شده و در نتیجه آن، تمامی قهرمانان مردم دنیا شدند آدم بده و دیکتاتور و ظالم! و بر عکس غربی‌ها و جانیان روانی‌ و بیرحم و هیولا صفت و دیو منش، گشتند قهرمانان مردم دنیا!! و البته آنانی‌ را که نتوانستند خراب کنند، بخود متصل نمودند تا بدین گونه آنان را آلوده سازند. و در انتها شد آنچه که نباید میشد. 

با همه اینها و با احتساب سخن قذافی و یک حساب سرانگشتی و دو دو تایی میتوان با ضریب خطایی ناچیز ادعا کرد که این خاکی که بلند شده بر سر همه خواهد نشست و غربی و شرقی‌ و ریز و درشت و استثنا هم ندارد.