۲۱.۳.۹۲

قطر و خاندان فاسد و نوکر صفت ثانی


خانواده‌ای که اکنون در قطر حاکم است، یعنی خانواده «آل ثانی» یک خانواده سعودی است که به ریاست شیخ «حمد آل ثانی» بزرگ از منطقه «نجد» عربستان سعودی به قطر مهاجرت کرده و در آن سکنی گزیدند.

شیخ حمد بزرگ که بنیانگذار قطر به شمار می آید، در زمان حاکمیت خود تلاش کرد تا با بستن راه نفوذ سعودی‌ها به قطر استقلال این کشور را محقق کند. شیخ حمد بزرگ دارای برادری بود که وی را به عنوان جانشین خود معرفی کرد، چون او را اصلح تر از پسرش «خلیفه» برای رسیدن به قدرت ملاحظه می کرد، اما بردارش بنا به دلایلی ولی عهدی را به پسر خود واگذار کرد و این بذر اختلافات و شکاف هایی را در خاندان ثانی به وجود آورد که وقوع کودتاهای مختلف خانوادگی در این کشور را درپی داشت که برخی از آنها خونبار نیز بودند... برخی دیگر نیز از انقلاب هایی بودند که جز رسوایی رهاوردی برای خاندان ثانی در قطر به همراه نداشتند، مثل کودتای شیخ حمد، امیر کنونی قطر علیه پدرش در سال ۱۹۹۵ میلادی. آنچه خواهد آمد نگاهی به این اختلافات و کودتاهاست.

ریشه اختلافات در خاندان ثانی

زمانی که قطر در سال ۱۹۷۱ از انگلیس که آن را از ایران جدا کرده بود مستقل شد، حاکمیت شیخ «احمد بن علی آل ثانی» بر اثر کودتای نظامی پسر عمویش شیخ «خلیفه بن حمد آل ثانی» سرنگون شد... پس از کودتا شیخ خلیفه اقدام به تحکیم پایه‌های حکومت خود از طریق واگذاری مناصب مهم و حساس حکومتی به فرزندانش کرد ... اما او نمی دانست از جایی ضربه خواهد خورد که فکرش را نکرده است، یعنی از سوی پسر بزرگش «حمد».

شیخ حمد بزرگ‌ترین پسر شیخ خلیفه، امیر سابق قطر بود ... او در تمام دوران تحصیلش شاگردی ضعیف بود و این موجب شد تا پدر فرزند را قبل از اتمام مرحله متوسطه از مدرسه خارج و او را به دانشکده نظامی «ساند هرست» در انگلیس بفرستد. اما شیخ حمد در آنجا هم نتوانست تحصیلاتش را به پایان برساند. به همین دلیل پس از گذشت ۹ ماه از تحصیل از دانشکده نظامی ساند هرست جدا شد و با درجه فرمایشی ژنرالی به قطر باز گشت تا در سال ۱۹۷۱ میلادی به سمت فرمانده ارتش و ولی عهد قطر انتخاب شود.


ازدواج امیر قطر با موزه آل مسند:

ازدواج شیخ حمد با «موزه المسند» تحولی در زندگی شیخ حمد و شیخه موزه به شمار می رود ... ازدواج میان آل خلیفه و آل المسند در درجه اول یک توافقنامه سیاسی بود که قصد داشت تا مانعی برسر راه خواسته و چشم داشت‌های بیش از حد آل مسند قرار دهد ... اما شیخ خلیفه نمی دانست که دختر دشمنش «ناصر المسند» به نام «موزه» می تواند آخرین میخ را به تابوت خلیفه بکوبد.



موزه به عنوان همسر چهارم شیخ حمد بن خلیفه وارد خانواده ثانی شد و به جای اینکه او بر اساس برنامه ریزی‌های انجام شده در حاشیه به سر برد و به زندگی خود ادامه دهد، توانست شیخ جوان را تحت سلطه درآورد که چشم به خلافت پدر دوخته بود.

کودتای پسر بر پدر:

شیخ خلیفه نمی دانست مراسم خداحافظی برگزار شده برای او در فرودگاه بین المللی دوحه که برای سفرهای تابستانی خود راهی اروپا می شد، می تواند آخرین جشن برپا شده برای وی باشد و نمی دانست پسری که در برابر دوربین‌های تلویزیونی دستش را می بوسد، برای وی تدارک کودتایی را دیده بود که به برکناری پدر از قدرت می انجاند.

فردای آن روز یعنی ۲۳ ژوئن ۱۹۹۵ و در اولین ساعات صبح تلویزیون رسمی قطر پس از پخش اعلامیه شماره یک شروع به نشان دادن شیوخی از آل ثانی و دیگر قبایل قطر کرد که با شیخ حمد به عنوان جانشین خلفیه که به جای پدر بر قدرت نشسته است، بیعت می کردند. بعدها گفته شد، تصاویر بدون صدای نشان داده شده جعلی بوده و منابع نزدیک به شیخ خلیفه افشا کردند که این فیلم واقعی نبوده و پیشتر فیلمبرداری شده و به زمانی باز می گردد که شیخ حمد از شیوخ سرشناس قطر دعوت و اقدام به فیلمبرداری از آنها به ویژه درحال دست دادن و سلام کردن به شیخ حمد کرده بود و پس از کودتای شیخ حمد بر پدرش شیوخ قطر هیچ گاه با وی چنین بیعتی نداشتند و همین موجب شد تا برخی رسانه‌ها این کودتای شیخ حمد را «کودتای تلویزیونی» و برخی دیگر «کودتای سفید» بنامند.


کودتای سال ۱۹۹۶:

اما این کودتا به دنبال خود بازداشت ۳۶ نفر از نزدیکان شیخ خلیفه و زندانی شدن آنها در زندان «بوهامور» دوحه را به دنبال داشت و این به اعتقاد بسیاری از ناظران سرآغاز فروپاشی خاندان حاکم بود.

هنوز یک سال از کودتای شیخ حمد بر پدر نگذشته بود که در سال ۱۹۹۶ میلادی از کشف توطئه‌ای برای سرنگونی نظام حکومتی جدید به رهبری پسر عموی شیخ خلیفه سخن به میان آمد و اینکه در این توطئه پسران شیخ حمد نیز مشارکت داشتند.

به همین منظور «شیخ فهد بن حمد» از یگان زره پوش که مسئولیت آن را برعهده داشت، طرد و به اسلامگرایی افراطی متهم شد. همچنین «شیخ مشعل بن حمد»، فرزند شیخ حمد امیر قطر که از جمله افراد شرکت کننده در این توطئه بود، از کشور تبعید شد. در آن زمان گفته شد که متهم کردن شیخ مشعل بن حمد به عمد توسط موزه صورت گرفت تا با دور کردن وی از قدرت زمینه ولایت عهدی را برای دو پسرش «جاسم» و «تمیم» فراهم کند.

چون پس از این حادثه بود که در اکتبر سال ۱۹۹۶ میلادی «شیخ جاسم بن حمد» به عنوان ولی عهد قطر انتخاب شد. او پسر بزرگ موزه بود و همانند پدر و سایر فرزندان حکام منطقه خلیج فارس از دانشکده نظامی ساند هرست انگلیس !! فارغ التحصیل شده بود، بدون آن که دوره متوسطه خود را به پایان برساند.

همین موجب شد تا منابع آگاه قطری موزه را عامل اصلی این کودتا در خاندان ثانی بدانند. در واقع شیخه موزه نوک پیکان این انقلاب بود و با استفاده از خود افراد خاندان ثانی آن را به اجرا گذاشت. این منابع پس از موزه از «شیخ حمد بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر نیز یاد می کنند که در این کودتا شرکت داشت.

در این ارتباط بی‌مناسبت نیست، اگر گفته شود که امیر سابق قطر یعنی شیخ خلیفه دایی شیخ حمد بن جبر آل ثانی، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر است و هنگامی که مادرش یا همان خواهر شیخ خلفیه از موضوع مطلع شد با انتشار بیانیه‌ای در داخل خانواده ثانی برائت خویش از شیخ حمد و دو فرزند خود شیخ عبد الله و شیخ محمد را اعلام کرد که در انقلاب علیه شیخ خلیفه به شیخ حمد پیوسته و شیخ حمد پس از رسیدن به قدرت پست نخست وزیری را به شیخ عبد الله و پست نخست وزیری امور خارجه را به شیخ حمد سپرد تا پس از آن پست نخست وزیری هم به شیخ حمد سپرده بود و او هم نخست وزیر و و هم وزیر خارجه قطر باشد.





افشاگری‌های امیر سابق قطر

اگرچه کودتای شیخ حمد در قطر موفقیت آمیز بود و او را در این کشور به قدرت رساند، اما پدرش شیخ خلیفه هیچ گاه به این امر تن نداد و همین منجر به افشای بسیاری از اسرار حکومتی شیوخ قطر و روابط بین المللی و منطقه‌ای آنها شد.

از جمله مهمترین افشاگری‌های شیخ حمد آن بود که درباره درآمدهای نفتی کشور قطر گفت که این درآمدها به طور کامل به حساب شخصی امیر ریخته می شود که درآمدی که بالغ بر بیش از سالیانه ۱۰ میلیارد دلار است. همچنین وی گفت که ۲۰ درصد از این درآمدها صرف شیوخ قطر و دستگاه‌های خدماتی آنها می شود.

دیگر آنکه امیر قطر سهم مشخصی در تمامی شرکت‌ها و موسسات حکومتی و خصوصی دارد و تمامی رشوه‌ها و مبالغ مربوط به توافقنامه‌های بهداشت و درمان کشور و خریدهای تسلیحاتی نیز به حساب امیر قطر و فرزندانش واریز می شود.

این اسرار زمانی علنی تر شدند که شیخ حمد رسما از بانک‌های سوئیس خواست اموال پدرش، شیخ خلیفه را از بیم برداشت توسط وی توقیف کنند. اما مشکلات میان پدر و پسر توسط میانجی‌های عرب حل و فصل شد و پدر متعهد شد، از هرگونه اقدام مشکوک و برقراری ارتباط با مخالفان حکومت قطر و همچنین هواداران خویش در داخل خودداری کند. همچنین او متعهد شد که معاونان ارشدش را که در آن زمان در هتل هیلتون ابوظبی اقامت داشتند، تحویل حکومت قطر دهد.

به این تریتب موزه موفق شد، پس از انقلاب ۱۹۹۶ پسرش شیخ جاسم را به عنوان ولی عهد منصوب کند. اما این امر مانع از توسعه روابط و ایفای نقشش در محافل خاندان حاکم نشد، حتی موزه متعهد به حمایت از پسرش پس از مرگ همسرش نیز شد. این درحالی بود که شیخ کوچک دشمنان متعددی داشت. برادران ناتنی‌اش که از زنان دیگر شیخ حمد بودند، درپی کسب قدرت بودند و شیخ عبدالله عمویش نیز خود را بیش از او و هرکس دیگر در قطر شایسته ولی عهدی می دانست.

روی آوردن موزه به آمریکا:

این موجب شد تا موزه روابط خود با آمریکا را تقویت کند، به همین دلیل پسر را برای اولین بار پس از رسیدن به ولی عهدی راهی آمریکا کرد. روز قبل از این سفر موزه تلاش بسیار کرد تا خود را فردی دوستدار دمکراسی و آزادی معرفی کند و آزادی و دمکراسی را در پاکردن شلوار کابوی و حضور بدون حجاب و نقاب در محافل ملاحظه می کرد.

سفر پسر موزه به آمریکا با توجه بسیار توسط رسانه‌ها پوشش داده شد، چون آنها تمایل بسیاری داشتند تا هرآنچه را که نمی دانستند از وی دریابند. به ویژه نقشی که وی و پدرش در کودتا علیه شیخ خلیفه ایفا کردند و اینکه وی چگونه توانست با کمک مادرش برادران بزرگ تر خود را از ولی عهدی محروم کند و پس از متهم کردن آنها به کودتا علیه پدرش آنها را تحت اقامت اجباری قرار دهد و آنها را به دقت زیر نظر داشته باشد.

شیخ حمد بن خلیفه

«شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی»، پسر سوم از همسر سوم شیخ خلیفه، حاکم سابق قطر بود که گرایشات او به زنان قبل از کودتا علیه پدرش به تشویق موزه زبان زد خاص و عام بود.

شیخ حمد در ابتدا با دختر عمویش ازدواج کرد و از وی صاحب «شیخ مشعل» شد. شیخ مشعل بیست و هشت ساله بود که پسر دوم شیخ حمد به نام «شیخ فهد» از همسر اولش متولد شد.

پس از شیخ حمد با دختر عموی دیگرش یعنی دختر «شیخ خالد بن حمد آل ثانی» ازدواج کرد تا از وی صاحب شیخ خالد، شیخ عبد الله، شیخ محمد و شیخ خلیفه شود.

اما همسر سوم شیخ حمد موزه المسند بود که اگرچه خانواده‌اش از شیوخ نبودند، به کرسی حکومت چشم داشتند. اما پدر موزه برای رسیدن به قدرت هیچ گاه نقش مخالف نظام را بازی نکرد، بلکه تلاش کرد از طریق موزه وارد قصر حکومتی شود و همسرش را تشویق به کودتا علیه پدر کند و تا حکومت را به دست گیرد و سپس ولایت عهدی را به پسرش جاسم بسپارد.

با اینکه تاریخ قطر بر پایه کودتاها، خیانت‌ها و فریبکاری‌ها استوار است، اما آنچه شیخ حمد، حاکم فعلی قطر انجام داد، باید در تاریخ این کشور به عنوان بارزترین نمونه حرص و ولع رسیدن به حکومت و قدرت ثبت شود.

شیخ حمد درحالی ولی عهد پدر شد که همانطور که در سطور بالا ذکر آن رفت نتوانست تحصیلات متوسطه را به پایان برساند و درحالی راهی دانشکده نظامی ساند هرست در انگلیس شد که دست خالی به کشور بازگشت. او در هوس بازی و لهو ولعب در قطر معروف و بی‌همتا بود، همانگونه که پدرش در غارت ثروت‌های نفت و گاز کشور بی‌مانند بود و این عاملی شد تا پسر با سوء استفاده از نقطه ضعف پدر او را به سرقت و اختلاس متهم کند.

ازدواج شیخ حمد با موزه اندکی رفتارهای او را تغییر داد تا شیخ حمد هوس باز به مردی طالب حکومت و قدرت مبدل شود. به همین دلیل با اینکه ولی عهد کشور بود و عملا حکومت و قدرت را در اختیارش داشت، اما علیه پدر کودتا کرد و به جای اینکه با افراد خانواده‌اش از جمله پسر عموهایش در قدرت و حکومت کنار بیاید، به ویژه آنانکه در کودتا علیه پدرش به او کمک کرده بودند، راه سرکوب آنها را پیش گرفت.





موزه مغز متفکر کودتای پسر علیه پدر:

موزه با نقشی که ایفا کرد، ثابت کرد که مغز متفکر عملیات کودتا است. موزه به خوبی می دانست که دو هوویش از شیوخ آل ثانی هستند و آن دو تلاش بسیار دارند تا شیخ خلیفه را قانع کنند، شیخ مشعل، پسر بزرگ شیخ حمد را را به عنوان ولی عهد و امیر آینده قطر برگزیند، به ویژه آنکه شیخ حمد به شدت از بیماری کلیوی رنج می برد و هر لحظه ممکن بود جانش را از دست بدهد. به همین دلیل موزه به سرعت عملیات کودتا علیه شیخ خلیفه را ترتیب داد و پس از آن شیخ مشعل، پسر بزرگ شیخ حمد از همسر اولش را به همراه شیخ خلیفه به توطئه علیه شیخ حمد در سال ۱۹۹۶ متهم کرد تا به این ترتیب تمام مناصب نظامی وی از او گرفته شود و او را تحت نظر پسرش، جاسم از قطر تبعید کند تا جاسم علاوه برعهده گرفتن مسئولیت امور امنیتی، از جمله ریاست دستگاه اطلاعات قطر پست ولی عهدی را نیز از آن خود کند.

سرنوشت پسر دوم شیخ حمد، همچون بردارش شیخ مشعل بود. اما این بار «شیخ فهد» همانند برادرش به کودتا علیه پدرش متهم نشد، بلکه اتهام او ابتلا به جنون و حمایت از افغان‌های عرب به دلیل روابط مستحکمش با «اسامه بن لادن»، رهبر وقت سازمان تروریستی القاعده بود.

شیخ فهد در روزهای آخر عمرش به دینداری تمایل نشان داد و پس از تلاش شکست خورده او برای کودتا علیه شیخ حمد از قطر تبعید. او همچنین به برقراری روابط سری با شیخ خلیفه، امیر سابق قطر و پدر شیخ خلیفه متهم شد، به خصوص در زمانی که شیخ خلیفه در امارات اقامت داشت و پناهنده این کشور شده بود و قصد داشت تا نظر خانواده‌های قطری مقیم ابوظبی را به خود جلب و آنها را با خود همراه کند. او پیشتر و در دهه‌های چهل و پنجاه قرن بیست پس از اختلاف شدید با آل ثانی مدتی را در ابوظبی اقامت کرده بود.

سفر امیر قطر به آمریکا برای جلب رضایت کاخ سفید

سفر شیخ جاسم پسر موزه به آمریکا در چارچوب تلاش شیخ حمد برای بخشیدن وجهه مناسب به پسرش به عنوان ولی عهد جدید انجام می شد. این درحالی بود که شیخ حمد می دانست اوضاع داخلی قطر هر لحظه رو به انفجار می گذارد. چون در کنار نارضایتی افسران از شرایط حاکم که آنها را به انتشار بیانیه‌ای تحت عنوان «افسران آزاد» واداشت، درگیری هایی نیز میان پسران شیخ حمد مشاهده می شد. در این میان شیخ مشعل و شیخ فهد بیش از دیگر پسران شیخ حمد مورد قبایل قطری بودند و از حمایت و پیشتیبانی شیخ خلیفه، پدر بزرگشان و برخی شیوخ خلیج فارس بهره مند بودند.

بنا به اظهار یکی از معارضان قطری سفر شیخ جاسم به آمریکا و پیش از آن سفر موزه، مادرش به واشنگتن با هدف دستیابی آنان به تضمین هایی از سوی آمریکا برای حمایت سیاسی و نظامی از نظام فعلی حاکم بر قطر صورت می گرفت، به ویژه آنکه آمریکا حضور نظامی فعالی را به خاطر پایگاه‌های نظامی‌اش در قطر داشت.

منابع آگاه حاضر در دوحه تأکید می کنند که حاکم فعلی قطر در برابر دریافت تضمین هایی از آمریکا جهت حمایت از حکومت وی وعده عادی سازی روابط قطر با رژیم صهیونیستی و تبدیل حضور نظامی موقت آمریکا در قطر به حضور دایمی به همراه افزایش تعداد نظامیان و امکانات آمریکا در پایگاه‌های نظامی این کشور و همچنین بهره مندی غرب از منابع گاز قطر را داد.

براساس گزارش منتشره در روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» باند فرود هواپیماها در پایگاه نظامی آمریکا در قطر از باند تمام فرودگاه‌های خاورمیانه طولانی تر است و طول آن به ۴۵۰۰ متر می رسد، همچنین آشیانه هواپیماها در آن به قدری بلند است که همچون کوه می نماید. هزینه ساخت این فرودگاه از یک میلیارد دلار برای قطر بیشتر بود، درحالی که قطر در آن زمان بیش از ۱۲ هواپیمای جنگی نداشت، اما بیش از ۳ هزار نظامی آمریکایی در آن مستقر بودند و از این فرودگاه جنگنده‌های و هواپیماهای شناسایی و جاسوسی به سمت افغانستان حرکت می کردند. همچنین در این پایگاه هوایی بود که نسخه جدید فیلم «جنگ ستارگان» فیلمبرداری شد.

در همین راستا «شیخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی»، نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در توجیه حضور نظامیان آمریکایی در قطر و حمایت نظامی آمریکا از این کشور می گوید: «اگر قدرت بزرگی به ما حمله کند، ما نمی توانیم از قطر دفاع کنیم. ما به حضور نظامیان آمریکایی در قطر نیاز داریم».

افزون بر پایگاه نظامی که قطر برای آمریکا در این کشور احداث کرد، امیر قطر مجتمع دیگری متشکل از ۲۷ سوله احداث کرد که علاوه بر جای دادن نظامیان آمریکایی و فراهم کردن جای استراحت و خواب آنها، انبار تانک‌ها و خودروهای نظامی و زره پوش‌های آمریکایی نیز به شمار می آمد و تمامی آنها طی جنگ علیه عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و اشغال نظامی این کشور به کار گرفته شدند.

روزنامه وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود می نویسد: هر کدام از کشورهای حوزه خلیج فارس دلایلی برای استقبال از حضور نظامی آمریکا در کشورشان دارند. آمریکا به عمان برحسب معیارهای موجود در خلیج فارس که یکی از کشورهای فقیر محسوب می شود، سالیانه مبلغی در حدود ۵۰ میلیون دلار کمک می کند. در بحرین که دارای منابع نفتی زیادی نیست، همزمان با افزایش خدمات بانکی، جذب سرمایه گذاری خارجی در این کشور از اولویت برخوردار شد و شیخ حمد حضور نظامی آمریکا در قطر را به عنوان تلاش برای حفظ امنیت بحرین و تضمین کننده ثبات و استقرار در این کشور بیان کرد.

قطر به دلیل داشتن منابع نفتی از همسایه‌اش بحرین غنی تر نشان می دهد و کارشناسان تاکید می کنند که این کشور به لطف نفت توانسته است، بیشترین درآمد سرانه جهان را داشته باشد و امیر قطر بگوید که کشورش تمایل دارد، از ۱۰ هزار نظامی آمریکایی استقبال کند تا به طور دائمی در پایگاه هوایی «العدید» اقامت کنند.


منبع

هیچ نظری موجود نیست: