‏نمایش پست‌ها با برچسب امپراطوری ساسانی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب امپراطوری ساسانی. نمایش همه پست‌ها

۲۶.۲.۰۱

ای لولی بربط زن، تو مست تری یا من


نقش عود در مینیاتور دوران امپراطوری صفوی

میگویند که بایزید بسطامی از عرفای معروف تصوف ایران، شبی از کنار باغی میگذشت. جوانی از اهالی بسطام در باغ نشسته واز نوشیدن شراب درحال مستی بود و همزمان بربط شورانگیزی میزد. بایزید با شنیدن نوای بربط شروع به سماع کرد. جوان حال بایزد را از خود خوشتر دید و اینرا برنتافت، پس نزدیک بایزید رفت و بربط بر سر او زد و هردو را بشکست. بایزید بیهوش بر زمین افتاد. صبح بسرای خود شد و زود بهای بربط بدست خادم داد و با کوزه ای شراب پیش آن جوان فرستاد و عذر خواست وگفت: او را بگوی که بایزید عذر میخواهد و می گوید که دوش مستی و بربط را ازتو ستاندیم ،این قراضه بستان و بربط دیگری بخر و این شراب بنوش تا مخموری مستی از سرت بیرون رود!
چون جوان حال چنان دید، بیآمد و در پای بایزید افتاد و نادم بسیار بگریست.

یکی بربطی در بغل داشت مست
بشب درسر پارسایی شکست
چو روز آمد آن نیکمرد سلیم
بر سنگدل برد یک مشت سیم
که دوشینه معذور بودی و مست
ترا و مرا بربط و سر شکست
مرا به شد آن زخم و برخاست بیم
ترا به نخواهد شد الا به سیم
از این دوستان خدا بر سرند
که از خلق بسیار بر سر خورند.

بربط از سازهای زهی دوران باستان ایران است که شبیه به تار با کاسه‌ای بزرگ‌تر و دسته‌ای کوتاه‌تر. از آن جهت آن را بربط نامیده‌اند که شبیه سینه (بر) مرغابی (بط) است.
آثار باستانی بدست آمده از جایجای ایران در رابطه با ساز بربط و یا عود:


نوازنده عود در دوران امپراتوری ساسانی که از منطقه لرستان کشف شده است و اینک در موزه لوور فرانسه بعنوان ساز اسلامی بدنیا نمایش داده میشود!



نقش نوازنده عود بر روی جام نقره دوران ساسانی




;نقش نوازنده عود بر روی یک جام نقره ی دوره ساسانی



نوازنده عود از شوش باستان، هزاره دوم پیش از میلاد










۱۵.۸.۹۳

نقاشی‌های مانی پیغمبر در کردستان اشغالی کشف شد

موزائیک های کشف شده در شهر باستانی که امروزه «زوگما»ی ترکیه مینامند متعلق به دوران باشکوه امپراطوری ساسانی است.
نقاشی‌های روی این موزائیک ها از نوع و سبک نقاشی‌های مانی پیغمبر دوران ساسانی در دوران امپراطوری ساسانی است.


پیش از این خبر پیدا شدن این موزائیک ها را تحت عنوان کشف و پیدا شدن فرش ۱۴۰۰ ساله ایرانی در ترکیه در سایت‌های مختلف منتشر کردند. سپس گفتند که اینها فرش نیست و موزائیک هایی‌ است که مربوط به روم میشود، در حالی‌ که سبک نقاشی‌های روی این فرش همان سبکی است که مانی پیغمبر باستانی دوران امپراطوری ساسانی برای نقاشی‌هایش استفاده میکرد، و این سبک نقاشی به نام ساسانیان ثبت شده است.




این منطقه که تا ۱۰۰ سال پیش متعلق به ایران بود در اواخر قاجار‌های دست نشانده از ایران جدا گشته و ترک‌ها را در آنجا سکنی دادند. و در باستان شناسی‌‌های که ‌اروپایی‌ها آنجا انجام دادند تمامی مظاهر امپراطوری ساسانی را داراست و مثلا نقاشی‌ها با اینکه سبک نقاشی به سبک مانی پیغمبر دوران ساسانی است ، و باستان شناسان واقعی‌ آنها را مربوط به دوران امپراطوری ساسانی میدهند.

موزائیک های کشف شده در شهری که امروزه «زوگما» نامیده میشود و نام پارسی آنرا برداشته و به این نام آن را معروف کرده‌اند پیدا شده و این منطقه از مهم‌ترین مراکز امپراطوری باستانی پارس به حساب می‌آمده‌، است.

قدمت این منطقه که حفاری آن در سال ۲۰۰۷ آغاز شد، به ۳۰۰ سال پیش از میلاد بازمی‌گردد و در آن زمان بر طبق آثار باستانی کشف شده، این منطقه تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بوده است. موزائیک های یافت‌شده در کنفرانسی مطبوعاتی با حضور شهردار «گازیانتپ» نمایش داده شد.




در آن زمان مانی نقاشی‌هایش را از به هم چسباندن خانه، و یا مربع‌های کوچک که امروز در هنر عکاسی بکار میرود می‌کشید. و این سبک مانی منحصر بفرد است و با اینکه ۵۰۰ سال غربی‌ها برای مبارزه با دین مانی ، که لقب پیغمبر نقاش را دارست، هر چه از آثار او بود را سوزاندند، و نابود کردند، ولی‌ تعداد کمی‌ از آنها در چین یافت شد که از همانجا این سبک به نام مانی پیغمبر ایرانی‌ ثبت شده است.

مانی معنویات خود را توسط نقاشی به مردم ارائه میداد و کتاب معروف او به نام ارژنگ ( به ایرانی‌ ارداهنگ)، که کلیسای کاتولیک تازه ساخته شده آنرا سوزاند، در بین بیش از دو سوم مردم دنیا محبوب بود و با سرعتی که دین او میرفت دنیا را بگیرد، کاتولیک‌های وحشی را به وحشت انداخت و پیروان مانی را جلو شیر‌ها انداخته و آنان را زنده زنده میسوزاندند.


در این منطقه باستانی خانه‌های سنگی هم دیده می‌شود که تعداد آن‌ها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ واحد می‌رسد. ۲۵ واحد از این سکونتگاه‌ها هنوز زیر آب قرار دارند. عملیات حفاری در شهر «زوگما»! سال آینده به پایان می‌رسد.

به گفته‌ یکی از باستان‌شناسان این پروژه‌، این منطقه امپراطوری‌ پارس‌ها را به خود دیده و تاریخی به قدمت عمر بشر را داراست. این منطقه همیشه مورد مناقشه و جنگ بین بربر‌ها با امپراطوری پارس بوده است.

منطقه «زوگما» که تا سال ۲۰۰۰ زیر آب بود‌، شهر تجاری بود و ارزشی فرهنگی گردشگری بالایی برای ترک‌ها دارد. ترک‌ها با مال مردم می‌رن عیاشی، با آثار باستانی نیاکان ایرانی‌‌ها پول درمیاورند، فحش هم میدهند.

به گزارش حریت دیلی نیوز‌، «زوگما» شهری تاریخی است که در جنوب‌شرقی شهر گازیانتپ (Gaziantep)‌ واقع شده است.

شهر باستانی «زوگما» در سال ۱۹۸۷ میلادی کشف شد و تا به‌حال موزائیک های منحصر بفردی از این محوطه‌ی تاریخی کشف شده‌اند.

مرگ بر آخوند کثیف فلسطینی و دشمن ایران و ایرانی‌ که در رسانه‌های کثیفشان خبر دروغینی را در این رابطه منتشر میکنند. اگر ترس از خدا نبود با وهابی‌ها و داعش و جنایت همکاری میکردیم این آخوند‌ها را به خاک و خون می‌کشیدیم.




۱۸.۱۲.۹۲

اندک اندک اموال چپاول شده ملت ایران از موزه‌های دنیا سر در خواهند آورد.

موزه دولتی شرق در مسکو برای بازدید از «کوزه طلایی» دوران امپراتوری ساسانی و یا امپراتوری عظیم پارس‌ها باز شد.


در یک اتاق نه چندان بزرگ در پشت در گاوصندوقی نزدیک به ۶۴۰ اثر هنری مربوط به دوران امپراتوری ساسانی به نمایش درآمده است. بیشتر این اشیا از جنس طلا هستند، اما اشیای نقره، برنز، سرامیک و شیشه‌ای موجود در این اتاق نیز از نظر زیبایی دست کمی از اشیای طلا ندارند. تمام این اشیا در زمان امپراتوری ساسانی و امپراتوری پارس‌ها و عصر شیشه آن زمان تهیه شده اند زمانی‌ که پارس‌ها که مخترعین شیشه هستند برای شیشه از طلا بیشتر ارزش قائل بودند.

قدمت اشیای موجود در نمایشگاه به قرن پنجم میلادی و حتی قرون وسطی می رسد یعنی تا قرن چهارده میلادی. تمام این وسایل توسط کارکنان موزه ضمن حفاری‌های باستان شناسی از سالهای ۱۹۸۱ تا کنون در جنوب مسکو یافته اند. کراسنودارسک و جمهوری آدیغه نقاط مهم حفاری‌های باستان شناسی به شمار می روند.!! ( برای اینکه ایرانی‌‌ها درخواست بازگرداندن این آثار گران بها را نکنند، می‌گویند در اطراف مسکو بدست آمده، درست مانند اینکه به تازگی آثار زمان امپراتوری هخامنشی در ناف پاریس از زیر خاک بیرون کشیده شده است!! مسخره ها)

۱۹.۹.۹۲

کتیبه‌های ساسانی


مهم‌ترین کتیبه‌های پهلوی ساسانی به قرار ذیل است :

- کتیبه ی اردشیر اول در نقش رستم، که به سه زبان (پهلوی ساسانی و پهلوی اشکانی و یونانی) نوشته شده است.

- کتیبه ی شاپور اول در نقش رجب که به سه زبان مذکور نوشته شده است.

- کتیبه ی شاپور اول در حاجی آباد که به دو زبان پهلوی ساسانی و اشکانی نوشته شده است.

- کتیبه ی شاپور اول که بر روی ستون جلوخان عمارت شهر شاپور فارس بهدو زبان ساسانی و اشکانی کنده شده و اخیرا کشف شده است.

- کتیبه ی ساسانی از موبد «کاردیر هرمزد» در نقش رجب و کتیبه ی دیگر از همو در بالای نقش برجسته ی شاپور در نقش رستم که این کتیبه بسیار ضایع شده است.

- کتیبه ی نرسی در پایکولی (شمال قصر شیرین) که به دو زبان ساسانی و اشکانی نوشته شده است و استاد هرتسفلد آلمانی در (۱۹۱۳-۱۴) آن را خوانده و کتابی به دو جلد در آن باب نوشته است.

- کتیبه ی پهلوی ساسانی در روی نقش وهرام اول در شاپور فارس که از طرف نرسی کنده شده است.

- کتیبه ی کوچک پهلوی ساسانی از شاپور دوم در طاق کوچک طاق وُسْتان کنده شده است.

- کتیبه ی پهلوی ساسانی از شاپور سوم که در سمت چپ کتیبه ی شاپور دوم در طاق کوچک طاق وُستْان کنده شده است.

- کتیبه‌های پهلوی ساسانی تخت جمشید یکی از طرف شاپور پسر هرمز برادر شاپور دوم که مأمور پادشاهی سکستان بوده کنده شده است و دو کتیبه ی دیگر در همان جا به امر دو تن از بزرگان کشور به نام شاپور دوم ساخته شده.

- کتیبه‌های کوچک دیگر که در دربند به فرمان امیران آن جا نقر شده و تاریخ آن‌ها اواخر عهد ساسانیان است.

- کتیبه ی پهلوی که در قاعده ی کعبه ی زردشت در نقش رستم به وسیله ی هیأت حفاری دکتر اشمیت به سال (۱۳۱۵ هـ.) حفاری و پیدا شده است، ولی متأسفانه دوباره روی آن را گچ مالیده و پوشانیده اند و هنوز قرائت نشده است.

- کتیبه‌های متفرقه متعلق به بعد از اسلام نیز به دست آمده است که مهم نیست.

کتیبه‌های پهلوی ساسانی تخت جمشید یکی از طرف شاپور پسر هرمز برادر شاپور دوم که مأمور پادشاهی سکستان بوده کنده شده است و دو کتیبه ی دیگر در همان جا به امر دو تن از بزرگان کشور به نام شاپور دوم ساخته شده.
۲- کتاب‌ها و رساله‌های پهلوی

کتاب ها، نامه‌ها و مقاله هایی است که بعضی از چند صد صحیفه نیز تجاوز می کند چون «دین کرت»، «بندهش» و بعضی به صد صحیفه نمی رسد چون «ایاتکار زریران» و بعضی از چند سطر نمی گذرد، مجموع این یادگارها با مواظبت ضبط شده است و بعضی مانند «کاروند» و «آیین نامک» از میان رفته است و بعضی چون «هزار داستان»، «خوتای نامک» و «کلیلک و دمنک» و غیره، ترجمه‌اش باقی و اصل فانی شده است.


به قد و قامت رومی‌های اسیر شده در این سنگ نگاره در ایران توجه بفرمایید که به یک متر هم نمیرسد. در اینجا ولرین قیصر روم و تعداد زیادی از افسران ارتش روم زیر پای امپراطور ساسانی اسیر افتاده اند. نیاکان ما به اروپایی‌ها و اجداد رومیشان عجوج مجوج می‌گفتند چرا که بیش از یک متر نبودند. ولی‌ در تاریخ جعلی که اروپایی‌ها برای خودشان ساختند، پارس‌ها را به جای نیاکان خود معرفی‌ کرده و مجسمه و نقاشی‌های آنان را به نفع خود مصادره کرده اند.



۱۰.۷.۹۲

امپراتوری ساسانی از دیدگاه مورّخان


خطۀ پارس (امروز استان فارس) به عنوان گهوارۀ سیاست و فرهنگ مردم ایران و خاستگاه دو امپراتوری مقتدر در ایران باستان بوده است. در پارس مرکز و پایگاه امپراتوری هخامنشی، سنت ملی و فرهنگی ایرانیان زنده نگهداشته شد. این ملیت و فرهنگ سده ها پس از فروپاشی امپراتوری هخامنشی، یکبار دیگر به وسیلۀ ساسان زندگی دوباره یافت و این گاهواره آن گونه که از نامش بر می آید بستر این تجدید حیات ملی و فرهنگی ایرانیان بود. نام ساسان به عنوان جد بزرگ همۀ شاهان این سلسله و احتمالاً پدربزرگ بنیانگذار امپراتوری ساسانی، بر امپراتوری نیرومندی گذاشته شده است که اندکی کمتر از هفت سده یعنی از ۲۲۶ تا ۶۵۲ میلادی پرچمدار این ملیت و فرهنگ بوده و زمام داران آن به استناد آثار مکتوب به جای مانده ولی به غارت رفته آن مقطع زمانی خود را برپادارندۀ سنن و آیین کهن ایرانی و معارض و مخالف فرهنگهای بیگانه و غیر ایرانی دانسته اند.

بسیاری از پژوهشگران تأسیس امپراتوری ساسانی را ناشی از تقویت عِرق ملی- دینی ایرانیان و به ثمر رساندن این اندیشه توسط اردشیر بابکان می دانند. وی سرنوشت ایران و ایرانیان را با سازماندهی حکومتی دینی که مبتنی بر اندیشه های سنتی بسیار کهن ایرانیان آریایی بود به کمک مشاورش تنسر رقم زد. ساسان سرپرست معبد آناهیتادر استخر بود که در نزدیکی تخت جمشید قرار داشته است. این مکان مذهبی از دیرباز رونق یافته و از اواخر دورۀ امپراتوری هخامنشی از اعتبار فرهنگی و سنتی ویژه ای برخوردار گردیده است. در روایاتی که دربارۀ نخستین پادشاه امپراتوری ساسانی شده و به نسلهای پس از او رسیده است، نشانه هایی از پیوند دودمانی و سیاسی وی با کوروش بزرگ بنیانگذار امپراتوری هخامنشی به روشنی به چشم می خورد.

۱۱.۲.۹۲

کتیبه شاپور یکم , دومین امپراطور ساسانی در کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس


کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس

کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت این کتیبه بر دیوار ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس کنده شده‌ است. ساختمان کعبه به صورت مکعب است و بر سه ضلع آن به سه زبان فارسی میانه، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبه‌هایی نگاشته‌شده‌است.

مکان کتیبه

نسخهٔ پهلوی اشکانی کتیبه

*کتیبه کرتیر در ضلع شرقی کعبه زرتشت در زیر کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت .


متن کتیبه شاپور یکم:

من پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه،
شاپور دارای فر شاهنشاهی، شاهنشاه ایران و انیران از نژاد ایزدان،
پور پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه، اردشیر که دارای فر شاهنشاهی است ...شاهنشاه ایران که از نژاد ایزدان پورِ پور(نوه) پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه ... بابک شاه هستم.
خداوندگار ایران که شامل کشور های: پارس، مصر، هندوستان، روم، آفریقا، از انتهای اروپا تا مرز چین ( پارت، خوزستان، میشان، آسورستان، اربایستان، آتورپاتکان، ارمنستان
وروچان، سیکان، اران، بلاسگان تا فراز به کوهِ قاف) و در حدود آرانان و به همه کوهِ پریشخوار، ماد، گرگان، مرو، هرات و همه ابر شهر: کرمان، سکستان، توران، مکران، پارتان، هندوستان، کوشان شهر تا فراز به پیشاور و تا به کاشغر، سغد و چاچستان........[تا ساحل] دریا[یعنی] مزون شهر.... (خداوندگار دو سوم دنیا ))

 و این همه کشور و شهریار و والیان، همگی برای ما به باج و بندگی ایستادند.
و هنگامی که نخست من بر کشور پادشاه شدم، گردیانوسِ قیصر از همه شهر"روم"،"گُت" و "ژرمن" سپاه جمع کرد واز [سوی] آسورستان به سوی ایران و ما آمد. و در مرز آسورستان در "مشیک" (منطقه‌ای که امروز اروپا نامیده میشود)جنگ بزرگی درگرفت.

گردیانوسِ قیصر کشته شد، سپاه رومیان از بین رفت و رومیان "فیلیپوس" را قیصر کردند و فیلیپوسِ قیصر به التماس و شفاعت به سوی ما آمد و برای خون بها پانصد هزار دینار پرداخت وباج گذار شد.

و ما از این رو مشیک را "پیروز شاپور"نام نهادیم. و قیصر دوباره حیله گری کرد و شورید، در ارمنستان گناه کرد و ما به کشور روم یورش کردیم و سپاه شصت هزاری رومیان را در"بیبالیش" و کشور سوریه و آنچه که در بالای شهر سوریه بود همه را فتح کردیم.

تنها در این نبرد از کشور رومیان: دژ و شهرستان "آناث"را با ناحیه‌های اطراف آن، دژ"اروپن" با ناحیه‌های اطراف آن، شهر بیبالیش با ناحیه‌های اطراف آن، شهر منبوگ با ناحیه‌های اطراف آن، شهر حلب با ناحیه‌های اطراف آن، شهر کنشرا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان آپومیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان رنیپوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر زوما با ناحیه‌های اطراف آن، شهر گُندُروس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارمیناژ با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سلوکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر انطاکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر کیروس با ناحیه‌های اطراف آن، دیگر شهر سلوکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر اسکندریه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر نیکوپولیس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سزار با ناحیه‌های اطراف آن، شهر حما با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارستون با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دیکور با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دورا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دولیخ با ناحیه‌ها اطراف آن، شهر کرکسیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ژرمانیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر بتنان با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان خانر با ناحیه‌های اطراف آن. اندر کاپادوکیه:شهرستان سَتَل با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دومان با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارنگلیا، با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سوش با ناحیه‌های اطراف آن، شهر شود با ناحیه‌های اطراف آن، شهر فرات با ناحیه‌های اطراف آن.


بر روی هم سی و هفت شهر رومیان با ناحیه‌های اطراف آن را فتح کردیم. 


سومین بار، هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم، والریانوس قیصر به خدمت ما درآمد و با او سپاهی هفتاد هزار تن‌ اسیر آمد و هزاران تن‌ دیگر از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین ریشیا، از سرزمین نیرکوس، از سرزمین داکیا، از سرزمین پندانیا، از سرزمین میسیا، از سرزمین آستاریا، از سرزمین اسپانیا، از سرزمین افریقا، از سرزمین تراکیا،
از سرزمین بوتنیا، از سرزمین آسیا، از سرزمین پامپیا، از سرزمین آسوریا، از سرزمین لوکونیا، از سرزمین گلاتینا، از سرزمین لوکیا، از سرزمین کیلیکیه، از سرزمین کاپادوکیه، از سرزمین فریگیا، از سرزمین سوریه، از سرزمین فنیقیه، از سرزمین یهودیا، از سرزمین ارابیا، از سرزمین مورن، از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین روتاس، از سرزمین اسنیوس از سرزمین میان رودان هزاران تن‌ اسیر آمد.


و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر شد و والریانوس قیصر را، خودم، با دست‌های خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان، سناتوران، و فرماندهانی که در سر آن سپاه بود، همه را دستگیر کردم و به پارس آوردم و سرزمین سوریه، کیلیکیه و سرزمین کاپادوکیه را
 گرفتم .


این بار از رومیان، سرزمین اسکندریه و شهرستان کتسیوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر شمشات با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کرترای با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ایگا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ماماسیتا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان مالوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان آدانا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ترسوس
با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان زفیرون با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان سپستیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کورکوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان انزرپوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کاستاپلا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان نرینیاس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان پلاویاس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان تودینا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان قیصریه با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کومانادیا
با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کوپستریا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان سباستیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان بیرت با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان راکوندیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان لارندیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ایکوندیا با ناحیه‌های اطراف آن، همه شهرستان‌ها با ناحیه‌های اطراف آن سی و شش.


و از مردمان روم واز انیران اسیر آورده شد در ایران بزرگ، اندر پارس، پارت، خوزستان، آسورستان و دیگر سرزمین به سرزمینی که از آنِ ما و پدر و نیاکان و پیشینیان ما بود، در آن جاها سکنی دادیم.

و ما سرزمین‌های بسیار دیگری را خواستیم و بسیار نام(=آوازه) و نیوی(=دلیری) کردیم که اینجا ننوشتیم. اما آن چند مقداری از کرده هارا فرمان دادیم نوشتن تا کسی که پس ازما خواهد بود این نیکنامی  و نیوی و خداوندگاری ایران را بشناسد. 

و با پشتیبانی ایزدان کشور‌های دنیا را به دست آوردیم و آباد کردیم، این چنین ما در کشور بسیار فرماندار (آذر بهرام) نشانیدیم و بسیار مغ مردان را کرفه کردیم و ایزدان را نیایش‌های بزرگ کردیم و اینجا، در کتیبه نوشتیم:

۹.۲.۹۲

امپراطوری ساسانی ۶ ...... شاپور یکم, دومین امپراطورساسانی


شاپور یکم دومین امپراطوری ساسانی و شاهنشاه ایران و انیران،  و فرزند اردشیر بابکان بنیان گذار این امپراطوری است و به عنوان شاهنشاه ایران سلطنت کرد.
شاپور اول یکی‌ از بزرگترین امپراطوران ساسانی است که در جنگ‌های بزرگی‌ که با رومی‌ها کرد، آنان را آنچنان شکست داد و به خاک و خون کشید که تا ۵۰۰ سال به ایران خراج میدادند و به همراه قیصر‌های‌شان تا ۵۰۰ سال مانند برده خادم ایرانی‌‌ها در درگاه امپراطوران ساسانی بودند و در دربار امپراطوران ساسانی دریوزگی میکردند.

با تمام تلاشی که غربی‌ها برای پاک کردن این خفت در تاریخ انجام داده اند و با وجود تمامی تحریف ها، با وجود پاک کردن و تراشیدن کتیبه‌های سنگی‌ و سنگ نبشته‌های ساسانی که در ایران، عراق، سوریه، اردن، ترکیه کنونی، هند، مصر، یونان، اسپانیا کنونی و دیگر مناطقی که تحت کنترل امپراطوری ساسانی قرار داشته است، کرده اند، ولی‌ هنوز گوشه‌ی کوچکی از آن در ایران و در نقش رستم استان فارس وجود داردو شاهدی از این سلطه و جهانگیری است.



در شهر تیسفون ( مدائن ــ نزدیک بغداد امروز ) شاپور یکم، امپراطور ساسانی، در مراسمی در حالی‌ که والرین ( پوبلیوس لیسینیوس والریانوس) قیصر روم و ژنرالهایش که بر دست و پایشان زنجیر بود؛ ایران را تنها ابر قدرت جهان اعلام کرد. والرین و ژنرالهایش درجنگ به اسارت ایران در آمده بودند و برای این که ایرانیان این پیروزی خود را فراموش نکنند و جهانیان برای همیشه عظمت ایران را در نظر داشته باشند، به خواست شاپور یکم منظره به زانو نشستن والرین در برابرش را در چند نقطه در ایران بر سنگ تصویر کردند که تا ابد باقی بماند و مانده است. شاپور یکم هزاران اسیر رومی را به خوزستان فرستاد تا در ساخت سد شادروان و پل شوشتر بکار گمارده شوند.
شرح این پیروزی نظامی درخشان ایرانیان را «مارسلیوس» که خود ناظر صحنه های آن بوده برنگاشته است. به نوشته ادوارد گیبون، این شکست شیرازه امپراتوری روم را از هم گسیخت و آغاز پایان این امپراتوری و تجزیه آن قرارگرفت.

شاپور یکم قبلا نیز «گردیانوس سوم» امپراتور روم را که به ایران لشکر کشیده بود در جنگ شکست داده بود. این شکست چنان بر افسران رومی گران آمده بود که در حال عقب نشینی بر سر «گردیانوس سوم» ریختند و اورا کشتند و فیلیپ را بر جای او نشاندند که فیلیپ با پرداخت پانصد هزار سکه طلا به ایران، موافقت شاپور را به ترک مخاصمه جلب کرد و نیروهای رومی را به اروپا باز گردانید . گردیانوس به منظور جبران شکست نیروهای رومی از اردشیر پاپکان (پدر شاپور یکم) در جنگ سال ۲۳۸ میلادی با شاپور که بر جای پدر نشسته بود وارد جنگ شده بود. سنای روم اصرار به خفه کردن ناسیونالیسم ایرانی که بار دیگر با بپاخیزی اردشیر ساسانی ظاهر شده بود در نطفه داشت که موفق نشد و این ناسیونالیسم تا اخر دوران ساسانیان دوام داشت.

فیلیپ نیز پس از بازگشت به «رم» به خاطر تحقیر امپراتوری و دادن باج به شاپور ترور شد و سنای روم والرین را به امپراتوری انتخاب و مامور جنگ با ایران و گرفتن انتقام شکستهای گذشته کرد که در جنگ سال  او هم به اسارت ارتش ایران درآمد و با ژنرالهایش به تیسفون منتقل شد.

مورخان تاریخ قرون قدیم متفق القول نوشته اند که « ناسیونالیسم ایرانی » جنگهای دوران ساسانیان را برنده شد، و هنر بزرگ شاهان ساسانی این بود که نگذارند « ناسیونالیسم ایرانی و نیروی خیره کننده آن » ضعیف شود.


در این نقش برجسته مراسم دریافت حلقه شهریاری توسط شاپور اول از اهورامزدا و همچنین پیروزی او در جنگ با رومیان به تصویر کشیده شده و زیر سم اسب مظهر اهورامزدا، اهریمن و زیر پای اسب شاپور، گردیانوس، امپراطور کشته شده، لگدمال می‌شوند. فیلیپ، امپراطور دیگر روم هم جلوی اسب شاه زانو زده و تقاضای صلح و بخشش دارد.


اولین نقش برجسته‌ای که بزرگترین و شلوغ‌ترین نقش برجسته در بین دیگران است، نقشی مربوط به جشن پیروزی شاپور اول بر روم است. شاپور در طی دوران  فرمانروایی بر دنیا بارها با روم وارد جنگ شد. در پایان هر نبرد، رومی ها شکست خورده و به اسارت درمیامدند. و قیصر روم از ترس و برای استقرار پایه‌های حکومت خود به سرعت پیشنهاد صلحی را همراه با قبول پرداخت غرامت و واگذاری سرزمین ها به ایران را مطرح میکرد. اما سالها بعد یک امپراتور تازه نفس دیگر برای جبران شکستهای قبلی مجددا به ایران حمله کرد که این بار هم به دنبال شکست ارتش روم، همراه با هزاران تن‌ از صاحب منصبان و لشکریانش به اسارت شاپور در میآمدند.


پس از آن، شاپور ایران را خورشید گیتی تاب و تنها ابر قدرت دنیا خواند و دستور داد تا نقش این پیروزی را در محل‌های متعددی بر کوه حک کنند. معروف ترین این نقش برجسته‌ها در نقش رستم و بزرگترین و باشکوه ترین‌هایشان در تنگ چوگان قرار دارند.



چهرهٔ شاپور یکم، بر روی سکه.
در سکه‌های اردشیر، تصویر شاپور، به عنوان نایب‌السلطنه، درج شده‌است. وی از شاهان بزرگ ساسانی محسوب می‌شود. او بیشاپور کازرون را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد.


۲۷.۱.۹۲

امپراطوری ساسانی ۶ - لیست امپراطوران ساسانی

۳۵ پادشاه امپراطوری ساسانی به مدت ۶۲۶ سال بر ایران و دنیای آن زمان حکمرانی کردند و امپراطوران روم، به آنها خراج و مالیات میدادند و بزرگترین آنها در خدمت امپراطوران ساسانی بودند. در جنگ‌های طولانی‌ که بین امپراطوری ساسانی و رومی‌ها رخ داد، رومی‌ها پی‌ در پی‌ شکست میخوردند، و نمیدانستند چاره کار چیست، تا آنکه در زمان قسطنطین قیصر رومی علت را در مذهب زرتشتی دیدند و برای مبارزه با این دین، دینی به نام مسیحیت را ساختند و در بین زرتشتیان که همواره به امپراتوران ساسانی وفادار بودند، اختلاف انداختند و فتنه ایجاد کردند. لیست امپراطوران ساسانی به شرح زیر است:

۱ - اردشیر اول (ارت خشتر) اردشیر بابکان



سکه‌ای طلا از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر، منقوش به شمایل وی
نگارهٔ یکی از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ روی سکه نگاشته‌شده به چهرهٔ اردشیر بابکان
و پشت سکه مُنَقش به نماد آتشدان.

نگارهٔ یکی از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ روی سکه نگاشته‌شده به چهرهٔ اردشیر بابکان و پشت سکه مُنَقش به نماد آتشدان.

نگارهٔ یکی از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ روی سکه نگاشته‌شده به چهرهٔ اردشیر بابکان و پشت سکه مُنَقش به نماد آتشدان.

طرحی از سکهٔ دستهٔ سوم اردشیر بابکان؛ شمایل اردشیر و پسرش شاپور بر روی سکه؛ نمایی از آذرگاهی افروخته بر پشت سکه

اشکال کلاه‌ها و تاج‌های اردشیر بابکان؛ برگرفته از سکه‌های وی:


کلاه و یا تاج برگرفته از سکه‌های دستهٔ اول اردشیر؛ چهرهٔ تمام‌رخ




کلاه و یا تاج برگرفته از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ چهرهٔ نیم‌رخ


کلاه و یا تاج برگرفته از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ چهرهٔ نیم‌رخ


کلاه و یا تاج برگرفته از سکه‌های دستهٔ دوم اردشیر؛ چهرهٔ نیم‌رخ


کلاه و یا تاج برگرفته از سکه‌های دستهٔ دوم و سوم اردشیر؛ چهرهٔ نیم‌رخ


۲ - شاپور نخست (شاه پوهر) : شاپور بعد از مرگ پدر جانشین او شد و مطابق یک سنت باستانی که تاجگذاری در نخستین نوروز پس از جلوس شاه انجام میگرفت  رسماً تاج گذاری کرد. در آغاز پادشاهی او ارمنستان و حّران شوریدند. ارمنستان را به آسانی و حران را بعد ازمحاصره ٔآنجا بازگرفت . آنگاه  با رومیان جنگید. در این جنگها ابتدا نصیبین و انطاکیه را گرفت و ارمنستان و بین النهرین جزو ایران گردید. دومین جنگهای شاپور شاپور به پیروزیهای درخشانی رسید. والرین امپراتور روم را اسیر کرد و مردی بنام سیریادیس را به امپراطوری روم گماشت و لقب قیصر بدو داد و این حادثه در آن روزگاران انعکاس شگرفی در جهان داشت . او سد شادروان را در شوشتر بر رود کارون ساخت و نیز شهر شاپوررا در نزدیکی کازرون بناکرد. بنای نیشابور و جندی شاپور را نیز بدو نسبت داده اند. پدید آمدن مانی در روزگار او بود. وی از شاهان بزرگ ساسانی محسوب می‌شود. او بیشاپور کازرون را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد.



سکه‌ای از شاپور یکم




چیرگی شاپور یکم بر والریانوس، امپراتور روم، در نقش رستم.

۳ - هرمزد اول : بعد از پدر برتخت نشست ، هرمزد پیش از سلطنت اردشیر  نام داشت . وی بانی شهر هرمزداردشیر در خوزستان است که بعدها تازیان آن را سوق الاهواز نامیدند . مانی را که از ایران رفته بود به ایران خواست و در کاخ خود در دستگرد جای داد و نواخت .



سکه‌ای از هرمز یکم



۲۵.۱.۹۲

امپراطوری ساسانی ۵


امپراطوری ساسانی شاهنشاهانی که بعد از حکومت اشک ها، و تا حمله ٔ تازیان بر ایران حکومت میکردند.
امپراطوری ساسانی بعد از امپراطوری هخامنشی مقتدرترین و معروفترین سلسله ٔ ایرانی است و دوره ٔ شش صد ساله ٔ شاهنشاهی ساسانیان تأثیر عظیمی در تکوین ملیت و فرهنگ ایران و جهان داشت و هنگامی که سخن از ایران باستان و آداب و سنن خالص ملی ایران بمیان می آید هر ایرانی بلافاصله تمدن ساسانی را توأم با تمدن هخامنشی فرایاد می آورد. 

امپراطوری و تمدن دوره ٔ ساسانی یکی از دو شاهنشاهی بزرگ ایران باستان است که بعلت تمدن درخشان وآثار عظیم هنری و پیروزیهای بزرگ در جنگ با روم ، و وجود شاهنشاهان بزرگی چون اردشیر، شاپور، بهرام گور،انوشیروان و جلال و شکوه دربارخسروپرویز و گنجهای افسانه‌ای او موضوع آثار فراوانی در ادبیات شرق عموماً، و در ادبیات ایران خصوصاً گردیده است .


حادثه ٔ مهم ودیریاز روزگار ساسانیان «جنگ با روم » و آنهم بیشتر بر سر مسئله ٔ «ارمنستان » بود و همین حوادث موجب تضعیف این دو قدرت عظیم گردید.

امپراطوری ساسانی علاوه بر ایران کنونی ،بین النهرین و ارمنستان و اران و ماوراءالنهر و نیز در مشرق تا رود سند را در دست داشتند. در آن دوره ایران بچندین استان تقسیم شده و هر استان مرکب از چند تسو (طسوج ) بود. حکمرانان کل را مرزبان ، شهردار، بذخش مینامیدند و بعضی از آنان عنوان و لقب خاصی داشتند.

پایتخت ساسانیان تیسفون (مدائن ) واقع در مشرق دجله بود وخسروپرویز از سال ۶۰۳ م . در دستگرد خسرو، واقع در ۱۰۷ هزارگزی شمال خاور تیسفون اقامت گزید. پادشاهان ساسانی علاقه ٔ فراوانی به آبادانی داشتند و بنای شهرهای زیادی را به آنان نسبت داده اند.

مشهورترین بنای ساسانی «طاق کسری » است . جامعه ٔ دوره ٔ ساسانی بر دو پایه ٔ خون و خاک (خانواده و مالکیت ) استوار بود و مزدک برای برهم زدن آن ارکان قیام کرد و توفیقی نیافت .
مؤسس این سلسله اردشیر پور بابک پور ساسان ، و آخرین پادشاه آن یزدگرد سوم بود و مدت سلطنت آنان ، از کشته شدن اردوان آخرین پادشاه اشکانی تا کشته شدن یزدگرد سوم ۶۲۶ سال بود و در این مدت ۳۵ تن از آنان سلطنت راندند.

ساسان جد این خاندان مردی از دودمان نجبا و موبد پرستشگاهی بود که در استخر برای ناهید (آناهیتا)ساخته بودند. زن او [ رام بهشت ] دختر گوزهر (گوچیهر) از پادشاهان بازرنگی (وازرنگ ) بود. بازرنگیان در نیسایه (نسا= بیضا = کاخ سفید) در شمال شیراز حکومت داشتند.

۱ - اردشیر اول (ارت خشتر) اردشیر اندیشه ٔ شاهنشاهی بزرگی را در سر داشت ، ابتدا بکرمان تاخت و پادشاه آنجا بلاش (ولخش ) را گرفت و پسر خود اردشیر را والی آنجا کرد. آنگاه علم طغیان برافراشت ، و پادشاهان خوزستان و عمان را مطیع خود کرد.

اردوان آهنگ سرکوبی اردشیر کرد و به پادشاه خوزستان دستور داد اردشیر را بازدارد و به تیسفون فرستد ولی اردشیر پیش دستی کرد ابتدا شاذشاهپور شهریار اصفهان را شکست داد و آنگاه رو به اهواز نهاد و پادشاه خوزستان را از پای درآورد و ولایت کوچک میشان را (در مصب دجله و کرانه ٔ خلیج فارس ) فروگرفت . سرانجام نبرد بزرگی میان اردشیر و شاهنشاه اشکانی که خود فرماندهی سپاه را داشت در جلگه ٔ هرمزدگان خوزستان درگرفت و سپاه اشکانی شکسته و اردوان کشته شد. چندی بعد اردشیر پیروزمندانه وارد تیسفون گردید و در معبد ناهید در استخر یا در تنگه ٔ نقش رجب تاجگذاری کرد و عنوان «شاهنشاه ایران » را برگزید، و بر تخت نشست .

اردشیر پس از تسخیر سگستان وابرشهر (در خراسان ) و مرو و خوارزم و بلخ قدرت خود را بر نواحی شرقی نیز بسط داد و پادشاهان کوشان (دره ٔ کابل و پنجاب ) و طوران قزدار (در جنوب کویته ) و مکوران (یا مکران ) سفیرانی بحضور او فرستادند، و او رابه شاهنشاهی شناختند.

قیصرروم ، الکساندر سِوِر که اوضاع را در ایران به هم ریخته ارزیابی کرده بود سه سپاه مأمور حمله به ایران کرد، اردشیر هر سه سپاه را درهم شکست و حرّان و نصیبین را گرفت و آنگاه روی به ارمنستان نهاد و خسرو پادشاه آنجا را شکست داد .

اردشیر برای تقویت بنیاد شاهنشاهی ایران کارهای مؤثر، شگفت انگیز و بزرگی‌ را انجام داد که دست مایه و الگو برای ساخت شهر‌ها و نظام‌های دنیا شد.


۲.۱.۹۲

اردشیر اول بنیانگزار امپراطوری ساسانی



در سال ۲۵۸ ميلادى، اردشیر اوّل، پادشاه و موسس امپراتوری ساسانی ، با گذر از فرات، انطاكيه را تصرف كرد و آماده نبرد با والرين شد. امپراتور روم با تجهيز سپاهى عظيم از جنوب اروپا عازم انطاكيه شده و ۲۵۹ شهر را از ايران باز پس گرفت و عقب‌نشينى زودهنگام ايراني‌ها او را به طمع تسخير بين‌النهرين انداخت؛ اما سپاه ايران ارتش او را به مانند ارتش كراسوس محاصره كرده و سرنوشتى مشابه برايش ايجاد كردند (همان بلايي كه روس‌ها تاكنون دوبار بر سر سپاهيان ناپلئون و ارتش رايش هيتلري آورند؛ تكنيكي كه متعلق به ايرانيان است). در اين نبرد كه در نزديك شهر ادسا روى داد، ده‌ها هزار رومى كشته شدند و هرچه تلاش كردند نتوانستند از محاصره خلاص شوند. والرين پس از تسليم، به اسارت شاهپور درآمد و تا سال‌ها تحت خدمت شاهپور بود؛ چرا كه شاه ايران از او به عنوان خدمتكار استفاده كرد.
این صحنه پیروزی شاپور از زیباترین نقش برجسته های تاریخی نقش رستم است و از حادثه ای حکایت دارد که مایه سرافرازی ایرانیان می باشد. شاپور با تاج کنگره ای و جامه آراسته سوار بر اسب رو به سمت چپ نقش شده است و در پیش او فیلیپ عرب امپراطور باجگذار رومی زانو زده است (این امپراطور بر خلاف تصور والرین نیست). پادشاه یک دست خویش را به طرف او دراز کرده تا نشان قبول باجگذاری او باشد. فیلیپ تاج رومی بر سر دارد و بالاپوش او بر روی دوشش به اهتزاز درآمده چنانکه گفتی با شتاب دویده است تا پیش شاه ایران به زانو درآید. وی هر دو دست خویش را به حالت بخشش به جلو دراز کرده است. بزرگی و عظمت پادشاه از لباسش، زینت آلات او (گردنبند، دستبند و تاج) و طرز آرایش موهای چین دار و بر شانه افتاده اش و نیز دهنه و زین و لگام اسب مغرورش همه نشانی از عظمت دارد.
کنار شاپور، امپراطور رومی دیگری ایستاده است که شاپور مچ او را به نشانه اسیر گرفتنش به دست دارد و این امپراطور اسیر والرین می باشد. چنین به نظر می رسد که افراد این نقش کاملا زنده می باشند و این امر مهارت و استادی هنرمندان دوره ساسانی را تایید می نماید. در پشت سر اسب شاه تصویر موبد بزرگ "کرتیر" دیده می شود که کلاه بیضی شکل مزین به نشان قیچی به سر دارد و انگشت سبابه دست راست خویش را به نشانه احترام به سوی شاپور دراز کرده است و گردن بند مرواریدی آراسته شده به گردن دارد و بالاپوشش با سنجاقی در جلو سینه قفش شده است.



در ۲۲۶ میلادى، اردشیر اول موسس امپراطوری ساسانی پادشاه پارس سپاهى بزرگ گردآورد و پس از انقیاد کامل نقاط مختلف ایران و توسعه مرزهاى شرقى در ۲۲۸ از فرات گذشت تا رومیها را از آسیاى غربى بیرون کند.
قیصر روم در این زمان کسی‌ به نام سوروس بود که ۴۰۰ سفیر صلح اردشیر را اسیر و آنان را در کمال ناجوانمردی کشت. ( از عادات و اخلاق فاسد کارگزاران روم، کشتن سفرا و اسیران بیدفاع بود).
در ۲۳۱ میلادى سوروس نیروى بزرگى را در انطاکیه فراهم آورد سپاه خود را ۳ دسته کرده یک دسته را به شمال براى حمله به آتروپاتن (آذربایجان) ایران فرستاد و یک بخش را نیز مأمور فتح جنوب ایران کرد و خود به قلب ایران و پارس حمله کرد.
اردشیر به نیروهاى شمالى دستور داد که با جنگ و گریز سپاه روم را خسته کنند و خود با حمله به سپاه جنوبى رومى که در حوالى شوش بود آنها را کاملاً از بین برد. تضعیف سپاه شمالى و نابودى سپاه جنوبى، سوروس را در مواجهه با شاه ایران تنها گذاشت و در نتیجه وى وحشت زده به داخل سوریه عقب نشست.


دومین نقش برجسته موجود در نقش رجب، اردشیر اول موسس امپراطوری ساسانی شاپور را به همراه بزرگان ساسانی نشان می‏دهد. در این نقش شاپور سوار بر اسب و ۹ نفر محتشم ایرانشهر در پشت سر او ایستاده اند. به نظر می‏رسد، نخستین شخص بعد از پادشاه، جانشین و ولیعهد وی، هرمز اول باشد. در باره هشت شخصیت بعدی نظرات متفاوتی ارائه شده؛ برخی معتقدند که این افراد از بزرگان و شخصیتهای درباری هستند و عده‏ای دیگر از پژوهشگران بر این باورند که این هشت نیز پسران شاپور و یا دست کم از وابستگان خاندان سلطنتی می‏باشند. شایان ذکر است که از روی نادانی و سبکسری، خباثت، دشمنی، حماقت، رذالت عده‌ای پانترک وطن فروش وابسته به ترکیه، صورت این نقش برجسته بی‌همتا را تراشیده و خراب کرده اند.

جزییات و تجملات اسب شاهی با دقت بسیار تراشیده شده است. پای چپ حیوان بلند شده و گردنش با ملایمت تمام قوس برداشته است. سر و بالاتنه شاه به جلو چرخیده است که این امر بر خلاف نقشهای مرسوم ساسانی است. شمشیر شاه، که برای دسترسی به سمت چپ اسب بسته شده, نمایان نیست. شاه دهانه اسب را دست راست خود گرفته است.

پشت سر شاپور, همانگونه که در بالا توضیح داده شد, ۹ محشتم الیرانشهر قرار دارند که همه کلاه گنبدی شکل ساسانی بر سر گذاشته اند. سه فرد در حالت تمام قد نشان داده شده که دستشان بر قبضه شمشیری است که با تجمل در جلو بر کمر بسته اند. نظر به دیهیم این افراد می توان قبول کرد که این سه تن احتمالاً پسران شاپور اول یعنی بهرام یکم، هرمز یکم، و نرسه هستند. تنها بالا تنه دو نفر دیگر در ردیف جلو اما قدری پایین تر نشان داده شده است. آنها نیز دیهیم دارند, از این رو, می باید در زمره شاهزادگان باشند؛ شاید هم نوه‌های شاپور یعنی بهرام دوم و بهرام سوم هستند.




سنگ نوشته‌ای به زبان پهلوی و یونانی روی سینه اسب و قسمت مجاور صاف شده سنگ دیده می شود که متن ترجمه شده آن از این قرار است:

«این سیمای پرستش کننده اهورامزدا، شاپور است. شاه شاهان, آریایی و غیر آریایی, از نژاد ایزدان، پسر پرستش کننده اهورامزدا, ایزد, اردشیر، شاه شاهان آریایی, از نژاد ایزدان، فرزند خدا, پاپک، شاه».

نقش مزبور در اوایل دوران شاپور، احتمالاً حوالی سالهای ۲۵۰ م، تراشیده شده است.




در حالی‌ که در دیگر کشور ها، برای کوچکترین اثر باستانی که دارند بیشترین تجهیزات امنیتی را قرار میدهند تا آنان را حفظ کنند، در کشورِ اشغال شده ایران، مجسمه امپراطور ساسانی و یا بزرگترین امپراطوری دنیا، شاپور اول, آنچنان بی‌ پناه افتاده که هر بچه و آدم بی‌ اطلاعی میتواند از آن بگیرد و تاب بخورد. تو گویی در آن کشور حتی یک ایرانی‌ وجود ندارد که دلش برای این سرزمین بسوزد و از هویت ایرانی‌ دفاع کند و مانع از انجام اینگونه جنایت فرهنگی‌ بشود.



سکه ای با نقش اردشیر اول , اردشیر بابکان




مجسمه شاپور اول، امپراطور ساسانی که در شهرستان کازرون قرار دارد، و اینک معلوم نیست که این شاهکار باستانی ایرانی‌، هنوز پا برجاست و یا پانترک‌های وابسته به انگلیس و ترکیه که در ایران تمام پست‌های حساس را در دست دارند، آنرا مانند بسیاری از آثار باستانی ایران از بین برده‌اند.


مجسمۀ شاپور ساسانی
غار شاپور، حوالی ‌كارزون ۱۳۱۸
عكاس: ميرزا فتح‌الله چهره‌نگار
اين مجسمۀ ‌شش متری و ۳۰ تنی در قرن سوم ميلادی با تراشيدن رسوبات گچی غار ايجاد شده است. گمان می‌رود عوامل وابسته به انگلیس آن را سرنگون كردند و بخشی از صورت مجسمه را از بين بردند.
در سال ۱۳۳۶ مهندسان لشكر ۱۰ فارس آن را به حالت اوليه بر پا كردند.