۳۰.۷.۹۹

با دروغ فقط میتوان به دروغ رسید


یکی از الفاظ پارسی در قرآن، سجیل است. آنجا که میگوید، "ترمیهم بحجاره من سجیل". سجیل به دو سه معنی است. یکی سنگ سخت و دیگری سنگی از گل پخته، مانند آجر. و درست اینستکه گفته شود که سجیل یعنی سنگ و گل بهم آمیخته. و در لفظ عرب، هرچه به پارسی گاف باشد، جیم گویند. چنانکه: زنگی را زنجی گویند، و زنگ را زنج و بنگ را بنج و سنگ را سنج گویند. و براین قیاس این لفظ سجیل در قرآن آمده است. همچنین زبان عربی مانند اکثر زبانهای دنیا از کم داشت لفظ رنجور و حقیر است. و درست مانند زبان قبایل وحشی که تاریخ و تمدن ندارند، مانند قبایل انگلسکسون و ویکینگ و عرب و ترک، مجبور گشتند که لغات را از زبان پارسی وام گرفته و با لهجه خود، کلمات پارسی را تلفظ کرده و بدین ترتیب صاحب زبان گشته اند. در دوران محمد رضا شاه پهلوی، شاه فقید ایران، مردم شمال اروپا برای پیدا کردن ریشه زبان خود به شهرستانهای ایران سفر کرده و یک بیک آنها را ریشه یابی میکردند.
درزبان عربی چهارحرف: پ گ ژ چ وجود ندارد. آنها بجای این ۴ حرف، از واژهای : ف - ک – ز - ج بهره میگیرند. وچون عربها نمیتوانند «پ» را بر زبان رانند، بنابراین، به پیل میگویند : فیل به پهلوی میگویند: فهلوی به پردیس میگویند: فردوس به پلاتون میگویند: افلاطون به تهماسپ میگویند: تهماسب به پارس میگویند: فارس به پساوند میگویند: بساوند به پارسی میگویند: فارسی! به گرگانی میگویند: جرجانی به بزرگمهر میگویند: بوذرجمهر به گرچک میگویند: قرجک به گاسپین میگویند: قزوین! به چمکران میگویند: جمکران به چاچرود میگویند: جاجرود به چزاندن میگویند: جزاندن به دژ میگویند: دز به کژ میگویند: کج به مژ میگویند: مج و الاخر.
و امروز قبایل وحشی همه چیز را واژگون کرده و خود را صاحب نیاکان پارس‌ها ثبت کرده ا‌ند، و آثار پیغمبر پارسی، مانی، و حتی نقاشی چهره او که گفته میشود کار نقاش ایتالیایی میکل آنژلو است، بجای موزه‌های ایران، به دیوار کاخ امیر عربستان آویزان است. آثار باستانی که مزین به نقش فروهر است، ترکی‌ نامیده و تاریخ، تمدن و فرهنگ باشکوه پارس‌ها را در بین خود مانند گوشت قربانی تقسیم میکنند. غافل از اینکه روزگاری خردمندی پارسی گفته است: با دروغ به دروغ میرسی‌.

هیچ نظری موجود نیست: