۱۲.۵.۹۷

کره زمین بزرگ است ولی‌ حماقت غربی جنایتکار بزرگتر است



هفته گذشته سه فکر و اندیشهِ نشئت گرفته از سه واقعیت موجود حال حاضرِ دنیا، غالب گستره ذهن من بود که تلاش می‌کنم برای خودم آنها را تجزیه و تحلیل کنم.

۱- از نتایج برخاستن فتنه سال ۱۳۵۷(۱۹۷۹ غربی) در ایران و برچیده شدن نظام شاهنشاهی در ایران که در پی دسیسه غربی‌های جنایتکار و به کارگردانی اسراییلی ها صورت پذیرفت، و محمد رضا شاه پهلوی که صرفنظر از عدالت گستری او بعنوان یک شاه، یکی‌ از بهترین انسان‌هایی‌ بود که نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیای آنزمان یافت میشد، از ریاست و رهبری ملت ایران برکنار گشته و مشتی غیر ایرانی‌ِ اجنبیِ جنایتکارِ گدا صفتِ پست فطرتِ گشنهِ روانی‌ِ بیرحمِ نوکر غربِ ابلیس منش بر سرکار آمده و با هدف جاگیر شدن در ایران، بمنظور چپاول آباد‌ترین کشور دنیایِ آنروز ها، میلیون‌ها ایرانی‌ را کشته، دربدر ساخته و یا به اسارات دراوردند، ( و انتقام محمد رضا شاه را از ملتی ناسپاسِ بیخبرِ در رویا گرفتند که گفته ا‌ند خدا کار ظالم را به ظالم واگذار میسازد) علاوه بر ویرانی ایران، نابودی کره زمین هم را شامل میشود. بدین ترتیب که:

- اروپایی و امریکایی که به ذات و بطور نهادینه و ژنتیکی احمق و جنایتکار پیشه است، به تصور اینکه زرنگی کرده و به منبع ثروت رسیده است، خرطوم‌های مرگبار خود را در ذخائر نفت و گاز خلیج پارس و دریای مازندران فرو برده و شیره زمین را با ولع یک عرب عزب ِ ایستاده در مقابل درب حمام زنان، مکیده و به غرب برده و در آنجا سوزانده و در نتیجه سالانه هشت میلیون تن.... سالانه هشت میلیون تن!!!! گاز‌های سمی از جمله گاز‌های سمی دی‌اکسید کربن و متان را در جو زمین رها ساخته (حساب کنید حجم گاز‌های سمی رها شده در جّو کره زمین را در ظرف ۴۰ سال !!!!) و نه تنها موجب نازک شدن لایه ازون ۱ (و یا لایه نگاهدارنده زمین از تبادل گاز‌های کشنده) گشته ا‌ند، بلکه با کشیدن شیره زمین، باعث سبک شدن زمین نیز شده و آنرا بی‌ ثبات ساخته ا‌ند. و بدین ترتیب سفر زمین به طرف خورشید را موجب گشته و اگر بهمین ترتیب پیش برویم سال آینده چند پله دیگر به خورشید نزدیکتر خواهیم شد و زمین به تدریج به یک کوره سوزان تبدیل خواهد گشت.

هزاران سال پیش پارس‌ها نفت و گاز را کشف کرده و آنرا مورد استفاده معقول قرار میدادند. هیچگاه لایه‌های زمین را از این مایع خالی‌ نکرده و بدین ترتیب موجب برهم خوردن بالانس لایه‌های زمین و همچنین آلودگی هوای کره زمین نگشتند. و با اینکه دانشمندان پارسی از جمله زکریای رازی‌ دانشمند ایرانی‌، نفت سپید، قیر، انواع مختلف مواد پلاستیکی را از نفت مشتق ساختند ولی‌ هیچگاه برای ساخت مواد خوراکی مصنوعی، وسائل زندگی‌ پلاستیکی و مصنوعی که در تماس مستقیم با آدمی‌ و زیستگاه کره زمین است، استفاده از پارافین در مواد خوراکی صنعتی (همبرگر‌های شرکت امریکایی مک دونالد که با دستور عمل ایرانی‌ و مواد مشتق از نفت تولید میگردد) ، ساخت پارچه‌های مصنوعی از مشتقات نفت، تولید سیمان در حجمی در حد تخریب لایه سنگ و خاک زمین و و و حماقت‌های دیگر غربی بربرِ تازه به دوران رسیده، موجب نابودی زیستگاه موجودات و جانداران روی کره زمین نگشتند. هزاران و یا شاید میلیون‌ها سال برای کره زمین طول کشیده است تا زمین مکان امنی‌ برای زیستگاه موجودات گردد، و تنها ۲۰۰ سال برای غربی و یا مجسمه بلاهت، طول کشیده است تا زمین را به جایگاهی‌ غیرقابل زیست تبدیل سازد!

۲- دومین نکته‌ای که هفته گذشته موجب تکدر خاطر گشت، مساله مربوط به ترک فوتبالیست به نام -مسعود اوزیل -که در تیم ملی‌ فوتبال آلمان میدود، است.

باز تا پیش از فتنه ۵۷ و بلند شدن ترک‌ها از خاک پیسی، تمامی ملت‌های دنیا، ترک‌ها را مشتی وحشی بیابان نشینِ قاتلِ بیسرا و پاِ راهزنی که بخاطر یک پاکت سیگار ماشین‌هایی‌ را که از مرز آن سرزمین اشغالی میگذاشتند لخت میکردند، میشناختند. که همه همتشان در این خلاصه میگشت که مردانشان را برای باربری به ایران بفرستند ، زنانشان برای قذافی و مصر و افریقای شمالی‌، فحاشی کنند، و زن و مرد برای کشور‌های اروپایی به پست‌ترین کار‌ها بپردازند. این ترکا به برکت ویرانی ایران و سوریه و عراق و افغانستان و لیبی و بالکان و همدستی با عملیات کشتار و تروریستی غربی ها، از حضیض ذلت برخاسته و بظاهر شبیه مردم گشتند. ولی‌ احمق را چه پالان ابریشمی بر دوشش فکنی‌ چه از نوع جل ، در نهاد همان موجود نفرت انگیزی که بوده، خواهد بود. این مقدمه کوتاه را که برای ثبت در تاریخ واقعی‌ برای آیندگان ایران نوشتم، بهانه خواهم ساخت تا عمق حماقت یک ترک را به اثبات رسانم.

اوزیل که در تیم ملی‌ فوتبال آلمان میدوید و اتفاقا کارش هم گرفته بود و آلمان‌ها هم او را دوست داشتند و هم هر جا که میرفت با احترام شایسته، با او برخورد میگشت، در سفری به کردستان اشغالی و یا ترکیه جعلی با جنایتکار ترین، نژاد پرست‌ترین و نفرت انگیز‌ترین موجودی که در تاریخ بشر تنها چند نمونه انگشت شمار وجود دارد، یعنی‌ دیکتاتور ترکا، رجب عردوغان، دیدار کرده و دست او را میبوسد. سپس تحت تاثیر افکار اهریمنی و شوم و جاهلانه او و سازمان جنایتکار اطلاعاتی‌ ترکا قرار گرفته و زمانی‌ که به آلمان برمیگردد، رجب قاتل را که دست‌هایش تا مفرق به خون زنان و کودکان کرد آغشته است، را "رهبر من"!!! خطاب کرده و در بازی‌های که برای تیم ملی‌ آلمان انجام میدهد، نه تنها نمیدود، بلکه در کمال ناسپاسی و نمک ناشناسی موجبات باخت تیم ملی‌ آلمان را هم فراهم میسازد.

و کاش موضوع بهمین جا بپایان میرسید و در نتیجه منهم فقط بتکان دادن سر - بعنوان تاسف- اکتفا کرده و به انگشتان نازنینم این رنج را تحمیل نمیساختم تا از او بنویسم و بدین ترتیب او را مفتخر سازم. ولی‌ متاسفانه، این ترک احمق، زمانی‌ که با انتقادات بجای آلمان‌ها و جوامع انسانی‌ مدافع حقوق بشر، مواجه میشود، در پشت شعار ترکیِ "ننه من غریبم" خود را پنهان ساخته و آلمان‌ها را به زیر انتقاد برده و آنان را نژاد پرست خوانده و از این صفت نفرت انگیز نالیده است!!!! یعنی‌ باور کردنی نیست که یکی‌ دست نژاد پرسترین قرمساق تاریخ را ببوسد و او را "رهبر من" بخواند و دریای خونی که او بخاطر نژادپرستی راه انداخته و راهزنی‌ها و اشغالگری‌ها و اعمال تروریستی او در کشور‌های دیگر را ندید بگیرد و سپس از نژاد پرستی بنالد!!! و پرسشی که اینجاست این است که این ترکی‌ که در آلمان بدنیا آمده، در محیطی‌ آزاد بزرگ شده و تربیت یافته، درس خوانده، جهان دیده، به بزرگترین منابع اطلاعاتی‌ و کتابخانه‌ای و و و دست رسی داشته، و در برخورد با دیگر انسان‌ها میبایستی حداقل‌ها را فرا گرفته باشد، ولی‌ همچنان دستان جنایتکار تاریخ را میبوسد و او را میستاید، آیا بجز حماقت و خریت نژادی و نهادینه شده، دلیل دیگری هم برای این سیرکی که راه انداخته، میتوان تراشید؟ مسلم است که پاسخ- نه - است.

۳- نکته آخر که بیشتر شبیهه یک جک است تا واقعیت، خبر مربوط به فرار از زندان یک زندانی از زندان موقت در دانمارک است. این زندانی که بعنوان یک سوریه‌ای ۴۶ ساله (۲) بجرم عملیات تروریستی در ایتالیا دستگیر و در زندان موقت دانمارک بسر میبرد، چهار شنبه شب با ملاقاتی خود لباسش را عوض کرده و به راحتی‌ از درب زندان خارج شده و ناپدید گشته است. و هر چه پلیس دانمارک و اروپا دنبالش میگردند از او خبری نیست. این شیوه فرار از زندان که بیشتر در دهه‌های ۲۰ تا ۶۰ اتفاق میفتاد، چند شب پیش در دانمارک رخ داد. و پرسش اینجاست که آیا این کار عمدی صورت گرفته است و پلیس دانمارک هم مانند سیستم بانکی دانمارک که در پولشویی برای کارتل‌های مخوف مواد مخدر دنیا رکورد زده و پس از سیستم پول شویی بانک مرکزی انگلیس در رده دوم جهان ایستاده، فاسد است و با گرفتن پول از جایی‌ او را رها ساخته و یا نه میبایست پلیس و نظام امنیتی دانمارک را نظام دهه بیستی نامید؟




.........................................
۱- اگر لایه ازون را مانند یک بادکنک بدانیم که زمین در داخل آن قرار دارد، هرچه بر این بادکنک دمیده شود، بادکنک بزرگتر گشته و در نتیجه نازکتر میگردد.

لایهٔ اُزون یا اُزون‌سپهرلایه‌ای‌ست در ارتفاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتری سطح زمین (که بسته به شرایط فصلی و آب‌وهوایی ضخامت آن تغییر می‌کند). این لایه با جذب ۹۹٫۹–۹۵ درصد پرتو فرابنفش خورشید، موجب ادامهٔ زندگی بر روی کرهٔ زمین می‌شود. لایه اُزون پرتوهای پرانرژی فرابنفش را جذب کرده و آن‌ها را به شکل پرتوهای فروسرخ در می‌آورند و به سطح زمین می‌فرستند.

در اوایل سال ۱۹۳۰، ترکیباتی به نام کلروفلوئوروکربنها (سی‌اف‌سی‌ها) در ایالات متحده آمریکا اختراع‌شد و در صنعت و خانه مورد استفاده قرار گرفت. این ترکیبات به استراتوسفر راه یافتند و عناصر کلر و برم موجود در آن‌ها طی واکنش‌های شیمیاییموجب تخریب تدریجی لایهٔ اُزون شدند. به ویژه، لایهٔ اُزون بر فراز قطب جنوب به شدت کاهش یافته‌است.

چرخهٔ ازون‌اکسیژن بیان می‌کند که پرتوهای فرابنفش به مولکول اکسیژن برخورد کرده و پیوند میان مولکول‌های اکسیژن را می‌شکند. اتم‌های حاصل با مولکول اکسیژن دیگری واکنش داده و مولکول ازون را تشکیل می‌دهند. سطح ازون با تغییر فصل‌ها، وزش باد و تغییرات خورشید نیز تغییر می‌یابد. ۱۰ درصد مولکول‌های ازون هواکره در لایهٔ تروپوسفر قراردارند و بر خلاف ازون موجود در استراتوسفر، آلاینده به شمار می‌آیند و آسیب‌هایی به بافت‌های زیستی انسان و دیگر جانوران می‌رسانند.

۲- در اروپا و بویژه در دانمارک هر ترک خلافکار و تروریستی را به هر جرمی‌ میگیرند، او را یا کرد، یا اهل سوریه و یا قرقیزستان و ارمنستان یا کشور‌های بی‌ در و پیکر مینامند! چرا؟ چون سرمایه گذاری‌هایشان در سرزمین اشغالی کردستان است و از لطمه خوردن به آنها میترسند! و نه از ترکی‌ که خودش بعنوان ترسو‌ترین موجود زبان زد تاریخ است.

هیچ نظری موجود نیست: