۸.۹.۹۶

لیبیدو و یا انگیزه زیست.... Libido



واژهٔ لیبیدو بطور معمول بمعنای شهوت یا غریزه طبیعی جنسی‌ و شور و هوس جنسی معنا میگردد. درحالیکه لیبیدو همان مایه و انگیزه و دلیل زیست و تداوم زیست در همه موجودات زنده بر روی کره زمین است.

این عامل غریزی و پر از انرژی در درون و نهاد موجودات زنده نهفته است. منبع آن از درون روان موجودات نشأت گرفته و جز غرایز زندگی مانند غریزه دفاع از خود است. لیبیدو با مرگ می‌جنگد و می‌کوشد انسان را در هر زمینه به پیروزی برساند. این واژه از کتب پزشکی‌ پارسی بعاریت گرفته شده و آنرا در غرب به اشتباه شهوت می‌نامند. و آنرا بیش از هر چیز بمعنای جنسی در نظر میگیرند. درحالی که لیبیدو مجموعه‌ای از تمامی کنش‌های انسانی در مقابل عوامل داخلی‌ و خارجی‌ است. مثلا شهوت خوردن، قدرت طلبی و حتی عشق یک نوع لیبیدو است که موجب حرکت آدمی‌ در یک جهت مشخص و هدفمند میشود.

اگر لیبیدو شهوانی و تمایل بجنس مخالف وجود نداشت، بقا و هستی‌ موجودات ادامه نیافته و نسل موجودات زنده و مخلوقات خدا از بین میرفت. در نتیجه کسی‌ که با شهوت و تمایل جنسی‌ و غریزه طبیعی بدن موجودات مخالفت میورزد، ابلیسی است که سعی‌ و تلاش در جهت نابودی نسل موجودات و مخلوقات پروردگار را دارد. و در تعارض مستقیم با هدف از آفرینش قرار می‌گیرد.

کم شدن یا از دست دادن لیبیدو ممکن است ناشی از عوامل جسمانی‌ مانند پیری یا بیماری باشد. کنش‌های هیجانی هم ممکن است باعث کاهش لیبیدو و یا انگیزه زیست شوند. در باور عوام آدمی‌ که دارای لیبیدو و یا انگیزه زیست نیست، مرده متحرکی است که باعث ناراحتی خود و اطرافیان است.

هیچ نظری موجود نیست: