۸.۲.۹۶

برای شناخت آدما طبیعت را بشناس


آدمی‌ با تمامی آنچه که در طبیعت یافت میشود یکیست. گاهی‌ سگ است و با همه میسازد، گاهی‌ گرگ است و تنها خانواده و گله خود را شناخته و تازه گاهی به گله خود هم رحم نکرده و عضوی را از هم میدرد. گاهی مانند خرگوش عاشق سکس و خورد و خوراک است، گاهی‌ مانند ‌خرس هر شش ماه یکبار خوراک می‌خورد، گاه مانند عنکبوت دورِ جفت خود پیچیده و تا جانش را نگیرد، او را رها نمیسازد، گاه قو را ماند که با مرگ جفتش، او هم می‌میرد، گاه مانند رگبار است و خشم و مهربانی و شادی و غمش آنچنان آشکار است که در پوست سر فرو میرود و گاهی‌ مانند نم نم باران، او را تا زمانی‌ که خیس نشوی، حس نمیکنی‌. برای شناخت آدما میبایستی طبیعت را شناخت. چرا که آدمی‌ چکیده و جوهر طبیعت است.











هیچ نظری موجود نیست: