۲۷.۱۲.۹۵

ایرانی ار بخود آید, یابد شکوه و فر نخستین را


 واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ پارسی «نو» (تازه - جدید ، اکنون) و «روز» ( در اصل روژ، در پارسی به چم خورشید و آفتاب بکار می رفته) تشکیل شده است. نوروز به پارسی یعنی خورشید نو. زیرا بر طبق محاسبات دقیق ستاره شناسی و نجوم هزاران ساله ایرانیان، زمانی که زمین یکبار کامل بدور خورشید گشته و در روز اول فروردین ( درست زمانی که به آن تحویل سال میگویند ) گردشی نو را بدور خورشید آغاز میکند، یعنی خورشید نو میشود و سالی دیگر آغاز میگردد.
احتیاجی نیست تاریخی که دشمنان بی خرد و پر غرض و مرض برای ایرانی نوشته اند بخوانید تا بدانید ریشه هایتان کجاست. از همین نوروز و جشن سال نو میتوان دریافت: "مردمی که هزاران سال پیش به چنین دانشی دست یافته بودند که میدانستند ترکیب و حرکت سیارات و ماه و خورشید و ستارگان چه بوده، و بدقت میتوانستند آنرا رصد کرده و حساب کنند، چنین مردم دانا و خردمندی که دنیا هر چه دارد مدیون خرد آنان در هزاران سال پیش است، نیاکان ایرانیان بودند. و عاقل را همین یک اشارات بس است تا همه تاریخ را بداند. و بداند افتخاری عظیم تر از داشتن چنین نیاکانی وجود خارجی ندارد و بهمین سبب است که امروزه همه مردم دنیا تلاش دارند تا دستاورد های آنان را بنام خود بزند و بهمین دلیل است که سالها تلاش برای از بین بردن جشن نوروز انجام پذیرفته و انجام میگیرد. و جوان ایرانی از همین نوروز میتواند دریابد که از کجا اصل و نشات گرفته و از آن مهمتر بداند که هنوز همان خرد در درونش نهفته است هرچند سالها زیر چنگال دشمنان زیستند و در زیر خروارها جهالت و زنجیر حماقت دست و پا زدن و تلاش همه جانبه برای عقب نگاه داشتن آنان، ایرانی را از اسب بزیر فرو فکنده ولی همین ایرانی اگر فرصتی دوباره بیابد به اصل خود باز خواهد گشت و شگفتی های دیگری را موجب خواهد شد.









هیچ نظری موجود نیست: