۲۲.۹.۹۵

اين غفلت معصوم


پس ازين دره ژرف
جای خميازه جادو شده غار سياه
پشت آن قله پوشيده زبرف
نيست چيزی، خبری
ور ترا گفتم چيز دگری هست، نبود
جز فريب دگری
من ازين غفلت معصوم توای شعله پاك
بيشتر سوزم ودندان بجگر میفشرم!












هیچ نظری موجود نیست: