۱۹.۴.۹۲

مستند ۱۸ تیر ۱۳۷۸

این ویدئو بر اساس واقعه ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ تهیه شده است ، فیلم کامل و مستند البته هرگز فرصت پخش از هیچ رسانه‌ای پیدا نکرد ، چرا که در همان شبهای التهاب کوی دانشگاه ، شخصا بعنوان دانشجو در کوی حضور داشتم هر چند، من دانشجوی دانشگاه دیگری بودم تصاویر بسیار مهم از حمله وحشیانه و باور نکردنی نیروهای لباس شخصی از کوی تهیه کرده بودم که شوربختانه همه به دست نیروهای لباس شخصی افتاد تصاویری که با دوربین عکاسی به ثبت رسیده بودند که شاید هرگز دیگر هیچ وقت مجال دیدنشان را نخواهیم داشت!
مهیستان بختیاری








نیروهای انتظامی و لباس شخصی‌ها بین روزهای هجدهم تا بیست وسوم تیرماه ۱۳۷۸ به کوی دانشگاه و دانشجویان حمله ور شدند. این حادثه را می توان به عنوان بزرگ‌ترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نام برد. فعالان حقوق بشر در ایران ادعا دارد ۷ تن‌ در واقعه حمله کشته شده‌اند. این فیلم گویای جنایت رژیم در کوی دانشگاه در ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ است، جنایتی که ما آن را پذیرفتیم و به دنبال آن بلند نشدیم. بعد‌ها عوامل این جنایت از طرف رژیم به مناصبی مانند وکالت، وزارت و ریاست شهرداری رسیدند که از جمله آن محمد باقر قالیباف شهردار کنونی تهران را می توان نام برد که یکی‌ از بزرگترین جلادان و سرکوب گران دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ کوی دانشگاه تهران است. به دستور مستقیم او به عنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه، حمله پاسداران و بسیجی‌های آدم کش به کوی دانشگاه تهران آغاز گردید. خود قالیباف در آن روزها سوار بر موتور، و مردم را با چوب مجروح و خونین می کرده است. حمله وحشیانه‌ای که موجب دستگیری، شکنجه و آزار بیش از ۳۰۰ تن‌ و تاراج و تخریب وسائل شخصی و کشتار آنان گردید. دامنه این یورش حیوانی به شهرستان‌ها نیز کشیده شد و در تبریز شماری مانند عزت الله ابراهیم نژاد، فرشته علیزاده، تامی حامی‌فر جان خود را از دست دادند.






رویداد کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ هجری خورشیدی (جولای ۱۹۹۹)
 

تظاهرات عمدتا دانشجویی، ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ (۹ جولای سال۱۹۹۹) و در اواخر دومین سال حكومت محمد خاتمی، منجر به ورود پلیس و گروهی دیگر كه رسانه ها عنوان «شخصی پوش» به آنان داده بودند در ساعات شب به خوابگاه اصلی دانشجویان دانشگاه تهران معروف به «كوی امیرآباد» شد. (که قالیباف در جریان انتخابات اخیر با افتخار اعلام کرد که یکی‌ از کسانی‌ بوده که دانشجویان را از بام به زمین پرتاب میکرده است.) در این رویداد تلفاتی وارد آمد، به ساختمانهای كوی دانشگاه آسیب رسید و گروهی نیز دستگیر و زندانی شدند. گفته شده است كه توقیف روزنامه «سلام» توسط دادگاه مطبوعات؛ جرقه این تظاهرات را زده بود. تنها كشته شدن یك تن در كوی دانشگاه به نام عزت ابراهیم نژاد، رسما تایید شده است. برخی نیز این تظاهرات را به حساب عدم رضایت عامه از كوتاهی ماموران مربوط در كشف و متوقف ساختن عمل ربوده شدن و قتل چند مخالف نظام معروف به «قتل های زنجیره ای» گذارده بودند. محمدعلی ابطحی هنوز ریشه و چگونگی تظاهرات تیرماه ۱۳۷۸ ایران به درستی روشن نیست. دراینجا یادداشت آخوند‌ محمدعلی ابطحی  رئیس دفتر وقت محمد خاتمی را در زمینه رویداد ۱۸ تیر كه در «روزنوشت» او در ذیل «۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸» آمده و یك سند تاریخ است می آوریم. ابطحی (متولد بهمن ماه ۱۳۳۸ در مشهد) در ۲۴ سالگی مدیر رادیو ایران، در ۲۹ سالگی معاون وزارت ارشاد و در ۴۲ سالگی معاون رئیس جمهور (محمد خاتمی) شده بود: یادداشتهای من در جمعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ساعت ۶ صبح، روی تلفن موبایلم، فراهانی از بچه های دفتر تحکیم با صدایی برآشفته زنگ زد که از حوادث دیشب خبر دارید؟ گفتم نه. گفت دیشب به کوی دانشگاه، از سوی نیروی انتظامی حمله شده، بچه ها را زده اند و تار و مار کرده اند، به داد برسید و قطع کرد. نگران شدم. به هادی خانیکی زنگ زدم، خبر را تائید کرد. به وزارت کشور زنگ زدم، کسی نبود. ساعت ۸ صبح به آقای خاتمی زنگ زدم، گفت خبر را از بی بی سی شنیدهام ولی از ابعاد آن خبر ندارم. با دکتر معین (وزیر علوم) تماس گرفتم، در جریان بود و گفت به دفترش در وزارت علوم می رود. قرار گذاشتیم نزدیک ظهر در دفتر تاجزاده در وزارت کشور جمع شویم. به فرهادی، عباد، خانیکی، رضا خاتمی هم زنگ زدم حوالی ساعت ۱۱ در دفتر تاج زاده در وزارت کشور جمع شدیم. موسوی لاری در کرج بود. قرار شد او خودش را برساند. اخبار حکایت از حمله شدید نیروی انتظامی به دانشجویان داشت بر اساس خبری که گرفتیم، دیشب دانشجویان به اعتراض تعطیلی روزنامه سلام تظاهرات کرده بودند و به خیابان های اطراف خوابگاه آمده بودند و نیروی انتظامی به آنها حمله کرده بود. اخباری که می رسید حکایت از کشته شدن و در گیری شدید می کرد. بنا به اطلاع دکتر معین، دانشجویان در داخل خوابگاه و نیروی انتظامی در بیرون بودند. با آقای خاتمی هم مرتب در تماس بودیم. قرار شد همگی به دانشگاه بروند تا از نزدیک ضمن همدردی با دانشجویان مسائل را بررسی کنند. جمع فوق از وزارت کشور به طرف دانشگاه رفتند. آقای موسوی لاری هم که صبح به کرج رفته بود، خود را به انها رساند. برای اینکه در این شرایط که مسائل مبهم است، دفتر رئیس جمهور طرف اصلی ماجرا نباشد و امکان ارتباط با پلیس و نیروی انتظامی باشد، من همراه آنها نرفتم. با موبایل با مصطفی تاج زاده در تماس بودم. تماسها ناقص و نشان از اوضاع ناهنجار داخل دانشگاه بود. مصطفی تاج زاده با موتور رفته بود تا به عنوان معاون وزیر کشور با نیروی انتظامی صحبت کند، زنگ زد و گفت که این نیروهای انصار حزب الله فراوانند. دانشجویان نیز مرتب از فرمانده انصار می پرسند. تمام تلاشها معطوف به این بود که دانشجویان از خیابان به داخل کوی باز گردند. دانشجویان مخالف پاکسازی خیابان بودند و می گفتند: مردم باید اینها را ببینند و متوجه شوند چه جنایتی در حق دانشجویان شده است. کسانی که در صحنه حاضر بودند خبر دادند یکی از کسانی که به سوی دانشجویان تیر اندازی می کرده لباس شخصی داشته و با سلاح کمری شلیک می کرده است. تیراندازیها منجر به زخمی شدن حداقل سه تن از مچ پا، شکم و سر شده که حال یکی از آنها وخیم است. هنوز هیچ منبع موثقی خبر از کشته شدن کسی نداده ولی شایعات حکایت از قتل ۵ الی ۶ تن می کند. دانشجویان همچنین از فحاشی و هتاکی انصار به نوامیس آنها بسیار ناراحتند. حضور و صحبت های معین، تاجزاده، شمس الواعظین و دکتر کوهی، رئیس کوی دانشگاه تهران، نقش موثری در آرام کردن فضا داشته است. البته دانشجویان ابتدا به مسئولان اظهار بی اعتمادی می کرده اند ولی تداوم حضور آنها و صحبت صمیمانهشان با دانشجویان به تدریج جو اعتماد را حاکم کرده است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه دادگاه ویژه به استناد شکایت وزارت اطلاعات روزنامه سلام را توقیف کرده، تلاش کردیم که اطلاعات شکایتش را پس بگیرد. آقای خاتمی از من خواست که موضوع را به یونسی(وزیر اطلاعات) منتقل کنیم. این را هم گفتم که ارشاد می خواهد علیه تعطیلی سلام بیانیه بدهد. یونسی قبول کرد که شکایت را پس بگیرد، از وقتی که مشخص شد سلام با شکایت وزارت اطلاعات بسته شده، تمام جناح راست ............................................. . بلافاصله به منزل آقای خاتمی رفتم و ماجرا را گفتم. خوشحال شد. بعد از مدتی یونسی و خسرو تهرانی زنگ زدند که در وزارت اطلاعات شایع شده این حرفها مال ابطحی است نه خاتمی. من گفتم با خود آقای خاتمی صحبت کنید. یونسی با خاتمی تماس گرفت و همه حرفها را شنید.... نیم ساعت بعد به منزل یونسی رفتم... بیانیه را گرفتم و به خبرگزاری فرستادم. عده ای از مدیران مسئول روزنامهها (صبح امروز، خرداد، نشاط، عصر آزادگان، آریا، جهان اسلام، آزاد، همشهری، ایران نیوز و ....) هم نامه ای خطاب به رئیس جمهور نوشته اند و از او خواسته اند که به عنوان پاسدار قانون اساسی و آزادیها شهروندان اقدامات لازم برای رفع توقیف از سلام را انجام دهد. شب به محل کار آقای کرّوبی رفتم. آقای موسوی خویینی (حجت الاسلام و مدیر روزنامه سلام) هم بود. ماجرای پس گرفتن شکایت اطلاعات را گفتم. و همانجا بودیم که تلویزیون آن را خواند. آقای خویینیها خیلی از این پشتکار من تعریف کرد. خود را آماده کرد که از پس فردا روزنامه را منتشر نماید .... منبع

هیچ نظری موجود نیست: