۱۰.۱۰.۹۴

سال ۲۰۱۶ شاد و فرخنده




Happy New Year
С Новым годом
Glückliches neues Jahr
Gëzuar Vitin e Ri
Gott Nytt År
Feliz Año Nuevo
سنة جديدة سعيدة
Yeni iliniz mübarək
Urte Berri On
শুভ নববর্ষ
Srećna Nova godina
Честита Нова Година
မင်္ဂလာရှိနှစ်သစ်ကူး
Malipayon nga Bag-ong Tuig
Odala Chaka Chatsopano
Godt Nytår
Bonan Novjaron
Ευτυχισμένο το Νέο Έτος
नया साल मुबारक हो
Buon anno
明けましておめでとうございます
新年好
Beatus Novus Annus
Szczęśliwego Nowego Roku
Feliz Ano Novo


یا مقلب القلوب والابصار...... :)

Kate Upton Delights Singapore January 2015


امپریالیسم



اول، برای اینکه سرمایه داری نابود بشود، کارخانه دارها را گرفتند و تولید را متوقف کردند.
بعدا، برای اینکه امپریالیسم نابود بشود، واردات را متوقف کردند و روابط خودشان را با جهان قطع کردند.
بعدا، برای اینکه دولت فاسد نشود اجازه اداره کارخانه ها را از دولت گرفتند.
بعدا، همه مردم دراز کشیدند زیر آفتاب و در حالی که از نابودی سرمایه داری و امپریالیسم غرق شادی بودند، از گرسنگی مردند.


گفت بگذر ز جهان زانکه جهان بر گذرست


گفتمش روی تو صد ره ز قمر خوبترست
گفت خاموش که آن فتنه دور قمرست

گفتم آن زلف و جبینم بچنین روز نشاند
گفت کان زلف و جبین نیست که شام و سحرست

گفتم ای جان جهان از من مسکین بگذر
گفت بگذر ز جهان زانکه جهان بر گذرست

گفتمش قد بلندت بصنوبر ماند
گفت کاین دلشده را بین که چه کوته نظرست

گفتمش خون جگر چند خورم در غم عشق
گفت داروی دلت صبر و غذایت جگرست

گفتمش درد من از صبر بتر می‌گردد
گفت درد دل این سوخته دلمان تبرست

گفتمش ناله شبهای مرا نشیندی
گفت از افغان توام شب همه شب دردسرست

گفتمش کار من از دست تو در پا افتاد
گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست

گفتمش کام دل خسته خواجو لب تست
گفت شک نیست که کام دل طوطی شکرست.

خواجوی کرمانی

هر که امشب تا خود صبح مست نباشه، تا آخر سال هوشیاره





بای بای نبوی


خداحافظی کردن همیشه سخت است، بخصوص برای آن که نمی خواهد برود و ما در همه این سالها چقدر به این خداحافظی اجباری وادار شدیم.

عاشق سینما بودم و داستان نوشتن و ناخواسته شدم طنزنویس و طنزنویس سیاسی. مجبور شدم از جهان دلچسب خیال و رویای سینما و داستان بروم به دنیای نچسب سیاست. اگرچه سهم من از این کیک بدشکل، قسمت خوشمزه اش بود که طنزسیاسی باشد.

عاشق بی نظمی بودم و راحتی در کار نوشتن، از همین رو هرگز دوست نداشتم نویسنده روزنامه باشم، ستون پنجم را که شروع کردم، زمان کارم تبدیل شد به ساعت دادن مقاله ام به سردبیر، از بهمن ۱۳۷۶ تا همین امروز که هجده سال گذشته است، دارم هر روز می نویسم. به وقت تهران، وقتی در تهران بودم، ساعت هشت شب آخرین ساعت تحویل مقاله بود. اگر می شد هشت و پنج دقیقه صفحه بسته می شد. وقتی به اروپا رفتم، ساعت ۱۲ شب آخرین فرصت بود تا مقاله را بفرستم، تا ساعت شش صبح تهران روزآنلاین منتشر شود. وقتی به آمریکا آمدم، ساعت ۳ عصر می شد ۳ صبح تهران، و تا آن ساعت باید نوشته را می فرستادم. من بی نظم با هجده سال سروقت کار کردن، تمام آسودگی و راحتی نویسندگی را از دست دادم. این ماهها گاهی آرزو می کردم تا پنجشنبه و جمعه بیاید و بتوانم فردا را به هر شکل می خواهم بخوابم، از فردا دیگر مجبور نیستم و این مجبور نبودن، مثل این است که معشوقی را که هر روز به شوق دیدنش از خواب بیدار می شوی، از دست داده باشی. و حسرت بخوری به همه آن روزها که با شور و شوق چشمانت را می گشودی تا نامه ای برای یارت بنویسی، بنویسی به وقت تهران، که در همه این سالها به وقت تهران زندگی کردم، به وقت تهران نوشتم، و به وقت تهران کار کردم. بخاطر قلبی که در آنجا جامانده است.

خداحافظی کردم از فرزندانم، ساکم را برداشتم و به زندان رفتم. هشتمین روز انتشار روزنامه جامعه بود، یادم هست که عکس مهندس سحابی روی صفحه اول بود. زنم که روزنامه را دید، گفت: شما جدا قصد دارید زندان بروید؟ گفتم نه، فردای همان روز به شمس الواعظین گفتم: من نمی خواهم زندان بروم. من فقط نویسنده ام. خندید و گفت: سید! نترس، زندان نمی روی. اگر قرار شود کسی بخاطر نوشته تو زندانی شود من هستم. زمان گذشت و بقول فروغ ساعت چهار بار نواخت و من رودرروی زندان انفرادی قرار گرفتم، هم من و هم شمس الواعظین به زندان رفتیم. من با خیابان خداحافظی کردم. یک خداحافظی ناخواسته. منی که نمی خواستم زندان بروم، منی که فقط یک نویسنده بودم. نه جنگ می خواستم و نه ادعای چالش داشتم. خداحافظی کردن با زندگی آزاد سخت بود، بخصوص برای آنکه نمی خواست و مقصر نبود.

ساخت چلچراغ‌ها و چراغ‌ها و آویزه‌ها با ابزار دیجیتالی از رده خارج، مانند سی‌پی‌یو کامپیوتر، کاری از هنرمند کره جنوبی، او رم چوو U-Ram Choe


آدمی‌ را از این نظر میتوان بزرگ داشت که یک میدان آزمون و خطاست... خود نیچه هم نفهمیده چی‌ گفته!


بازم عید شد و ما لختیم

۹.۱۰.۹۴

کی بدست آید چو من رفتم ز دست


ای لبت میگون و جانم می پرست
ما خراب افتاده و چشم تو مست

همچو نقشت خامهٔ نقاش صنع
صورتی صورت نمی‌بندد که بست

دین و دنیا گر نباشد گو مباش
چون تو هستی هر چه مقصودست هست

در سر شاخ تو ای سرو بلند
کی رسد دستم بدین بالای پست

تا نگوئی کاین زمان گشتم خراب
می نبود آنگه که بودم می پرست

مست عشق آندم که برخیزد سماع
یکنفس خاموش نتواند نشست

آنکه از دستش ز پا افتاده‌ام
کی بدست آید چو من رفتم ز دست

دل درو بستیم و از ما درگسست
عهد نشکستیم و از ما برشکست

باز ناید تا ابد خواجو بهوش
هر که سرمست آمد از عهد الست.

خواجوی کرمانی


Sunghee Kim in Ed Singleton Snaps December 2015


اینکه مردم ایران را دوست دارند، دلیل بر این است که هر کسی‌ کو دور ماند از اصل خویش ، بازجوید روزگارِ وصل خویش... روزگاری خواهد آمد که هر سلول تاریخ خود را بیان خواهد کرد.... در چنین روزی ، سیاه روی شود هر که در او غش باشد


زلف شبرنگ بهم بر زده یعنی شب تارست


گرهٔ زلف بهم بر زده کاین مشک تتارست
رقم از غالیه بر گل زده کاین خط غبارست

رشته‌ئی برقمر انداخته کاین مار سیاهست
نقطه‌ئی برشکر افکنده که این مهرهٔ مارست

مشک بر برگ سمن بیخته یعنی شب قدرست
زلف شبرنگ بهم بر زده یعنی شب تارست

لل از پستهٔ خود ریخته کاین چیست حدیثست
لاله در مشک نهان کرده که این چیست عذارست

نرگسش خفته و آوازه در افکنده که مستست
وندرو باده اثر کرده که در عین خمارست

باد بویش بچمن برده که این نکهت مشکست
وز چمن نکهتی آورده که این نفخهٔ یارست

مرغ برطرف چمن شیفته کاین کوی حبیبست
باد بر برگ سمن فتنه که این روی نگارست

سر موئی بصبا داده که این نافهٔ چینست
بوئی از طره فرستاده که این باد بهارست

نرگسش خون دلم خورده که این جام صبوحست
غمزه‌اش قصد روان کرده که هنگام شکارست

تهمتی بر شکر افکنده که این گفتهٔ خواجوست
برقعی برقمر انداخته کاین لیل و نهارست.

خواجوی کرمانی

هنر دلیل موجودیت آدمیست...... Miami Art Week 2015: Art Basel Miami Recap



آنچنان بی‌اهمیت زندگی‌ کرده که زندگی‌ کردن را به فراموشی سپرده


ترکا جسد تکه پاره شده و مثله شده خلبان روسی را پس داده اند


در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵، ارتش فاشیست و جنایتکار ترکا، و یا ناتو، یک فروند بمب افکن سوخوی روسی را در مرز سوریه با موشک هشیار که از ‌اروپایی‌ها گرفته بودند، سرنگون ساختند. دو خلبان این سوخوی در حال سقوط با چتر نجات از بمب افکن به بیرون پریدند تا خود را نجات دهند، ولی‌ تروریست‌های انگلیسی‌- ترک داعشی که در این منطقه مانند خزندگان کشنده در کمین نشسته بودند، این دو خلبان در حال فرود از آسمان را از روی زمین به رگبار بستند. و سپس هلهله کشان به سر وقت آنان رفتند. یکی‌ از این خلبانان که تیر خورده بود را با چاقو و خنجر و شمشیر و کارد تکه پاره و مانند اجداد وحشی‌شان که با کندن هر تکه از بدن قربانی غرق لذت می‌شدند، بدور جسد این خلبان چرخیده و به رقص و پایکوبی پرداختند.

ماموران امنیتی وزارت اطلاعات جنایتکار انگلیس، تمامی این مراحل توحش و جنایت را فیلمبرداری حرفه‌ای کرده و بطور گسترده در اینترنت پخش کردند، و هیچ کس نپرسید که چرا این انتشار وسیع و گسترده صورت پذیرفت! و اگر ضربه زدن به روسیه، تنها هدف بود چرا بطور پنهان این کار صورت نگرفت، و اگر هدف همزمان تحقیر روس‌ها هم بود، چرا تنها به فیلمبرداری از سرنگونی سوخوی روسی بسانده نکردند، و پخش تصاویر مثله کردن خلبان روسی به چه منظوری انجام شد؟

پس از آن، ترکا بطور دستپاچه و بدون اینکه به پس آر و عوارض جانبی کارشان اندیشه کنند جسد تکه پاره و مثله گشته خلبان روسی را به همراه خلبان دیگر که بشدت مجروح و تا پای مرگ شکنجه شده بود را به پایگاه روسی برده و آنجا به روس‌ها تحویل دادند و با این کار ابلهانه داعشی بودن خود را به اثبات رسانده و بطور مستقیم اعتراف به مثله کردن خلبان روسی نمودند. چرا که در فیلم این داعشی‌ها بودند که جسد خلبان روسی را در اختیار داشتند و تحویل دادن آن توسط ترکیه، یعنی‌ ما همان داعش ایم، و داعش همان ترکیه!

اینک با گذشت بیش از یک ماه منابع مطلع در پزشکی قانونی روسیه اعلام کردند که جنازه اولیگ بیشکوف، خلبان روسی "سوخو - ۲۴" به طور وحشیانه‌ای مثله شده بود.

به گزارش شبکه خبری وابسته العالم به نقل از روسیا الیوم، روز سه شنبه ۲۹ دسامبر ۲۰۱۵، پزشکی‌ قانونی روسیه در اعلامیه‌ای رسمی‌ گفت که پزشکان آثار ضربه‌های بسیاری را بر روی بدن خلبان قربانی یافته اند، که پس از مرگ او بر گردن، پشت، شکم، دستان، پاها و صورت وی وارد شده است.
یوگنی چرنوسف، وکیل و کارشناس نظامی روس گفت بر اساس قانون جنایی روسیه و قوانین بین المللی، مثله کردن پیکر آدمی‌ ، جرم است.
گفتنی است خلبان روسی اولیگ بیشکوف، پس از آنکه هواپیمایش توسط ترکا سرنگون شد، در حین فرود با چتر نجات در تاریخ ۲۴ نوامبر توسط تروریستهای انگلیسی‌ - ترک مسلح گروه تروریستی داعش مستقر در شمال سوریه به قتل رسید.





پس از سرنگونی سوخوی روسی، تروریست‌های انگلیسی‌- ترک داعشی ، به یک فروند بالگرد روسی که برای نجات خلبانان روسی فرستاده شده بود ، با موشک حمله کرده و آنرا به خاک و خون کشیده و چند خلبان و روس دیگر را نیز بدین ترتیب کشتند، که صداش زیاد درنیامد!

فکر نون کن که هندونه آبه

۸.۱۰.۹۴

که از کمند محبت کجا توانی جست


سحر بگوش صبوحی کشان باده‌پرست
خروش بلبله خوشتر زبانک بلبل مست

مرا اگر نبود کام جان وعمر دراز
چه باک چون لب جانبخش و زلف جانان هست

اگر روم بدود اشک و دامنم گیرد
که از کمند محبت کجا توانی جست

امام ما مگر از نرگس تو رخصت یافت
چنین که مست بمحراب می‌رود پیوست

ز بسکه در رمضان سخت گفت عالم شهر
چو آبگینه دل نازک قدح بشکست

چگونه از رجام شراب برخیزد
کسی که در صف رندان دردنوش نشست

بمحشرم ز لحد بی خبر برانگیزند
بدین صفت که شدم بیخود از شراب الست

عجب نباشد اگر آب رخ بباد رود
مرا که باد بدستست و دل برفت از دست

کنون ورع نتوان بست صورت از خواجو
که باز بر سر پیمانه رفت و پیمان بست.

خواجوی کرمانی



Mina Cvetkiovic Fronts 'A Day To Remember' By Natth Jaturapahu January 2016


گمان مبر که جهان نیز برقرار خودست


زلال مشربم از لفظ آبدار خودست
نثار گوهرم از کلک در نثار خودست

من ار چه بندهٔ شاهم امیر خویشتنم
که هر که فرض کنی شاه و شهریار خودست

اگر حدیث ملوک از زبان تیغ بود
مرا ز تیغ زبان سخن گزار خودست

نظر بقلت مالم مکن که نازش من
بمطمح نظر و طبع کان یسار خودست

توام بهیچ شماری ولی بخدا
که فخر من بکمالات بیشمار خودست

چو هست ملک قناعت دیار مالوفم
عنان عزمم از آنرو سوی دیار خودست

ز چرخ سفله چه باید مرا که نام بلند
ز حسن مخبر و فرهنگ نامدار خودست

چرا بیاری هر کس توقعم باشد
که هر که هست درین روزگار یار خودست

جهان اگر چه مرا برقرار خود نگذاشت
گمان مبر که جهان نیز برقرار خودست

مرا بغیر چه حاجت که در جمیع امور
معولم همه برلطف کردگار خودست

اگر در آتش سوزان روم درست آیم
که نقد من بهمه حال برعیار خودست

چه نسبتم ببزرگان کنی که منصب من
بنفس نامی و نام بزرگوار خودست

مرا ز بهر چه بردل بود غبار کسی
که گرد خاطر هرکس ز رهگذار خودست

چرا شکایت از ابنای روزگار کنم
که محنت همه از دست روزگار خودست

باختیار ز شادی جدا نشد خواجو
چه بختیار کسی کو باختیار خودست.

خواجوی کرمانی

یک قرن زندگی‌ در فیلم!!! برای احمق‌هایی‌ که می‌پندارند کره زمین را فقط برای آدمیان ساخته‌اند، و آنهم از نوع غربی ش!!


احمق به کسی‌ می‌گویند که به پیغمبری اقتدا می‌کند که از بین قبیله احمق‌ها برخاسته است!



از هر زبان که می‌شنوم ، نامکرر است


عربی خمره‌ای شراب از ایزدی بدزدید و با شتاب به خانه شد و سر از خمره باز کرد و عکس خود در آن دید. فریاد برآورد و مادر خود را خواند و بدو گفت: مردی در خمره است! مادرش در خمره نگریست و گفت: آری فاحشه‌ای هم به همراه اوست!

عبید زاکانی

۷.۱۰.۹۴

چه توان کرد که فریاد رسم فریادست


بستهٔ بند تو از هر دو جهان آزادست
وانکه دل بر تو نبستست دلش نگشادست

عارضت در شکن طره بدان می‌ماند
کافتابیست که در عقدهٔ راس افتادست

زلف هندو صفتت لیلی و عقلم مجنون
لب جانبخش تو شیرین و دلم فرهادست

سرو را گر چه ببالای تو مانندی نیست
بنده با قد تواز سرو سهی آزادست

هیچکس نیست که با هیچکسش میلی نیست
بد نهادست که سر بر قدمی ننهادست

هرگز از چرخ بد اختر نشدم روزی شاد
مادر دهر مرا خود بچه طالع زادست

دل من بیتو جهانیست پر از فتنه و شور
بده آن بادهٔ نوشین که جهان بر بادست

در غمت همنفسی نیست بجز فریادم
چه توان کرد که فریاد رسم فریادست

بیش ازین ناوک بیداد مزن برخواجو
گر چه بیداد تو از روی حقیقت دادست.

خواجوی کرمانی


Manuela Frey Is 'Too True To Be Good' Lensed By Alex Bramall For No Tofu Winter 2015


هر زمان نعلم در آتش می‌نهد زلفت


دلبرا خورشیدتابان ذره‌ئی از روی تست
اهل دل را قبله محراب خم ابروی تست

تا شبیخون برد هندوی خطت بر نیمروز
شاه هفت اقلیم گردون بندهٔ هندوی تست

شهسوار گنبد پیروزه یعنی آفتاب
بارها افتاده در پای سگان کوی تست

ذره‌ئی گفتم ز مهرت سایه از من برمگیر
کافتاب خاوری در سایهٔ گیسوی تست

نافهٔ خشک ختن گر زانکه می‌خیزد ز چین
زلف را بفشان که صد چین در شکنج موی تست

هر زمان نعلم در آتش می‌نهد زلفت ولیک
جان ما خود در بلای غمزهٔ جادوی تست

از پریشانی چو مویت در قفا افتاده‌ام
نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست

با تو چیزی در میان دارد مگر بند قبا
زان سبب پیوسته او را تکیه بر پهلوی تست

نکهت انفاس خلدست این نسیم مشگ بیز
یا ز چین طرهٔ مشکین عنبر بوی تست

گر ترا هر دم بسوئی میل ودل با دیگریست
هر کجا خواجوست او را میل خاطر سوی تست.

خواجوی کرمانی


بزرگترین ثروتی که داشت خودش بود


۶.۱۰.۹۴

چند روی چو گل وقامت چون شمشادست


پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست
بلکه آنست سلیمان که ز ملک آزادست

آنکه گویند که برآب نهادست جهان
مشنو ای خواجه که چون درنگری بر بادست

هر نفس مهر فلک بر دگری می‌افتد
چه توان کرد چون این سفله چنین افتادست

دل درین پیرزن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسیست که در عقد بسی دامادست

یاد دار این سخن از من که پس از من گوئی
یاد باد آنکه مرا این سخن از وی یادست

آنکه شداد در ایوان ز زر افکندی خشت
خشت ایوان شه اکنون ز سر شدادست

خاک بغداد بمرگ خسروان می‌گرید
ورنه این شط روان چیست که در بغدادست

گر پر از لاله سیراب بود دامن کوه
مرو از راه که آن خون دل فرهادست

همچو نرگس بگشا چشم و ببین کاندر خاک
چند روی چو گل وقامت چون شمشادست

خیمهٔ انس مزن بردر این کهنه رباط
که اساسش همه بی موقع و بی بنیادست

حاصلی نیست بجز غم ز جهان خواجو را
شادی جان کسی کو ز جهان آزادست.

خواجوی کرمانی



Andressa Fontana Is Lensed By Laura Rose In Wall Papers For Schön! Online


بگذر که این مزابل سفلی نه جای تست


گر حرص زیردست و طمع زیر پای تست
سلطان وقت خویشی و سلطان گدای تست

ای صاحب اجل که روی در قفای دل
رخش امل مران که اجل در قفای تست

گر نفس راه می‌زندت کاین طریق نیست
از ره مرو که پیر خرد رهنمای تست

زین تابخانه رخت برون بر که کاینات
یک غرفه بر در حرم کبریای تست

جای وقوف نیست درین دامگاه دیو
بگذر که این مزابل سفلی نه جای تست

از ره مرو بنغمه سرائیدن غراب
چون مرغ روح بلبل بستانسرای تست

بر فرش خاک تکیه زدن شرط عقل نیست
چون تختگاه عالم جان متکای تست

ای یار آشنا که دم از خویش می‌زنی
بیگانه شو ز خویش چو یار آشنای تست

خواجو اگر بقا طلبی از فنا مترس
چون بنگری فنای تو عین بقای تست.

خواجوی کرمانی

ترکیه همان داعش است و داعش همان ترکیه ... بدون شرح



احمق هیچوقت سعادتمند نمی شود


چشم در مقابل چشم .... شمشیر در مقابل ساطور.... دزدی که به کاهدان زد

۵.۱۰.۹۴

شاه هفت اقلیم گردون بندهٔ هندوی تست


دلبرا خورشید تابان ذره‌ئی از روی تست
اهل دلرا قبله محراب خم ابروی تست

تا شبیخون برد هندوی خطت بر نیمروز
شاه هفت اقلیم گردون بندهٔ هندوی تست

شهسوار گنبد پیروزه یعنی آفتاب
بارها افتاده در پای سگان کوی تست

ذره‌ئی گفتم ز مهرت سایه از من برمگیر
کافتاب خاوری در سایهٔ گیسوی تست

نافهٔ خشک ختن گر زانکه می‌خیزد ز چین
زلف را بفشان که صد چین در شکنج موی تست

هر زمان نعلم در آتش می‌نهد زلفت ولیک
جان ما خود در بلای غمزهٔ جادوی تست

از پریشانی چو مویت در قفا افتاده‌ام
نیکبخت آن زلف هندویت که هم زانوی تست

با تو چیزی در میان دارد مگر بند قبا
زان سبب پیوسته او را تکیه بر پهلوی تست

نکهت انفاس خلدست این نسیم مشگ بیز
یا ز چین طرهٔ مشکین عنبر بوی تست

گر ترا هر دم بسوئی میل ودل با دیگریست
هر کجا خواجوست او را میل خاطر سوی تست.

خواجوی کرمانی

Viktoriya Sasonkina Is A Doll Baby In Sophy Holland Images For No Tofu Magazine Winter 2015


با گل روی تو بازار لطافت بشکست


آنزمان مهر تو می‌جست که پیمان می‌بست
جان من با گره زلف تو در عهد الست

نو عروسان چمن را که جهان آرایند
با گل روی تو بازار لطافت بشکست

دلم از زلف کژت جان نبرد زانک درو
هندوانند همه کافر خورشیدپرست

چشم مخمور تو گر زانکه ببیند درخواب
هیچ هشیار دگر عیب نگیرد برمست

خسروانند گدایان لب شیرینت
خسرو آنست که او را چو تو شیرینی هست

دلم از روی تو چون می‌نشکیبد ز آنروی
ببرید از من و در حلقهٔ زلفت پیوست

دوش گفتم که بنشین زانک قیامت برخاست
فتنه برخاست چون آن سرو خرامان بنشست

زادهٔ خاطر خواجو که بمعنی بکرست
حیف باشد که برندش بجهان دست بدست.

خواجوی کرمانی

اخبار جنگ داخلی‌ هولناک در کردستان اشغالی در هفته‌ای که گذشت


شبکه ترور و جنایت ترکی‌ ۴ سال است که از هم فرپاچیده است و تنها به کمک ارتش اهریمنی و متجاوز و جنایتکار ناتو که زیر بغل این رژیم خونخوار را گرفته، و امپراطوری شیّاد و فاسد رسانه‌ای غربی که هر قورباغه‌ای را شاهزاده نشان داده ، و یک مشنگِ منحرف را ملکه مینامد ، هنوز سر پا باقی‌ مانده است. اگر امپراطوری رسانه‌ای جنایتکار و شیّاد غربی که مانند اختاپوس بر روی مخ و تفکر بشریت افتاده و اجازه نمیدهد، حقیقت را ببیند، و حتی پدر واقعیش را بشناسد، تنها یک دهم از جنایت ترکها را بدید جهانیان برساند، خودِ شبکه ترور و جنایت ترکی‌ که نام دولت ترکیه را بر آن گذاشته‌اند، از ترس می‌گریزد و سر به بیابان و یا زادگاه اصلیش میگذارد. و اگر حتی یک روز دست آدمخوار‌های غربی ناتو از پشت ترک همجنسباز برداشته شود، از این جرثمه فساد حتی رد ِ نمی‌‌، هم باقی‌ نمیماند.

سالهاست که کشتار غیر نظامیان ایرانی‌، سوری ، کرد ، عراقی، افغانی، لیبیایی، نیجری ، یمنی و هر کشوری که صاحب ثروت و یا تاریخ کهنسال و یا موقعیت استثنایی‌ باشد، در حد گسترده و آشکارا توسط ترکها و ارتش ناتو تحت و زیر پوشش تروریست‌های اسلامی در جریان است و از زمین و هوا، چه از طریق اعدام و سربریدنها و زنده بگور ساختن‌ها و شکنجه در زندانها و چه از طریق ریختن خروارها مواد منفجره و بمب، مواد آتشزا، بمب‌های شیمیایی بر روی این مردم ، آنان را بخاک و خون میکشند و جنایت همچنان و با شدت ادامه دارد. و در عوض در رسانه‌های کثیف و شیّاد غربی، جای ظالم و مظلوم عوض شده و قربانیان را تروریست نامیده و جانیان را مدافعان حق و آزادی و جنایت بر علیه بشریت را مباره با تروریست و تروریسم میخوانند!!






امروزه در روز روشن ارتش کثیف ناتو و نوکر کون لیس ترکش با تانک به خانه کرد‌ها حمله کرده و خانه را بر سر خانواده‌ها ویران و زن و کودک و پیر و جوان را زیر خروارها خاک ، یکجا مدفون میسازند. و از این توحش نه تنها سخنی گفته نمی‌شود بلکه در شهرک‌های سینماییشان نیز از دلاوریها و جوانمردیهای خود فیلم ساخته و بعنوان گزارش "مستند " بخورد احمقها میدهند! و مانند کبک سر زیر برف کرده و خبر ندارند که آنچیزی که دیگر مردمان می‌بینند، تنها باسن بالا گرفته‌شان است و نه سردی و سکوتی که در زیر برف جاریست.

و سئوال اینجاست که سرانجام چیست و چه میتوان کرد؟ از نظر من بسیار روشن و آشکار است که سرانجام چه میشود، از نظر من، یا ما همه پیغمبریم و یا اصلا خدایی وجود ندارد، از نظر من از هر دانه همانی میروید که در خمیر مایه‌اش نهفته و میوه و ثمر جنایت، تنها جنایت و تیره روزی است و بس. از نظر من همه چیز در یک گردش دوار حلزونی شکل در نهایت به ابتدا می‌رسد، و اگر امروز ما با ترکش‌ها مواجه هستیم، نوبت آنها که برسد با خود هسته طرفند! و جنایت هولناک امروزی در مقابل آنچه که آنها خواهند دید، بسیار بچگانه مینماید!! و این فلسفه نیست، این یک قانون "غیر قابل تغییر" طبیعت است.



بگوشه‌ای از جنایات ارتش ناتو و اوضاع و احوال نوکر و پادو و جنایتکار کون لیس ابلهش ترکها، نسبت به غیر نظامین کرد، در هفته‌ای که گذشت بطور مختصر نگاهی‌ میندازیم :

- استان‌های کردی وان ، بتلیس، دیاربکر، حکاری، ماردین، اورفه ، سیرت و و و در کردستان اشغالی ، ماه هاست که شاهد حکومت نظامی، محاصره نظامی، قطعی برق، آب، گاز، تلفن، اینترنت و دارو و مواد خوراکی است و میلیون‌ها مردم کرد غیر نظامی در تنگنا و شرایط غیر انسانی‌، بسختی روزگار میگذرانند. و یک فاجعه و تراژدی انسانی‌ در حال وقوع است. و دولت ترور و وحشت و جنایت ترکی‌ نه تنها به این بسنده نکرده بلکه از طریق بمباران هوایی و با تانک و موشک و توپ به منازل این مردم حمله کرده و زن و کودک و پیر و جوان را قربانی خوی حماقت و درنده خود می‌کند. و هیچ سازمان، ارگان و انجمن جهانی‌ و بین‌المللی آخ هم نگفته و صداش را هم در نیاورده! چرا؟ چون ارباب خودشان عامل این جنایات است که توسط نوکرش ترک بیمخ صورت می‌پذیرد!! در نتیجه حقوق بشر، و اصلا خود بشر کیلویی چند! چرا؟ چون غربی ها، آنهایی را که از خود نیستند، اصلا بشر نمیدانند، و کشتنشان را از واجبات مینامند و از نظر آنها بسیار هم خوب است!



- بر اثر انفجار در فرودگاه صبیحا گوکچن استانبول ده‌ها نفر ترک کشته و زخمی شدند و میلیون‌ها دلار خسارت مالی‌ به این فرودگاه وارد شد.
به گزارش تلویزیون تی آر تی ترک ، علت این انفجار که حوالی ساعت ۲:۰۵ بامداد به وقت محلی در نزدیکی محل توقف هواپیماهای متعلق به شرکت پگاسوس در محوطه فرودگاه صبیحا گوکچن روی داد ، هنوز مشخص نیست.
درپی این انفجار نیروهای امنیتی در اطراف فرودگاه صبیحا گوکچن ریخته و دست به دستگیری کور زدند .
استاندار استانبول با اعلام ادامه تحقیقات نیروهای امنیتی درباره علت این انفجار گفت :‌ هنوز علت انفجار مشخص نشده است.
وضعیت امنیتی در کردستان اشغالی با انتشار خبر بمب گذاری در فرودگاه صبیحه استانبول به مرز هشدار رسیده است

- بخش مبارزه با مواد مخدر روسیه اعلام کرده است که ترکیه مواد مخدر داعش را از افغانستان به اروپا ترانزیت می‌کند.
راشا تودی به نقل از بخش مبارزه علیه مواد مخدر روسیه گزارش داده است که قاچاقچیان مواد مخدر که تروریست‌های انگلیسی‌ - ترک داعش نیز ازجمله آن‌ها هستند، تریاک برداشت‌شده در افغانستان را به آزمایشگاه‌هایی در ترکیه منتقل می‌کنند.
منبع گزارش داده که پس از انتقال به ترکیه، این مواد به هروئین مرغوب تبدیل‌شده و سپس به اروپا منتقل می‌شود. ( دلیل حمایت همه جانبه ‌اروپایی جانی از ترک‌ها یکی‌ دو تا نیست، هم نفت ارزون میبرند، هم مواد مخدر! دیگه چی‌ میخوان ؟ معلومه که با جان خود از ترک جانی دفاع میکنند!!)
به گفته رئیس بخش مبارزه با مواد مخدر روسیه، ردیابی این مسیر توسط عملیاتی مشترک میان نیروهای مبارزه با مواد مخدر روسی و افغان انجام‌شده است.
در انجام این عملیات ۶۰۰ کیلوگرم مواد مخدر نیز در ولایت بغلان کشف و ضبط‌شده است.

تا اکنون شبکه ترور و جنایت ترکی‌ موسوم به دولت ترکیه در این مورد سکوت کرده و مثل بز خاموشی گزیده است.





- بگزارش خبرگزاری ترکی‌ آناتولی از قول سردمداران دولت ترور ، جنایت و کشتار، : کشتن کودکانی که قراراست روزی تروریست شوند اشکالی ندارد!!! در همین راستا بر طبق دستور محرمانه به ارتش ترکی‌، کشتن کرد‌ها از دم، یک دستور نظامی است!!
در طی پنج ماه محاصره شهرهای شمال کردستان توسط ارتش ترکیه ۴۴۱ کودک کشته و ۵۲۰ کودک نیز مجروح شده اند!!!
به گزارش مرکز خبر - فرات درچهارشنبه ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵، در ۲۲امین روز حکومت نظامی در شهرستان سور, ارتش ترکیه به توپباران نقاط مختلف آن شهر می‌پردازد. ارتش ترکیه تا سحرگاه امروز توپباران نقاط مختلف شهرستان سور را متوقف نساخت. توپباران‌ها و حملات موجب شده که سور به کوبانی دوم مبدل شود. پیکر «سرحد دوغان» ۱۹ ساله که به ضرب گلوله پلیس جانباخت هنوز به خاک سپرده نشده است! پیکر سرحد دوغان در فریزر نگهداری می‌شود.



- یکی از رسانه‌های آلمانی گزارش داده گروه تروریستی انگلیسی‌ - ترکی‌ داعش، با کمک واسطه‌هایی در ترکیه زنان و دختران به اسارت گرفته شده را در بازارهای زیرزمینی این کشور به فروش می‌رساند. که به گفته این رسانه آلمانی قریب به اتفاق این زنان و دختران، زنان ایزدی می باشند که در بازارهای زیرزمینی توسط جاکش‌های ترک به فروش می رسند.

به گزارش سرویس بین الملل روز از نو، شبکه تلویزیونی «ard» آلمان در گزارشی اعلام کرد گروه تروریستی ترکی‌ داعش، دختران و زنان ربوده شده ایزدی را در بازارهای زیرزمینی برده‌داری جنسی ترکیه می‌فروشد.

مطابق این گزارش در روز دوشنبه، این بازار سیاه زیرزمینی در شهر «گازی آنتپ»، در نزدیکی مرز سوریه، در جنوب شرق ترکیه جریان دارد.

شبکه ARD گزارش داد گروه تروریستی داعش، با به نمایش گذاشتن عکس زنان و کودکان نوعی شبکه مجازی برای این برده‌داری جنسی به راه انداخته است. انتقال پول، طبق گزارش این رسانه آلمانی، از طریق دفتری در ترکیه انجام می‌شود.

فروش دختران و زنان به صورت مزایده انجام می‌شود و افرادی که بالاترین پیشنهاد را بدهند، برنده می‌شوند. هر کدام از زنان، بین ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ دلار قیمت دارند.

بعد از انجام معامله، پولها از طریق افراد واسطه در ترکیه به دست عناصر گروه تروریستی ترکی‌ داعش می‌رسد.

به گزارش این خبرگزاری، ترک‌ها در دهه ۷۰ و ۸۰ زنان خود را برای فروش به کشور‌های عربی‌ گسیل میداشتند و از طریق فروش این زنان ترک با وضعیت فاجعهٔ انگیز اقتصاد خود مبارزه میکردند. پس از آن با براه انداختن فاحشه خانه‌های مخصوص اعراب در استانبول اقدام به فروش زنان خود کرده و اینک که دستی‌ به دهان رسانده اند، زنان کشور‌های سوریه و عراق را دزدیده و بفروش میرسانند.

- پس از تهدید گروه هکر های انانیموس (Anonymous) علیه ترکیه، حملات مداومی به وب‌گاه‌های دولتی و بانکی این کشور صورت گرفت و در روزهای کریسمس، تشدید شد.
حملات سایبری به سرورهای دولتی ترکا در حالی صورت میگیرد که غربی ها با تمام امکانات از این سرور ها حفاظت میکنند.

به گزارش واحد هک و نفوذ سایبربان؛ در هفته‌های اخیر، حملات مداومی به سرورهای ترکی صورت گرفته است. در روزهای کریسمس، وب‌گاه‌های بانک‌های ترکی و برخی وب‌گاه‌های دولت ترور و جنایت آن، مورد حملات اختلال سرویس توزیع‌شده (DDOS) قرار گرفت و حتی در برخی نقل و انتقالات بانکی نیز، اختلالاتی صورت گرفت.
برخی رسانه‌های ترکی حدس می‌زنند حملات یادشده، از سوی روسیه باشد. آن‌ها احتمال می‌دهند به نظر می‌رسد، بعد از هدف قرار دادن هواپیمای روسی توسط ترکیه، این بار دامنه‌ی این درگیری، به فضای سایبری کشیده شده باشد. چندی پیش ترکیه درباره‌ی تهدیدات سایبری روسیه، هشدار داده بود.
از سوی دیگر برخی معتقدند این حملات، از سوی اکتیویست‌های مخالف دولت تروریستی ترکی باشد. یکی از دلایل آن‌ها نیز، ویدئوی منتشرشده از سوی هکرهای انانیموس است که طی آن متعهد شدند به وب‌گاه‌های دولتی ترکی، حمله کنند. انانیموس در موردحمله به بخش بانکی ترکی هشدار داده بودند. از آنجایی که دولت ترکی، حامی داعش و خود داعش است و هکرهای انانیموس نیز با این گروه تروریستی، درگیر هستند؛ در نتیجه احتمال حملات انانیموس به وب‌گاه‌های ترکی، تقویت می‌شود. همچنین انانیموس قول داده‌اند که بعد از این حملات، به فرودگاه‌ها و بخش‌های نظامی ترکیه حمله می‌کنند.
واحدهای امنیت سایبری دولتی ترکی با همکاری سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات این کشور و همچنین مدیریت مخابرات ترکی، در تلاش برای توقف این حملات هستند.

- برخی‌ از تحلیلگران غربی می‌گویند:
ترکیه با سرعت به سمت تجزیه شدن حرکت می کند. حکومت نظامی و منع آمد و شدهای متعدد و اقدامات نظامی وحشیانه نیروهای امنیتی ترکی در کردستان اشغالی و بر ضدّ کرد ها، باعث شده است که امید مردم نسبت به آینده مشترک در ترکیه از بین برود. ترکیه در این درگیری‌ها از لحاظ اجتماعی سالهاست با یک جدایی نابرابرانه و سهمگین و نژادی روبرو بوده است. این جدایی اجتماعی به سرعت در حال تبدیل شدن به تجزیه سیاسی است. ترکیه در لب یک پرتگاه خطرناک است. اکنون آنچه ترکیه را تهدید می کند تبدیل شدن ترکیه به بیروت‌ای با یک جنگ داخلی‌ تمام عیار است ...!






میدان پیمان های گسسته ، همچون مردابی دهشتناک است که باید از آن گریخت


۴.۱۰.۹۴

سنبل سیراب را در پیچ وتاب انداختست

ماهم از شب سایبان برآفتاب انداختست
سروم از ریحان تر برگل نقاب انداختست

برکنار لاله‌زار عارضش باد صبا
سنبل سیراب را در پیچ وتاب انداختست

حلقه‌های جعد چین برچین مه‌فرسای را
یک بیک در حلق جانم چون طناب انداختست

تا کند مرغ دلم را چون کبوتر پای بند
برکنار دانه دام از مشک ناب انداختست

آندو هندوی سیه کار کمند انداز را
همچو دزدان بسته و برآفتاب انداختست

منکه چون زلفش شدم سرحلقهٔ شوریدگان
حلقه وارم بردر آیا از چه باب انداختست

مردم چشم ار ز چشم من بیفتد دور نیست
چون بخونریزی سپر بر روی آب انداختست

ساقی مستان که هوش می پرستان می‌برد
گوئیا "بیهوش دارو" در شراب انداختست

در رهش خواجو به آب دیده و خون جگر
دل چو دریا کرده و خر در خلاب انداختست.

خواجوی کرمانی



Bianca Balti Glows In Dolce & Gabbana Snaps By Richard Ramos For Woman Spain December 2015