۸.۱۲.۹۶

پنج حس و روح هر شش از جهات امر اوست


.....آتشست و باد و آب و خاک ای یار عزیز
فعلشان صفرا و خون و بلغم و سودا بود


طبع آتش گرم و خشک و باد آمد گرمتر
همچو صفرا داند و خون هرکه او دانا بود


آب سرد و تر بُود مانند بلغم بی خلاف
خاک سرد و خشک و سودا همچو او اینجا بود


چارده چیز است جسم و جان پاک آدمی
هشت از سفل است و شش از عالم بالا بود


گوشت و خون و موی و پیه مادر آمد در وجود
استخوان و پوست و پی بارک هم از بابا بود


پنج حس و روح هر شش از جهات امر اوست….












هیچ نظری موجود نیست: