ای مطرب درد پرده بنواز
هان ازسر درد در ده آواز
تا سوختهای دمی بنالد
تا شیفتهای شود سرافراز
هین پرده بساز وخوش همی سوز
کان یارنشد هنوز دمساز
دلدار نساخت چون نسوزم
سوزم چو نساخت محرم راز
ماتم زدهام چرا نگریم
محنت زدهام چه میکنم ناز
ای یار بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز وبنواز
یکجرعه زجام عشق درده
تابو که رهانیم زخود باز
ور سوختن من است رایت
من ساختهام بسوز وبگداز
در درد گریز کوست همدم
با سوز بساز کوست همساز
گر یار نساخت ای عراقی
خیز از سر سوز نوحه آغاز.
عراقی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر