در گذشتههای نچندان دور شاید تا ۸۰ سال پیش در بین ایرانیان رسمی برقرار بود که از این رسم زیبا امروز تنها ضرب المثلی باقی مانده است. گفتار کوتاهی که میگوید : "(رویم )روم به دیوار".
سرگذشت این ضرب المثل بدینگونه است که مردم مهربان ایران زمین عادت داشتند که پس از فراغت از کار در قهوه خانهها جمع گشته و ضمن نوشیدن قهوه و یا چای به نقّالی و شنیدن داستانهای شاهنامه گوش میدادند و در مورد همه مسائل جاری با یکدیگر گفتگو میکردند.
و پس از اینکه ساعتی را به استراحت و گفت و شنید میگذراندن، پیش از رفتن بخانه، هنگام پرداخت صورت حساب خود، به مناسبت اینکه آن روز چقدر به ایشان خوش گذشته بود و از محفل لذت برده بودند، به صاحب قهوه خانه میگفتند که یک، دو و یا چند چوب خط روی دیوار پشت سرش بکشد. و هر چوب خط به معنی پرداخت یک چاشت برای فقرا، غربا و درماندگان بود که آنها از پیش به صاحب قهوه خانه میپرداختند. بدین ترتیب هر کسی میتوانست وارد قهوه خانه شده و آنجا ساعاتی را به استراحت و گفت و شنید بگذرانند، حتی کسانی که آهی در بساط نداشتند. بدین گونه که هنگامی که فقیر و یا نیازمندی وارد قهوه خانه میشد، به هنگام پرداخت صورت حساب کافی بود بگوید "رویم و یا روم به دیوار". پس صاحب قهوه خانه یکی از چوب خطها را پاک میکرد و با گوینده "روم بدیوار" تسویه حساب میکرد.
امروزه دیگر این رسم از ایران برفتاده است، ولی هنوز از این ضرب المثل استفاده میشود و آنرا معمولاً پیش از اینکه سخن زشتی را بیان کنند میگویند که همان مفهوم نداشتن را میدهد. (اینجا نداشتن ادب و نامردمی بودن)
سرگذشت این ضرب المثل بدینگونه است که مردم مهربان ایران زمین عادت داشتند که پس از فراغت از کار در قهوه خانهها جمع گشته و ضمن نوشیدن قهوه و یا چای به نقّالی و شنیدن داستانهای شاهنامه گوش میدادند و در مورد همه مسائل جاری با یکدیگر گفتگو میکردند.
و پس از اینکه ساعتی را به استراحت و گفت و شنید میگذراندن، پیش از رفتن بخانه، هنگام پرداخت صورت حساب خود، به مناسبت اینکه آن روز چقدر به ایشان خوش گذشته بود و از محفل لذت برده بودند، به صاحب قهوه خانه میگفتند که یک، دو و یا چند چوب خط روی دیوار پشت سرش بکشد. و هر چوب خط به معنی پرداخت یک چاشت برای فقرا، غربا و درماندگان بود که آنها از پیش به صاحب قهوه خانه میپرداختند. بدین ترتیب هر کسی میتوانست وارد قهوه خانه شده و آنجا ساعاتی را به استراحت و گفت و شنید بگذرانند، حتی کسانی که آهی در بساط نداشتند. بدین گونه که هنگامی که فقیر و یا نیازمندی وارد قهوه خانه میشد، به هنگام پرداخت صورت حساب کافی بود بگوید "رویم و یا روم به دیوار". پس صاحب قهوه خانه یکی از چوب خطها را پاک میکرد و با گوینده "روم بدیوار" تسویه حساب میکرد.
امروزه دیگر این رسم از ایران برفتاده است، ولی هنوز از این ضرب المثل استفاده میشود و آنرا معمولاً پیش از اینکه سخن زشتی را بیان کنند میگویند که همان مفهوم نداشتن را میدهد. (اینجا نداشتن ادب و نامردمی بودن)