۱۴.۱۰.۹۲

قرن ۴ هجری در ایران


بعد از از بین رفتن امپراطوری ساسانی که بر دو سوم دنیا به مدت بیش از ۷۰۰ سال حکمفرمایی میکرد، و بعد از اینکه طوایف راهزن، بدوی، صحرا نشین و وحشی عرب که حرف زدن هم بلد نبودند، و با اشاره سر و دست با یکدیگر صحبت میکردند ( و امروز مثلی‌ که می‌گوید اگر دست‌های عرب را ببندی نمیتواند صحبت کند، از همان جا ناشی‌ میشود و یادگار اسلاف و نیاکانش است) وارث این امپراطوری عظیم، شگفت و فوق مدرن ساسانی که سراسر علم، ظرافت، فرهنگ و هنر بود، شدند، به مدت ۳۰۰ سال در ایران کشتند، اعدام کردند، دزدی کردند، تخریب کردند، فروختند و همین کار‌هایی‌ که جمهوری اسلامی با ملت ایران می‌کند را با توان بالاتر و شدت بیشتر در آنزمان انجام دادند. بعد از آن با تدبیر دانشمند و نابغه ایران خواجه نصیر طوسی، شر اسلام از سر ایران کوتاه شد و با زدودن دزدان از سر ملت ایران و دقیقا به همین دلیل قرن ۴ هجری شاهد شکوفایی دوباره علم، هنر و صنعت در ایران می‌شویم که آثار آن کل دنیا را تا همین زمان فرا گرفته است. و این شکوفایی و پیشرفت ادامه پیدا می‌کند تا زمانی‌ که دوباره سر و کله اسلام و اینبار از نوع احمقانه ترش در ایران ظهور می‌کند و بعد از آن دوباره شاهد ذلت و ویرانی ایران میشویم تا امروز که هنوز نهضت ادامه دارد.


قرن چهارم بر تارك تاریخ ایران چون تاجی درخشنده است كه بانواع گوهرهای تابان مزین باشد. این گوهرهای درخشان علم و ادب مردان بزرگی مانند محمد بن زكريای رازی و ابو نصر فارابی و احمد بن عبدالجلیل سگزی و ابونصر عراق و علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوسهل مسیحی و رودكی و شهید بلخی و دقیقی و ابن العمید و ابن عباد و قابوس و بدیع الزمان همدانی و ابوبكر خوارزمی و بسیاری از رجال نامبردار مانند ایشانند كه فرصت شمارش همه آنان در این وجیزه نیست. در پایان این قرن سه تن از مفاخر عالم انسانی یعنی ابوریحان بیرونی و ابوعلی بن سینا و ابوالقاسم فردوسی وارث همه ترقیات و پیشرفتهای ایرانیان در علوم و ادبیات شدند و قسمتی از آغاز قرن پنجم را نیز بنور وجود و آثار گرانبهای خود روشن داشتند.
در نواحی دیگر ایران اگر چه گویندگانی مانند قابوس و مسته مرد(شاعر طبری زبان) و بندار رازی و منطقی رازی و غضائری رازی پدید آمده و بعضی از آنان تا اوایل قرن پنجم نیز زیسته و شاعری كرده‏ اند لیكن عده آنان و اهمیت ایشان بدرجتی نیست كه بتوانیم آنانرا همپایه شاعران خراسان و ماوراءالنهر یعنی حوزه فرمانروایی سامانیان بدانیم.

هیچ نظری موجود نیست: