۷.۱۱.۹۲

موضوع داغ و ثابت انشایی , ازهرجهت همیشه معمایی


خواب و خیال بره مهتاب است آن چشمهای سبز تماشایی
پشت چراغ قرمز لبهایت، شد گلفروش دختر زیبایی

در چشمهای گربه_که من باشم_ ،ای ماهی خجالتی قرمز
تـُنگ است چادری که به سر کردی،بیهوده رو نگیر که پیدایی!

با اسم اعظمت که خدادادست فرقی نمی کند که کجا باشی
پلک خیال را که بهم بزنم پای پیاده هم شده اینجایی !

امروز دختران شمالی از مردان حریصتر به شنا هستند
شاید که دیده اند ترا در آّب،وقت شنا، عروسک دریایی!

پیچیده ای سفیدی تن را باز، در ابرهای تیره پیراهن
در این هوای گرم چه پوشیدی؟ ای رشته کوه برفی سرمایی!

ای بهتر از تمامی ثروتها! از علم بهتری و نمی دانند
ای وای اگر که لو بروی، آنوقت، موضوع داغ و ثابت انشایی

وقتی تو در میان زمین باشی کار حریف یکسره خواهد شد
با آبشار موی تو مغلوبند،حتی مدافعان اروپایی

روزی که دکترای پزشکی شد اهدا به بوسه های شفابخشت
گفتم بعید نیست که بعد از این ،درمان شود جنازه، سرپایی

با شعر کشف رمز نخواهی شد ای جدول مجله تصویری!
خوابیده ، ایستاده، به هر حالت!! از هر جهت همیشه معمایی!


مجید آژ

هیچ نظری موجود نیست: