۸.۷.۹۲

هرکس که دیوانه ست الزاما پریشان نیست



رودی که می خشکد در او سودای طغیان نیست
دور از تو حتی گریه کردن کاری آسان نیست

دارم به دوری از تو عادت می کنم کم کم
هرکس به دردی خو کند در فکر درمان نیست

وقتی عزیزی نیست تا باشد خریدارت
فرقی میان قصر مصر و چاه کنعان نیست

خوارزم بعد از حمله ی چنگیز خان حتی
اندازه ی من بعد دیدار تو ویران نیست

همواره مفهوم عنایت نیست لبخندت
گاهی به غیر از سیل دستاورد باران نیست

در بستر سیلاب وقتی خانه می سازم
روزی اگر ویران شود تقصیر طوفان نیست

وقتی که نان کدخدا در دست میراب است
جایی برای رحم او بر زیر دستان نیست

راه خودت را کج نکن با دیدنم از دور
آهوی وحشی از پلنگ این سان گریزان نیست

می گردی و چشمم به دنبال تو می گردد
خورشید از چشم زمین یک لحظه پنهان نیست

چشمم به گیلاس لبت وقتی که می افتد
دیگر زبان را جرات « لعنت به شیطان» نیست

گیسو بیفشان بید نامجنون من در باد
بی گرده افشانی گلی پابند گلدان نیست

شاید جنون زیباترین عقل جهان باشد
هرکس که دیوانه ست الزاما پریشان نیست

هرچند خاموشم ولی هرگز مپنداری
آتشفشان خفته دیگر فکر طغیان نیست

من عاشقم حتی اگر شاعر نمی بودم
اما بدون عشق شاعر بودن آسان نیست.

اصغر عظیمی مهر



Miranda Kerr by Greg Kadel in La Mauvaise Éducation












دریاچه هامون را هم خشک کردند، دریاچه‌ها و منابع آبی ایران به دست نوادگان چنگیز و عمر نابود شدند


در حالی که در طی سالهای گذشته لنز رسانه ها بر روی دریاچه ارومیه در شمال غرب کشور متمرکز شده بود، در آنسوی مملکت یعنی در جنوب شرق کشور بزرگترین دریاچه آب شیرین فلات ایران به مرگی تدریجی محکوم شد و مـُرد و هیچکس بر شنزارهای تناسه زده هامون اشکی نریخت. هامون نـمـُرد، بلکه پنجه های بی عاطفه و سرد دولت افغانستان بر گلوگاه هیرمند و بی تفاوتی دولتمردان بی کفایت مرکز نشین در تهران هامون را به مرگی تدریجی محکوم کردند و بهمراه آن هزاران خانوار سیستانی را آواره و خانه به دوش نمودند. زمانی نه چندان دور سیستان به برکت هامون یعنی سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریاچه خزر و دریاچه ارومیه، انبار غله ایران محسوب می شد.

بر اساس پایگاه اطلاع رسانی کویرها و بیابانهای ایران درياچه هامون به عنوان هفتمين تالاب بين المللي جهان و بزرگ ترين درياچه آب شيرين كشور تقريباً براي هميشه از روي نقشه جغرافيايي پاك شد . درياچه اي كه تا كمتر از دو دهه قبل هر ساله پذيراي بيش از يك ميليون پرنده مهاجر بود . با نابودي هامون بیش از ۱۵ هزار صياد بيكار شدند و زناني كه با بهره گيري از ني هاي درياچه به توليد صنايع دستي اشتغال داشتند منبع درآمد خود را از دست دادند . علاوه بر کشاورزان بیشمار، دامداران سيستاني با ۱۲۰ هزار رأس گاوي كه تا ديروز در ۷۰ هزار هكتار از اراضي درياچه چرا مي كردند مهاجرت كردند و ۸۰۰ روستا تحت تاثير هجوم شن هاي روان درياچه قرار گرفته است. درياچه اي كه سالانه ۱۲ هزار تن ماهي از آن صيد مي شد امروز يك بستر خشك و تفتيده است. شايد اگر مطالعه دقيقي صورت مي گرفت مشخص مي شد كه نابودي هامون بزرگ ترين پديده پناهندگي و آوارگان زيست محيطي در كشور را رقم زده است. هامون اینک به پهنه وسیع و لم یزرعی تبدیل شده است که در میان طوفان شن و غبار بادهای موسمی نظاره گر گیسوان آشفته دخترکان سیستانی و لبان تناسه بسته پسربچگان بیشماری است که همانند پرندگان مهاجر هامون به سرزمین های دوردست کوچ می کنند ـ پرندگانی که هرگز به ریگزار هامون باز نخوهند گشت.

اما قصه مرگ تدریجی هامون که در کتب اوستایی و شاهنامه از آن یاد شده است داستان محرومیت سرزمینی است تب دار که در هـُرم و گرمای خورشید سیستان شناور است و بر امواج وهم انگیز تالاب های خشک شده اش تمامی ارواح شریر و بی مهری های ممتد خودی های بی احساس وهمسایه نامهربان به کمین معاش مستمندان نشسته اند. افغانستان بر خلاف حس همجواری و ادعای دوستی و بر خلاف معاهده سال ۱۹۷۳ در مورد حقابه این دریاچه از رودخانه هیرمند، با ایجاد سد و کانال های انحرافی متعدد آب رودخانه را از جانب سیستان بسوی مزارع کشت خشخاش در داخل افغانستان سرازیر نموده است تا فرآورده نهایی آن را بجای آب حیات بخش به استان سیستان و بلوچستان و بقیه نقاط ایران صادر کند. در این راستا حتی بلوچهای ساکن ولایت نیمروز در آنسوی مرز نیز از آب هیرمند محروم شده اند. این ظلم با سقاوت تمام در زمان حکومت طالبان آغاز شد و همچنان ادامه دارد. متاسفانه دولتمردان رژیم گذشته و حال منافع مردم سیستان را قربانی اهداف سیاسی و جاه طلبی های خود کرده اند. بعنوان مثال در خرداد ۱۳۵۶ اسدالله علم سعی کرد جلوی مبادله قرارداد جدید تقسیم آب رودخانه هیرمند را میان ایران و افغانستان بگیرد و در این باره مستقیم از شاه تقاضا کرد اما تلاشهای وزیر دربار به جایی نرسید و قرارداد بدتری مبادله شد. اسدالله علم این قرارداد را خیانت به ایران قلمداد نموده . به صورتی که در کتاب یادداشتهای خود نوشته ‌است: "مثل این است که یک قطعه از گوشت تن مرا بریده‌اند و پیش چشم من جلوی سگ انداخته‌اند". آنگونه که در کتاب خاطرات علم آمده است این "خیانت بزرگ به مردم سیستان" باعث کدورت بسیار شدید علم شد به گونه‌ای که به فکر استعفا از وزارت دربار افتاد. متاسفانه رویه جمهوری اسلامی در مورد مسئله هیرمند و منافع مردم سیستان نسخه مشابهی از "خیانت بزرگ" رژیم گذشته است. بعنوان مثال جمهوری اسلامی، علاوه بر اجازه عبور ترانزیتی سوخت وبنزین از طریق خاک ایران، امتیازات بسیار وسیعی از جمله اهدای تسهیلات ترانزیتی، گمرگی و بندرگاهی و اراضی صنعتی رایگان در بندر آزاد چابهار برای تطمیع افغانستان بدون کسب هیچگونه امتیاز یا چانه زنی بر سر عملیات رهاسازی سهم آب ایران از رودخانه هیرمند و حقابه دریاچه هامون، فراهم نموده است. حال بعد از کوچ هزاران خانوار بی پناه سیستانی و بلوچ و معضلات بل القوه امنیتی و بعد از مرگ هامون مجلس ایران با "تشکیل فراکسیون احیا دریاچه هامون" موافقت نموده تا این "نوشدارو" تسلی خاطری باشد برای نوادگان رستم و سهراب در سیستان.



تصویر آرشیوی از هامون زمانی که آب داشت

ضعف و بی تدبیری جمهوری اسلامی در طی بیش از سه دهه گذشته عملا چوب حراج به منافع ایران از هر چهار طرف زده است. در شمال و در دریای خزر توسط آذربایجان، در میادین مشترک نفتی در غرب کشور توسط عراق، در حوزه های مشترک نفت و گاز در جنوب کشور توسط قطر، و قطع آب هیرمند توسط افغانستان در شرق کشور. اما در آن سه سو بر عکس سیستان حیات و دوام دهها هزار نفر بطور مستقیم تحت تاثیر مستقیم اینگونه اجحاف ها قرار نگرفته و مردمان بیشماری از هستی ساقط و آواره نشدند. دریغا که اگر این فاجعه انسانی و محیط زیستی در استان دیگری بجز سیستان و بلوچستان اتفاق می افتد، حداقل رسانه ها و فعالان مدنی و محیط زیستی اینگونه خاموش و بی تفاوت از کنار آن نمی گذشتند.

به گفته بهمن آقایی دیبا کارشناس حقوق بین الملل در امور دریاها، در سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳، دیپلمات‌های ایرانی مشغول مذاکرات فشرده با مقامات افغان درمورد مسأله آب رود هیرمند بودند. ایران دست بالا را داشت و به لحاظ حقوقی می‌توانست برای گرفتن سهم منصفانه‌ای از آب این رودخانه فشار بیاورد. اما شاه ایران بی‌ توجه به مذاکرات جاری و به دلیل وضعیت سیاسی حساس افغانستان تصمیم گرفت، بر خلاف مواد قرارداد سال ١٣١٧ و اعلامیه متمم آن امتیاز بزرگی به افغان‌ها بدهد. بلافاصله پس از این تصمیم سیاسی، ایران و افغانستان معاهده سال ۱۹۷۳ بر سر رود هیرمند را امضا کردند، که به سهم نابرابر ایران از این آب‌ها وجهه قانونی داد. اکنون دولت افغانستان حاضر نیست در عمل حتی همین سهم ناچیز و نابرابر ایران را برسمیت بشناسد. در معاهده ۱۹۷۳ ایران و افغانستان درمورد رود هیرمند تصریح شده است که سالانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب از آب هیرمند به ایران تعلق دارد. وانگهی بر اساس قرارداد سال ١٣١٧ و اعلامیه متمم آن دولت افغانستان متعهد شده بود " كه به منظور انكه هيچ گونه تضييق وضرري متوجه ابياري و زراعت اراضي سيستان نشود از اقدامي كه موجب تقليل سهميه اب ايران دربند كمال خان (توافقي كه درماده اول قرارداده شده است) بشود، خودداري خواهد ورزيد" و آب بطور نصف نصف (بالمناصفه) بین ایران و افغانستان تقسیم شود (ماده یک قرارداد).





دولت تدبیر و امید آقای روحانی اکثریت آراء را در استان سیستان و بلوچستان به دست آورد. مردم آن خطه با مصائب و مشکلات فراوانی دست به گریبان هستند. مشکلاتی نظیر زلزله، وبا، اعدام، اعتیاد، بیکاری، بیماری، مدارس کپری، فقر، تبعیض، و رها سازی به امان خدا و بلاهای زمینی و آسمانی. در مورد حقوق مردم سیستان جمهوری اسلامی سیاست انفعالی و بقول اسدالله علم وزیر دربار شاه، سیاست "خیانت آمیز" رژیم گذشته را دنبال کرده است و کوچکترین تمایلی برای استفاده از فرصت های فراوان جهت احقاق حقوق مردم سیستان از خود نشان نداده است. چگونه است رژیمی که ادعا می کند قادر است حق مستضعفین جهان را از حلقوم استکبار جهانی بیرون بکشد، از رساندن آب رودخانه هیرمند به لبان تناسه زده فرزندان تشنه رستم و سهراب درمانده است؟ فرزندان سیستان فریاد می زنند: "آب هیرمند حق مسلم ماست". امیدوارم که تاریخ در مورد دولت تدبیر و امید آقای روحانی قضاوت دگرگونه ای داشته باشد. مردم سیستان منتظر اقدام عاجل دولت در این زمینه حیاتی هستند. متاسفانه در شرایطی که افغانستان محاط در خشکی و بدون دسترسی به دریا در طی ده سال گذشته با پاکستان تنش و مشکلات عدیده ای داشته است، دیپلماسی سردرگم و غرب ستیز جمهوری اسلامی با فرصت سوزی تمام و کمال حتی کمترین اهمیتی برای معاش و منافع مردم سیستان بخصوص در رابطه با عملکرد ناجوانمردانه افغانستان در مورد قطع آب رودخانه هیرمند، قائل نشده است. شوربختانه نمایندگان ولایتمدار و انتصابی استان در مجلس شورای اسلامی نیز در طی دو دهه گذشته با فرصت طلبی و خودخواهی سکوت را در مقابل مرگ تدریجی هامون پیشه نمودند، و کشاورزان، دامداران و صیادان درمانده سیستانی شاهد جان دادن تدریجی هامون در مقابل چشمان اشکبار خود بودند. چشمانی که اینک همانند هامون از اشک تهی شده اند و در طوفان بی امان شن و نامیدی برای گریز از این سرنوشت محتوم در جستجوی روزنه فرار بسوی سرزمین های امیدآور دیگری هستند. هامون مـُرد! و هیچ تحلیلگر و فعال محیط زیست در سوگ آن نگریست و نه طوماری برای نجات آن جمع شد و نه مرثیه ای تسلیت گونه در سوگ هامون سروده شد. هامون در تنهایی خویش مـُرد! اما امیدوارم دولت آقای روحانی هر چه زودتر به داد بینوایان رها شده در طوفان شن سیستان برسد!
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان
شنبه ٦ مهر ١٣٩٢

رودکی پدر شعرو موسیقی گیتی‌


رودکی مشهور به استاد شاعران شاعر مشهور ایرانی _ پارسی‌ در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است.
او در تاجیکستان امروزی در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد.
رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسی‌ میدانند.

از تمام آثار رودکی که گفته می‌شود بیش از یک میلیون و سیصد هزار بیت و نیز شش مثنوی بوده‌است، فقط ابیاتی پراکنده به همراه چند قصیده، غزل و رباعی باقی‌مانده‌است.

و کتب و آثار این شاعر بزرگ و کبیر پارسی به انگلیس برده و آنچه که در ایران باقی‌ مانده بود سوزانده شد.

 رودکی در دربار سامانی بسیار محبوب بود چرا که علاوه بر شاعری چیره دست و توانا، حکیمی توانا در زبان و ادبیات پارسی بود و استاد نواختن چنگ، آواز و موسیقی بشمار می‌آمد.


گفته میشود، ماکان پسر کاکی سردار دیلمی و بلعمی وزیر سامانیان رودکی را به خلق کلیله دمنه برانگیختند و بعد از اینکه رودکی این اثر شگفت انگیز را خلق کرد، به او و به خاطره خلق این شاهکار بزرگ، هدایا و ثروتی بزرگ اهدا نمودند.

رودکی در بسیاری از موارد از اولین‌ها در ادبیات پارسی است. او آثار بسیاری را خلق نمود که متأسفانه جز پاره‌ای از آنها بدستمان نرسیده‌است. شمس قیس رازی در کتاب "المعجم فی معاییر" رودکی را آفرینندهٔ و خالق سبک و قالب دوبیتی و یا رباعی دانسته است.

دولتشاه سمرقندی (قرن نهم) در تذکرهٔ معروف خود با تاکید بر خلق رباعی توسط رودکی، از این سبک و رودکی تقلید کرده و اینرا با افتخار در همان کتاب بیان می‌کند.

در تذکره‌ها آمده رودکی چنگ نواز بوده‌است. می‌گویند توان و چیرگی رودکی در شعر و موسیقی به اندازه‌ای بوده‌است که نیروی افسونگری شعر و نوازندگی وی در ابونصر سامانی چنان تأثیر گذاشت که وی پس از شنیدن شعر «بوی جوی مولیان» ، هرات را به مقصد بخارا ترک کرد.


پایـیـز زیـبا ودل انگـیـز


پایـیـز پایـیـز زیـبا ودل انگـیـز رنگـارنگـه چه خوشـرنگـه
پـراز صدای قـشـنگـه
گـوش کـن صـداش چه قـشـنگـه
پایـیـز پایـیـز زیـبا ودل انگـیـز رنگـارنگـه چه خوشـرنگـه
پـراز صدای قـشـنگـه
گـوش کـن صـداش چه قـشـنگـه
قـار قـارِ کلاغـا تو کـوچه ها و باغـا
قــار قــار قــار قــار قــار قــار
تَـتَـرقُ و تَـتَـرقُ صـدای رعـد و بـرق
ازهـر طرف کـه بِگـذری خِــش خِــشِ بـرگ
ایـن بـاد چـه بـازیگـوشـه چه شـادِ چه چـموشـه
بـرگا رو با خـود مـیـبـره ازکـوچه بـه پَـس کـوچـه
کـیش کـیش کـیش کـیش کـیش کـیش
آروم آروم مـیآد بارون صـداش مـیآد تـوی نـاودون
صـدای پـای بـارون پـیچـیـده تـوی نـاودون
چـیـک چـیـک چـیـک چـیـک چـیـک چـیـک
خـورشـیـد نمی مـونه پـنهون از پـشـت ابـر مـیآد بـیـرون
خـورشـیـد نمی مـونه پـنهون از پـشـت ابـر مـیآد بـیـرون
رنـگـیـن کـمون تـو آسـمون چـه خـوشگـل و چـه مهـربـون
بارون و آفـتـاب تا مـیشه ایـن گـوشـه تا اون گـوشـه
رنـگـیـن کـمون تـو آسـمون ایـن گـوشـه تا اون گـوشـه
پایـیـز پایـیـز زیـبا ودل انگـیـز.




شعر و اهنگ : لیلا حکیم الهی
سرپرست اجرا : پیام جهانمانی
از مجموعه ی : این گوشه تا اون گوشه

طرح غرب برای تقسیم ۵ کشور خاورمیانه به ۱۴ کشور جدید!


ظاهراً غربی‌ها خاوره میانه را مانند کیک خوشمزه‌ای می‌بینند و به همین دلیل میخواهند این منطقه را بین خودشان تقسیم و هر کدام یک تیکه را به خود اختصاص دهند، تا به این ترتیب مشکلی‌ در بینشان بروز نکند!، و چه راحت از تجزیه کشور‌هایی‌ با تاریخ ۵۰۰۰ ساله سخن می‌گویند و برنامه‌ریزی میکنند! و با سرنوشت میلیون‌ها انسان بیگناه قمار میکنند، یعنی‌ همان کاری را که با کشور کهن سال کره با تاریخی‌ بیش از ۶ هزار سال کردند و آنرا دو پاره کردند، و برای اینکه این کار را عاقلانه نشان داده و آنرا توجیه کنند، حکومت کره شمالی را جوری تشکیل داده و برنامه ریزی کردند که دو کره دیگر هیچ گاه روی اتحاد دوباره را نبینند، و در ضمن از طریق کره شمالی که کشوری بسته است به دیدبانی شرق اسیا ادامه داده و پایگایشان در آن منطقه محکم و بی‌ سر خر وجود داشته باشد. جنایتی که مردم کره هیچ گاه آنرا نمیبخشند.

روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشی از طراحی نقشه‌ای فرضی برای جهان عرب خبر داد که براساس آن تقسیمات جدیدی در شماری از کشورهای عربی انجام خواهد شد؛ به نحوی که براساس این طرح پنج کشور به ۱۴ کشور در تقسیمات جدید تبدیل خواهند شد.


به گزارش ایسنا،‌ براساس طرح مذکور کشورهای عربستان، سوریه، لیبی، یمن و عراق جزو پنج کشوری هستند که قرار است در طرح مذکور تقسیم شوند.(از نتایج گوهر بار بهار عربی‌)


در این طرح "کشور کردستان" در شمال عراق و شمال سوریه تشکیل خواهد شد و کشور علوی با عنوان "علوی‌ستان" نیز در سوریه شکل می‌گیرد.

علاوه بر این مناطق سنی نشین در عراق و سوریه کشوری واحد را تحت عنوان "سنی‌ستان" تشکیل خواهند داد و در جنوب عراق نیز دولت "شیعه‌ستان" تشکیل خواهد شد.
براساس طرح مذکور در جنوب غربی سوریه نیز کشور جدید "جبل الدروز" تشکیل خواهد شد.

روزنامه نیویورک تایمز در ادامه نوشت: قرار است کشور یمن که کشوری بسیار فقیر در جهان عرب است بار دیگر به دو بخش پس از انجام همه پرسی تقسیم شود. لیبی نیز قرار است به سه بخش یعنی طرابلس، برقه و کشور سوم در جنوب غربی این کشور تقسیم شود.

در خصوص عربستان نیز در طرح مذکور آمده است که این کشور به پنج کشور یعنی عربستان شمالی،‌ عربستان غربی، عربستان جنوبی و عربستان شرقی تقسیم شده و کشور "وهابی‌ستان" نیز در مرکز عربستان با توجه به نسبت‌های قبیله‌ای و طائفه‌ای تشکیل خواهد شد.





یک شبه همه دنیا با نظام آخوندی دوست شدند! مدرکش هم موجوده!

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین جمهوری آخوندی در آخرین سفر خود به نیویورک برای حضور در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مهر ۱۳۹۱، در مدت ۵ روز اقامت در نیویورک تنها! توانست با سران ۳ کشور خارجی دیدار کند. این سه مقام نیز شامل رئیس جمهور بولیوی (واقع در آمریکای جنوبی) و سران دو کشور در آفریقا (کومور و سوازیلند) بودند.
نتیجه ۸ سال سیاست خارجی محمود احمدی نژاد در آخرین سفر وی به سازمان ملل متحد در مهر ۹۱ بروز کرد. او در این سفر تنها توانست با ۳ مقام خارجی دیدار کند که شامل رئیس جمهور بولیوی و سران دو کشور آفریقایی به نام کومور و سوازیلند بودند.

این تعداد از سران کشورها و کیفیت آنها خود به خوبی نشان دهنده وضعیت ایران در سال ۱۳۹۱ بود.

(این در حالی است که در دوران یکی‌ دو ماهه ریاست جمهور آخوند حسن روحانی رئیس جمهور جدید جمهوری اسلامی معجزه شده و همه دنیا که میخواستند سر به تن‌ جمهوری اسلامی نباشه به نآگه تبدیل به یاران صمیمی‌ شده و درخواست ملاقات و گرفتن عکس یادگاری از چپ و راست و از طرف سران کشور‌های "مهم"!! دنیا به آخوند حسن داده شد ، و آخوند حسن در نخستین سفر به نیویورک برای حضور در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مهر ۱۳۹۲ ، توانست با سران ۱۱ کشور دیدار و ملاقات کند)

این موضوع نشان دهنده عظمت اتفاقی است که در انتخابات اخیر ایران رخ داده است. ( این جمله را روزنامه عصر وابسته به نظام می‌نویسد، یعنی‌ کسانی‌ می‌نویسند که از نظر هوش در حد مگس و اندازه آی‌کیو آنان از سایز کفششان کمتر است، چرا که امروزه هر بچه نابالغی هم میداند که در عالم سیاست تا دلا نشوی و گٔل‌های قالی را نشمری چنین با تو برخورد نخواهد شد، و بر عکس آنچه که نویسنده این روزنامه نوشته است ، این اتفاق نشان دهند عظمت ضعف رژیم است و تنها و تنها این حقیقت را برای بار هزارم آشکار می‌کند که تا چه حد دیپلماسی و سیاست در دنیا دروغین، مسخره و نمایشی است و قلب و واقعیتی در آن وجود ندارد، و آنجایی که منافع غربی‌ها به طور کامل تامین شده و کشور دو دستی‌ تسلیم آنها میگردد، همه چیز آروم می‌شه و ما چقد خوشبخت میشویم، و ما برای این همه چی‌ آروم شدن ثروت‌هایمان را میدهیم و غربی‌ها هم مجانی‌ در این سرمایه گذاری شرکت کرده و مثلا با ما عکس یادگاری میاندازند، و ما را چقدر خوشبخت میکنند! )

روزنامه احمق رژیم ادامه میدهد:

تقصیر عشق بود که خون کرد بی شمار ..... باید به بی گناهی دل اعتراف کرد























روزنامه‌های عربستان دوباره اشتباها افشا کردند: سفر محرمانه «بندر بن سلطان» معروف به جلاد حرامزاده خاورمیانه به تهران

یک منبع آگاه در عربستان سعودی در گفت وگو با وب سایت «أنصار الفاروق» که به نظر می رسد از رسانه‌های نزدیک به سلفی‌ها و وهابیون باشد، مدعی شد: شاهزاده «بندر بن سلطان بن عبدالعزیز آل سعود» رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عربستان اواخر هفته گذشته سفری محرمانه به تهران داشته است.

به گزارش شیعه آنلاین، این منبع آگاه همچنین گفت: شاهزاده! بندر در این سفر با مقامات عالی رتبه ایران دیدار و گفتگو داشته است. ( آخوند‌های اخوانی حاکم بر ایران از آنجا افشا شدند که به آخوند‌های عمامه گنده شیعه هم رحم نکرده و آنان را زندانی، بی‌ آبرو، بازداشت، و در بیشتر موارد ترور و یا به صورت مشکوک سر به نیست کردند. )

أنصار الفاروق که خبر خود را تحت عنوان «زیارت سریه ل "بندر بن سلطان" إلی طهران» منتشر کرده، در ادامه نوشت: این منبع مطلع جزئیات بیشتری در مورد این سفر محرمانه و اهداف آن را فاش نکرده است.

جلاد حرمزاده خاورمیانه رهبری گروه‌های تروریستی القاعده، النصره، طالبان و اخونی‌های مخوف ضدّ بشر و آدم خوار را بر عهده دارد و مثل آب خوردن آدم میکشد و از کشتار لذت میبرد.

عربستان و خاندان فاسد سعودی سالی‌ ۱۰۰ میلیون دلار به تروریست‌ها در عراق کمک میکنند، به شرطی که روزی ۵ بمب در شهر‌های شیعه نشین عراق منفجر کنند.


پایگاه اطلاع رسانی مجلس اعلا نوشت:

رسانه‌های عراق از افشای گزارشی محرمانه خبر داده اند که نشان می دهد عربستان سعودی اخیرا ۱۰۰میلیون دلار به گروه‌های تروریستی فعال در عراق کمک کرده است.

بر اساس این گزارش بخشی از این اموال به برخی شخصیت‌های سیاسی و سرمایه داران استان الانبار رسیده تا به اعتراضات مردم در این استان دامن زنند و فضای کشور را ملتهب سازند.

عراق اخیرا شاهد حوادث تروریستی خونینی بوده است. در همین راستا و به گزارش شبکه العالم ، صبح امروز (دوشنبه) ۵ انفجار جداگانه مناطق "سبع البور"، "البلدیات"، "الکاظمیه"، "الشرطه الرابعه"، "شهرک صدر" را هدف قرار داد.

خبرنگار العالم خاطرنشان کرد، اطلاعات اولیه حاکی است که در انفجارهای امروز بغداد دست کم ۱۳ تن کشته شدند.

همچنین به گزارش همین خبر گذاری، خبرنگار العالم روز یکشنبه از زخمی شدن پنج تن بر اثر انفجار یک خودروی بمب گذاری شده در مقابل ساختمان مرکزی دستگاه اطلاعاتی این منطقه در مرکز شهر اربیل خبر داد و اعلام کرد صدای تیراندازی در مقابل ساختمان شنیده می شود.

از سوی دیگر منابع رسانه ای از وقوع چهار انفجار دیگر پس از منفجر شدن این خودروی بمب گذاری شده خبر داد.

یک مسئول امنیتی در کردستان عراق نیز اعلام کرد بر اثر وقوع پنج انفجار در شهر اربیل تعدادی کشته یا زخمی شدند.

تاکنون آمار رسمی از کشته‌ها و زخمی‌های این انفجارها ارائه نشده است.

از سوی دیگر نيروهاي امنيت منطقه كردستان عراق نيز يك تروريست را كه قصد داشت خودش را ساختمان امنيت اين منطقه را منفجر كند، به قتل رساندند.
همچنين استاندار اربيل از درگيري نيروهاي امنيتي با افراد مسلح، مقابل ساختمان امنيت اين شهر خبر داد.
به دنبال انفجارهاي اخير در اربيل، نيروهاي امنيتي در شهر سليمانيه در حال بازرسي خودروهاي مشكوك هستند.
از سوي ديگر دستگاه امنيت اين منطقه با انتشار پيامي از شهروندان خواست از نزديك شدن به محل انفجارها خودداري كنند. زيرا به گفته آنها براساس اطلاعات موجود، احتمال وقوع انفجارهاي ديگري نيز وجود دارد.
علاوه بر اين، شبكه الميادين در خبري فوري شمار قربانيان اين انفجارها را ۲۰ كشته و زخمي اعلام كرد.
پايگاه كردي "خندان" به نقل از منابع بيمارستاني اربيل اعلام كرد: چهار كشته و ۱۹ زخمي انفجارهاي امروز به بيمارستان هاي اين شهر منتقل شده اند.

این انفجارها درحالی در اربیل روی می دهد که منطقه کردستان عراق در شمال این کشور در مقایسه با سایر مناطق از امنیت نسبی بهتری برخوردار است که این امر باعث شکوفایی اقتصادی این منطقه شده است.

فعالیت تروریستها در عراق در هفته‌های اخیر شدت بیشتری گرفته است به صورتیکه آنها در این حملات مناطق مختلف به ویژه مناطق شیعه نشین و سنی نشین را هدف قرار می دهند.
مسئولان عراقی بارها در خصوص حمایتهای برخی کشورهای بیگانه از این گروه‌های تروریستی و توطئه آنها برای به راه انداختن جنگ فرقه‌ای و طایفه‌ای در عراق هشدار داده اند.

اسلام سیاسی یک پروژه غربی است.


سالهاست اندیشمندان واقعی‌ ایرانی‌ گفته‌اند، که اسلامی که در سیاست دخالت کند ساخته و پرداخته سازمان‌های اطلاعاتی‌ غربی است، و این نکته را نه یک بار بلکه به تکرار فریاد زده‌اند، ولی‌ بودند ناباورانی که توجه نکرده و به راه دیگری رفتند.

به تازگی یکی‌ از تحلیلگران ترک گفته‌ نخبگان ایرانی‌ را در مقاله‌ای باز نویسی و تأیید کرده است. آنچه که ما گفتیم، روشنفکران ایرانی‌ گفتند که نه جزّ زدند به گوش خیلی‌‌ها نرفت، شاید نوشته زیر که در واقع تکرار حرف‌های نخبگان ایرانی‌ از زبان یک تحلیلگر ترک است به دل‌ عده‌ای ناباور بنشیند‌.

این روزنامه نگار ترک می‌نویسد:
اسلام سیاسی یک پروژه امریکایی است که در راستای بازسازی و ایجاد تغییرات عمده در خاور میانه طراحی شده است. این نظر اِرِن اِردِم روزنامه نگار ترک و پایه گذار گروه «مسلمانان انقلابی» که کتابهایی نیز تحت عنوان «نشانه­های انقلاب» و «مقدسین شیطان صفت» منتشر کرده است.

تحلیل گر ترک از روزنامه «آیدینلیک ارن اردم» مسایل مربوط به اسلام سیاسی را از منابع دست اول نگاه نمی کند. این روزنامه نگار ترک ده ها کتاب درباره چگونگی پیدایش اسلام سیاسی و شکوفایی و از دست رفتن قدرت این اسلام در دوره کنونی نوشته است.

چگونگی پیدایش اسلام سیاسی به ایالات متحده امریکا مربوط می شود. دولتمردان امریکایی متوجه شده بودند که با یک فشار بر نخبگان منطقه نمی توانند به اهداف خود دست پیدا کنند، و مسلما جمعیت بیشماری حاضر نیست فلسفه غرب را با آغوش باز بپذیرد. به همین خاطر، در امریکا اقدام به تدوین یک ایدئولوژی مشخص برای کشورهای منطقه کردند. این ایدئولوژی باید به صورتی تنظیم می شد که در کشورهای منطقه ریشه داشته باشد و از طرفی با منافع غرب نیز هماهنگ باشد. ارن اردم می گوید: «اسلام سیاسی از همان زمان که پا گرفت، یکی از عناصر اصلی پروژه امریکا در برنامه دگرگونی و بازسازی خاورمیانه بود. افراد مختلفی با طرز فکرهای متفاوت دراین منطقه حضور دارند که می توانند هر یک به نوعی بازتابی از اسلام سیاسی باشند. این افراد از نظر ایدئولوژیکی «نیمه لیبرال، نیمه محافظه کار» هستند. »

اسلام سیاسی بر پایه فلسفه غرب شکل گرفته است. بر خلاف جمع گرایی سنتی شرق، این فلسفه فردمحوری اروپایی را ترویج می دهد. ارن در ادامه می گوید: «همین عامل نقش مهمی در شکل گیری اختلاف نظر میان اسلام سیاسی و فرهنگ منطقه داشت. در اصل، اسلام سیاسی، آن نظریه ای نیست که می توانست باعث تحکیم کشورها در منطقه شود. جهت گیری اسلام سیاسی، فعالیت به نفع منافع سرمایه داری می باشد.»

از آنجا که اسلام سیاسی فاقد ریشه های تاریخی و یا پایه های استوار می باشد، امروز اهمیت خود را در منطقه خاور میانه از دست داده و به مسیری تبدیل شده که آینده ای ندارد. اردن با تاکید بر این موضوع می گوید:

«با وجود اینکه امپریالیسم روی اسلام سیاسی شرط بسته بود، اما ظاهرا، بچه آن مرده به دنیا آمد، زیرا با اصول دینی و نوع جهانبینی حاکم در خاور میانه مغایرت دارد».

پس از «بهار عربی»، امریکایی ها و متحدینشان روند بازسازی تمام منطقه خاورمیانه را تسریع کردند. اما به دلیل مقاومتی که سوریه در مقابل ایالات متحده از خود نشان داد و پس از آن مقاومت های مصر، دولتمردان امریکا مبجور به بازنگری در تاکتیک خود شدند. ارن اردن معتقد است که «اکنون امریکا برای تداوم حضور خود در منطقه، از روش کنار زدن اسلام سیاسی استفاده می کند. ظاهر امریکا مجبور شده این بیماری را که خود مسببش بوده، ریشه کن کند».

شکست اسلام سیاسی را اولیور روی استاد تئوری سیاسی از دانشگاه «اروپا» در فلوریدا سال ۱۹۹۴ پیشگویی کرده بود. به گفته الیور روی، این ایدئولوژی که سال‌های ۷۰ تا ۸۰ قرن گذشته به عنوان ایدئولوژی وزنه مقابل برای اندیشه‌های چپی در خاور میانه بنا نهاده شد، امروز در مسیر سقوط و انحطاط قرار گرفته است.

منبع: صدای روسیه

۷.۷.۹۲

افسوس که بر گنج شما...... پرده شمایید


ای قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
معشــوق همیــن جـاست بیایید بیایید
معشــوق تــو همسـایه و دیــوار به دیوار
در بادیه ســـرگشته شمـــا در چــه هوایید
گــر صـــورت بی‌صـــورت معشـــوق ببینیــد
هــم خـــواجه و هــم خانه و هم کعبه شمایید
ده بـــــار از آن راه بـــدان خـــانه بـــرفتیــــد
یــک بـــار از ایـــن خانــه بــر این بام برآیید
آن خانــــه لطیفست نشان‌هـــاش بگفتیــد
از خــواجــــه آن خــــانـــــه نشانـــی بنماییـــد
یک دستـــه گــل کــو اگـــر آن بـــــاغ بدیدیت
یک گـــوهر جــــان کـــو اگـــر از بحر خدایید
با ایــــن همـه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید.


مولانا ابر فیلسوف ایران


Astrid Baarsma for Elle Sweden October 2013 by Jimmy Backius