۱۲.۴.۹۲

برگ‌های تاریخ ۶۰۰ سال اخیر ایران تماماً به جنایت غربی‌ها آلوده است.



آمادگی ملی ایرانیان برای دفاع از میهن در تیر ماه ۱۳۳۰



زمانی كه ایران یكپارچه شور و هیجان بود.



در پی تمركز نیروهای انگلستان در بصره، سلیمانیه، كركوك و اربیل (عراق) برای حمله به ایران كه نفت خود را ملی كرده بود و ورود ناو انگلیسی موریشس (موریس) با قدرت آتش زیاد به اروندرود، ۱۲ و ۱۳ تیرماه ۱۳۳۰ یگانهای ارتش ایران در خیابانهای شهرهای مختلف به منظور تقویت روحیه هموطنان رژه رفتند و مردم را به تماشای مانورهای نظامی خود دعوت كردند.

مردم كه به هیجان آمده بودند داوطلبانه در خوزستان و مناطق مورد تهدید، به كمك سربازان شتافته و به حفر سنگر توپ پرداخته بودند. فرماندهی دفاع از آبادان به «ژنرال كمال» سپرده شده بود و نیروی كمكی از شیراز و قزوین و همه واحدهای لشكر هفتم پیاده كرمان روانه خوزستان شده بودند. همچنین چند خلبان نیروی هوایی داوطلب عملیات كامیكازی و كوبیدن هواپیماهای پر از مواد منفجره به كشتی انگلیسی شده و مردم به تمجید و قدردانی از آنان پرداخته و روزنامه ها به چاپ عكسهایشان دست زده بودند.

نیروی دریایی باوجود ضعف و نداشتن ناو سنگین به حالت آماده باش درآمده بود. در اینجا بود كه ملت متوجه شد باید نیروی دریایی اش را تقویت كند و تقویت آن را در اولویت قرار دهد. در خوزستان حمل سوخت به دو كشتی لاروب قطع شده بود تا اروندرود با گل و لای بسته شود و به ناو انگلیسی موریشس اخطار شده بود كه ظرف ده روز یا باید از اروندرود خارج شود و یا در جایی كه هست به گل خواهد نشست.

در این میان دهها هزار تن از سربازان منقضی خدمت و دیگران داوطلبانه به پادگانهای مربوط مراجعه و خود را معرفی می كردند. با این آمادگی ملی برای دفاع، كشور یكپارچه شور و هیجان شده بود و رادیو تهران پی در پی گزارشهای مربوط را همراه با سرود «ای ایران ...» پخش می كرد و اصحاب نظر با مصاحبه و تفسیر به مردم ثابت می كردند كه اشغال نظامی ایران در شهریور ۱۳۲۰ نتیجه خیانت چند مقام بود، نه ضعف نیروهای مسلح و وطندوستی مردم.



رادیو تهران انعكاس گزارش های آمادگی ملی ایرانیان در رسانه های سایر كشورها بدون وقفه پخش می كرد. مفسران خارجی نوشته بودند كه پیروزی در حمله زمینی به ایران اگر محال نباشد، آسان نخواهد بود. در این میان مردم دسته دسته آمادگی خود را برای دادن كمك مالی به دولت اعلام می كردند كه آخر وقت ۱۳ تیرماه دكتر مصدق رئیس دولت در یك پیام رادیویی به هموطنان اطمینان داد كه خزانه دولت خالی نیست. وی در این پیام توصیه كرد كه مردم ضمن تحكیم وحدت ملی و حفظ همبستگی و آمادگی بكوشند ضمن رعایت صرفه جویی در مصرف، نیاز خود را تنها با استفاده از محصولات و تولیدات وطن رفع كنند تا دولت مجبور به واردات نشود و ضعف نشان ندهد. وی در این پیام گفت كه تا یك كشور خودكفا نشود نخواهد توانست در برابر زورگویی های خارجی ایستادگی كند.







روزی كه یك موشك آمریكایی هواپیمای مسافربر «ارباس» ایران را با ۲۹۰ سرنشین سرنگون ساخت

!

کاپیتان ویل راجرز
سوم ژوئیه ۱۹۸۸ و در جریان جنگ عراق و ایران، یك جت مسافربر ایرانى از نوع ارباس ـ ۳۰۰ (پرواز ۶۵۵) در آسمان خلیج فارس بر اثر سوم ژوئیه ۱۹۸۸ (۱۲ تیرماه) و در جریان جنگ عراق و ایران، یك جت مسافربر ایرانى از نوع ارباس ـ ۳۰۰ (پرواز ۶۵۵) بر فراز آبهای ایران در آسمان خلیج فارس بر اثر اصابت موشك سرنگون شد و همه ۲۹۰ تن سرنشینان آن جان باختند. موشكى كه این هواپیما را سرنگون ساخت از رزمناو آمریكایى « وینسنس» مستقر در خلیج فارس كه نفتكش های كویتی را بدرقه می كرد پرتاب شده بود. این ناو كه كاپیتان «ویل راجرز» بر آن فرماندهی می كرد دو موشك به سوی هواپیمای ارباس شركت هواپیمایی ملی ایران (هما) پرتاب كه یكی از آنها به هواپیما اصابت كرده بود. ارباس «ایران ایر» پرواز ۶۵۵ كه از تهران و از طریق بندرعباس عازم امارات بود در ده كیلومتری ناو آمریكایی و در آبهای ایران، به خلیج فارس افتاد. اجساد بسیاری از سرنشینان هواپیما در سطح آب به دست آمد و این، نشانه آن بود كه هواپیمای مسافربر ایران پس از اصابت موشك، در آسمان منفجر و چند قطعه شده بود. رونالد ریگان رئیس جمهوری وقت آمریكا اقدام ناو «وینسنس» را یك عمل دفاعی و قابل درك اعلام كرده بود و در عین حال گفته بود كه از تلفات غیر نظامیان متاسف شده است. ۳۶ تن از مسافران هواپیما خارجی بودند: ۱۳ اماراتی، ده هندی، شش پاکستانی، شش یوگوسلاویایی و یک ایتالیایی. در میان مسافران ۶۶ کودک خردسال وجود داشت.





در واشنگتن، مقامات نیروی دریایی آمریكا در زمینه این رویداد گفته بودند: خدمه ناو «وینسنس» كه همان روز با سه ناوچه ایرانی درگیر شده بودند كه به سوی یك هلی كوپتر آمریكایی آتش گشوده بودند، ارباس را به جای جنگنده های اف ـ ۱۴ ایران گرفته بودند!

 چهار سال بعد مقامات نظامی آمریكا پذیرفتند كه ناو وینسنس هنگام پرتاب موشك به سوی ارباس ایرانی در آبهای ایران بود. ایران علیه دولت آمریكا به مراجع بین المللی شكایت كرد. دولت آمریكا بعدا و درجریان رسیدگی دادگاه بین المللی لاهه پذیرفت كه خونبها بدهد ولی به مراتب كمتر از مبلغ استاندارد. کل خونبهایی که دولت آمریکا حاضر شد بدهد ۶۱ میلیون و هشتصد هزار دلار بود. حال آنکه این دولت به بازماندگان ۳۶ مسافر خارجی هواپیما چهل میلیون دلار پرداخت کرد. دولت آمریکا پرداخت هزینه دادگاه بین المللی و بهای هواپیمارا جداگانه متعهد شده بود. اصحاب نظر شلیک موشک به هواپیمای مسافربر ایران را دومین عامل خشم ایرانیان از دولت واشنگتن پس از رویداد براندازی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ بشمار آورده اند.




جنگ عراق و ایران ۴۸ روز بعد (۲۰ آگوست ۱۹۸۸) پایان یافت. 
۲۵ ژوئن ۲۰۰۵ و یك هفته مانده به سالگرد ساقط شدن ارباس ایران، نیروی دریایی آمریكا ناو «وینسنس» را كه ۲۰ ساله شده بود از رده خارج و بازنشسته كرد. این بازنشستگی زود هنگام، در محافل نظامی ایجاد تعجب كرده و گفته شده بود كه این ناو پس از رویداد ۱۹۸۸ در سایه ترس از انتقامگیری ایرانیان بسر می برد. پایگاه این ناو هنگام شلیک موشک به سوی هواپیمای ایرانی، کشور ژاپن بود.

«وینسنس» در سن دیاگو (كالیفرنیا) بازنشسته و با یدك كش به ایالت واشنگتن و محل نگهداری ناوهای از رده خارج شده و اوراقی منتقل شده است. کاپیتان ویل راجرز پس از پس از کشتن ۲۹۰ ایرانی‌ در خلیج فارس، نشان «لژیون مریت» دریافت کرد!.

«وینسنس» در سن دیاگو (كالیفرنیا) بازنشسته و با یدك كش به ایالت واشنگتن و محل نگهداری ناوهای از رده خارج شده و اوراقی منتقل شده است.
نوشيروان کيهاني زاده

منبع

هیچ نظری موجود نیست: