ارزش خاک میهن برای ناصرالدین شاه!
هدیه گوشه ای از ایران به «اعلیحضرت تزار روسیه!»
اسناد قرارداد مورخ ۲۷ ماه می ۱۸۹۳ روسیه و ایران ۹ جولای همین سال [روزی چون امروز] میان دو دولت مبادله شد و در لندن [نه در تهران!] انتشار یافت!.
به موجب این قرارداد، ناصرالدین شاه قاجار منطقه مرزی «فیروز» را به «اعلیحضرت تزار همه روسیه!» بخشیده بود و خط مرزی دو كشور به سود روسیه تغییر یافته بود. این ناحیه اینک در جمهوری ترکمنستان واقع شده است. منطقه فرارود (شمال رود جیحون = آمودریا) در یک رشته عملیات نظامی هشت ساله (از ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱) به تصرف کائوفمان ـ ژنرال آلمانی نژاد روسیه درآمده و برغم تاجیک و پارسی زبان بودن میلیونها تن از ساکنان منطقه، ترکستان روسیه نامیده شده بود.
روسها شش سال پس از فروش آلاسکای یک میلیون و ۷۱۲ هزار کیلومتر مربعی [بزرگتر از ایران امروز] به دولت واشنگتن به ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار، تصرف منطقه فرارود را آغاز کرده بودند. روسها که با لندن بر سر تقسیم آسیای میانه و آسیای جنوبی میان خود به سازش دست یافته بودند سپس ایران را مجبور به امضای قرارداد ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ و برسمیت شناختن وضعیت تازه و از دست دادن سرزمینها ازجمله مرو، اشک آباد (عشق آباد)، سرخس و ... و تحویل آنها تا سال ۱۸۸۴ به روسیه کردند و خواستند که تا رود اترک عقب برود!. قبلا، دولت تهران که با تهدید نظامی روسیه رو به رو بود از دعاوی خود در بخارا و سمرقند انصراف داده بود و در ماه می ۱۸۹۳ [طبق تقاضا، و بدون تهدید نظامی] منطقه فیروز هم از دست رفت.
در دوران حکومت مصدق متون و تفسیر قراردادهای استعماری لندن و مسکو با تهران از آغاز قرن نوزدهم تا سال ۱۹۵۰ در کتابهای درسی تاریخ مدارس ایران آمده بود که پس از براندازی ۲۸ امُرداد ۱۳۳۲ [براندازی دمکراسی که با طرحهای غربیها و کمک آخوندها و آیت اللههای وابسته و اراذل و اوباش آنها، شعبون بیمخ، رمضون یخی که مداحان و چاکران آخوندها بودند ( طبق معمول که انگلیسها هر کاری خودشان میکنند به گردن دیگران میاندازد و در سالهای اخیر ترکها نیز همین روش را پیش گرفتهاند، اراذل و اوباشی نظیر شعبون بیمخ، حسین کچول، هفت کچلون، طیب، مصطفی دیونه، طاهر قدم، مصطفی لره، ممد پا سوخته و رمضون یخی را جز یاران شاه و تاج بخش نامیدند) ] حذف و یا کوتاه شده بود که انتشار آنها از دو دهه پیش و عمدتا از سال ۱۹۹۳ در مطبوعات ایران ازسرگرفته شده است.
قاجارها از ایل مغولی «قجر» و از اعقاب قاجار نویان ـ امیرزاده مغول بودند که با چنگیز به آسیای میانه آمده بود. از رفتار خانها و سلاطین قاجار که در کتب تاریخ و یادداشت های رجال معاصرشان مندرج است چنین برمی آید که جز نفع شخص خود و ارضاء نفس در اندیشه اموری دیگر نبودند و کوشش آنان تنها این بود که براریکه قدرت باقی بمانند!.
هدیه گوشه ای از ایران به «اعلیحضرت تزار روسیه!»
اسناد قرارداد مورخ ۲۷ ماه می ۱۸۹۳ روسیه و ایران ۹ جولای همین سال [روزی چون امروز] میان دو دولت مبادله شد و در لندن [نه در تهران!] انتشار یافت!.
به موجب این قرارداد، ناصرالدین شاه قاجار منطقه مرزی «فیروز» را به «اعلیحضرت تزار همه روسیه!» بخشیده بود و خط مرزی دو كشور به سود روسیه تغییر یافته بود. این ناحیه اینک در جمهوری ترکمنستان واقع شده است. منطقه فرارود (شمال رود جیحون = آمودریا) در یک رشته عملیات نظامی هشت ساله (از ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱) به تصرف کائوفمان ـ ژنرال آلمانی نژاد روسیه درآمده و برغم تاجیک و پارسی زبان بودن میلیونها تن از ساکنان منطقه، ترکستان روسیه نامیده شده بود.
روسها شش سال پس از فروش آلاسکای یک میلیون و ۷۱۲ هزار کیلومتر مربعی [بزرگتر از ایران امروز] به دولت واشنگتن به ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار، تصرف منطقه فرارود را آغاز کرده بودند. روسها که با لندن بر سر تقسیم آسیای میانه و آسیای جنوبی میان خود به سازش دست یافته بودند سپس ایران را مجبور به امضای قرارداد ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ و برسمیت شناختن وضعیت تازه و از دست دادن سرزمینها ازجمله مرو، اشک آباد (عشق آباد)، سرخس و ... و تحویل آنها تا سال ۱۸۸۴ به روسیه کردند و خواستند که تا رود اترک عقب برود!. قبلا، دولت تهران که با تهدید نظامی روسیه رو به رو بود از دعاوی خود در بخارا و سمرقند انصراف داده بود و در ماه می ۱۸۹۳ [طبق تقاضا، و بدون تهدید نظامی] منطقه فیروز هم از دست رفت.
در دوران حکومت مصدق متون و تفسیر قراردادهای استعماری لندن و مسکو با تهران از آغاز قرن نوزدهم تا سال ۱۹۵۰ در کتابهای درسی تاریخ مدارس ایران آمده بود که پس از براندازی ۲۸ امُرداد ۱۳۳۲ [براندازی دمکراسی که با طرحهای غربیها و کمک آخوندها و آیت اللههای وابسته و اراذل و اوباش آنها، شعبون بیمخ، رمضون یخی که مداحان و چاکران آخوندها بودند ( طبق معمول که انگلیسها هر کاری خودشان میکنند به گردن دیگران میاندازد و در سالهای اخیر ترکها نیز همین روش را پیش گرفتهاند، اراذل و اوباشی نظیر شعبون بیمخ، حسین کچول، هفت کچلون، طیب، مصطفی دیونه، طاهر قدم، مصطفی لره، ممد پا سوخته و رمضون یخی را جز یاران شاه و تاج بخش نامیدند) ] حذف و یا کوتاه شده بود که انتشار آنها از دو دهه پیش و عمدتا از سال ۱۹۹۳ در مطبوعات ایران ازسرگرفته شده است.
قاجارها از ایل مغولی «قجر» و از اعقاب قاجار نویان ـ امیرزاده مغول بودند که با چنگیز به آسیای میانه آمده بود. از رفتار خانها و سلاطین قاجار که در کتب تاریخ و یادداشت های رجال معاصرشان مندرج است چنین برمی آید که جز نفع شخص خود و ارضاء نفس در اندیشه اموری دیگر نبودند و کوشش آنان تنها این بود که براریکه قدرت باقی بمانند!.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر