۲.۵.۹۲

برایت آرزو می‏کنم که دوست نداشته باشی


پرسیدم از او واسطۀ هجران را
گفتا سببی هست بگویم آن را

من چشم توام اگر نبینی چه عجب
من جان توام کسی نبیند جان را.


ابو سعید

هیچ نظری موجود نیست: