۵.۵.۹۲

کوچه انبوه از سبد های خالی است

فقط مرا به نصفی سیب مهمان کن
بهار را برتنم خالکوبی کن، مرا کافی است
تنها به کوچه می روم
ازعابران ساعت وقوع خوشبختی را می پرسم
عابران : اخمو ، کج خیال و عبوس جواب
مرا نمی دهند
کوچه انبوه از سبد های خالی است که
در انتظار باران هستند
کلاف هایی از ابریشم در کوچه بی صاحب
مانده اند
کسی نیست کلاف ها را به خانه برد
در خانه ها بسته است.

احمدرضا احمدی



هیچ نظری موجود نیست: