۲۴.۳.۹۲

نخستين دوره آموزش روزنامه نگاری در ايران

صفحه اول یکی از شماره‌های وقایع اتفاقیه
نخستين دوره آموزش روزنامه نگاری در ايران ۱۴ ژوئن ۱۹۵۶ (۲۴خرداد ۱۳۳۵) با استفاده از استادان داخلی و خارجی در ساختمان مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات (تهران - ابتداي خيابان خيام) آغاز به كار كرد. مدیریت وقت موسسه اطلاعات برگزاری امتحان انتخاب دانشجو براي اين دوره آموزشی را به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران سپرده بود. مواد امتحان كتبی عبارت بود از معلومات عمومی، هوش و نيز سنجش استعداد (تست آمریکایی که تا آن زمان در ایران سابقه نداشت). امتحان شفاهی (مصاحبه) برای تشخیص داشتن قيافه جذّاب و برخورد اجتماعی متناسب بود. شرایط داوطلبان باید مطابق استاندارد بین المللی دانشجويان رشته روزنامه نگاری می بود. در کشورهای صنعتی (پیشرفته) تنها رشته تحصیلی که اصطلاحا کنکور ورودی دارد «رورنامه نگاری» است؛ نه برای انتخاب شماری کم از میان انبوه داوطلب بلکه برای برگزیدن افراد مستعد این حرفه. پذيرفته شدن در امتحان استعداد و هوش، پيش شرط ورود به رشته هاي روزنامه نگاري در دانشگاههای این ممالک است، زیرا که روزنامه نگاري يک ديسيپلين صد درصد آکادميک نيست، و براي توليد يک روزنامه نگار موفق؛ استعداد، معلومات عمومي، هوش سرشار، بنيه جسمانی و علاقه مندي فراوان به این پیشه لازم حتمی است. روزنامه نگاری حرفه‌ای تجربی است و بنابراین، بدون داشتن استعداد لازم و تنها با شرکت در کلاس درس نمی توان روزنامه نگار شد به همانگونه که نمی توان از کلاس درس شاعر، سوارکار و چترباز بیرون آمد. در آن سال از میان صدها داوطلب، تنها سیزده نفرشان شایسته ورود به دوره آموزشی تشخیص داده شده بودند که پس از گذشت ۵۴ سال هنوز چهارنفر از آنان به کار قلم سرگرمند. روش کار نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری ایران بسيار مدرن بود؛ به اين ترتيب که دانشجويان در ساعات صبح در تحريريه روزنامه خبرنگاري مي کردند و عصرها و شبها در کلاس به درس مدرّسان گوش فرا مي دادند.


عكسي از دانشجويان نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري ايران كه در تيرماه ۱۳۳۵ برداشته
 شده است

غلامحسين صالحيار (متوفي)، ر. اعتمادي، نوشيروان كيهاني زاده (مولف  سایت؛ تاریخ ایرانیان)، هوشنگ پورشريعتي (متوفي)، محسن ميرزايي، همايون فروزان، يوسف خوشرو، محمدعلي مقدس زاده، دكتر مستوفي و منوچهر صمصامي از جمله فارغ التحصيلان اين دوره بودند.
نوشيروان كيهاني زاده


منبع


اين تصوير بخشي از شرکت کنندگان در مسابقه ورودي نخستين دوره آموزش روزنامه
 نگاري ايران را در ۱۲ خرداد ۱۳۳۵نشان مي دهد


روزنامه‌نگاری در ایران در ایران تاریخچه‌ای دیرینه دارد شروع این صنعت از درباره شاهان قدیم بوده‌است و متضمن اخبار مربوط به دربار و خصوصا شخص پادشاه بوده‌است. بنابراین می‌توان روزنامه‌نگاری در ایران را به فصل روزنامه‌نگاری در باستان و روزنامه‌نگاری در عصر معاصر تقسیم کرد.کلمه روزنامه در زبان فارسی درای ریشه‌ای قدیمی‌ است  و در برخی از کتاب‌های سده‌های نخست اسلامی این واژه با شکل روزنامجه دیده می‌شود. در دوران فتحعلی‌شاه، محمدشاه و اوان پادشاهی ناصرالدین شاه، اصطلاح «کاغذ اخبار» مورد استفاده مردم بوده‌است ولی به مرور زمان روزنامه به معنای قدیم بکار رفته و اصطلاح «کاغذ اخبار» متروک شده‌است.





در سال ۱۲۶۶ هَ. ق . مقارن تأسیس دارالفنون به همت رادمرد مترقی میهن پرست میرزا تقی خان امیرکبیر فراهانی (صدراعظم ) تحولات فرهنگی و مترقیانه ٔ دیگری نیز آغاز گشت و جراید و مطبوعات بشیوه ٔ امروزی نیز در ایران رواج یافت هر چند نخستین روزنامه ٔ فارسی با روشی نوین در ۲۵ محرم ۱۲۵۳ هَ . ق . بسرپرستی میرزاصالح شیرازی بدون نام خاص چاپ و منتشر گشت و شامل گزارش دربار محمدشاه بود وآنگاه بوقایع اتفاقیه شهرت یافت و سپس به جریده ٔ علیّه دولت ایران معروف شد و این امر در چهارمین سال سلطنت محمدشاه روی داد. در ۱۲۵۵ هَ . ق . روزنامه ٔ نظامی دولت علیه ٔ ایران چاپ و منتشر شد و در ۱۲۹۴ هَ . ق . نخستین مجله بنام گنجینه ٔ معنوی در تبریز انتشار یافت و در سال ۱۲۸۲ هَ . ق . نخستین جریده ٔ فکاهی بنام اطلاع در بوشهر منتشر گشت و آنگاه جریده‌های فکاهی شیخ چغندر، بهلول ، حشرات الارض ، شیدا و بعدها ناهید و حلاج و توفیق و نسیم شمال در تهران پدید آمد. روزنامه ٔوقایع اتفاقیه بطور هفتگی نخست در ربیع الاول سال ۱۲۶۷ هَ . ق . با چاپ سربی در چهار صفحه و سپس در ۸ صفحه منتشر گشت روزنامه ٔ مزبور از شماره ٔ ۴۷۱ ببعد بوسیله ٔ نقاش نامور میرزاابوالحسن غفاری بشیوه ٔ مصور چاپ می شد و از صفر ۱۲۷۷ هَ . ق . شماره ٔ ۴۷۲ بروزنامه ٔ دولتی مشهور گشت و از شماره ۱۲۸۶ بار دیگر به روزنامه ٔ دولت علیه ٔ ایران نامیده شد و سرانجام در سال ۱۲۹۸هَ . ق . تعطیل گردید. و رفته رفته جای آن را روزنامه ٔ (ایران ) گرفت که انتشار آن در سال ۱۲۶۷ هَ . ق . آغاز گشت و در سال ۱۳۲۴ هَ . ق . منحل گردید. مرحوم علیقلی میرزا اعتضاد السلطنة رئیس دارالفنون و وزیر علوم (۱۲۷۲ هَ . ق .) در رواج چاپ و نشر جراید سهمی بسزاداشت و روزنامه‌های ایران ، مریخ و علمی در روزگار وی نشر می یافت و کارکنان دولت مجبور بوده اند از حقوق خود آنها را بخرند. در ۱۴ جمادی الاخر ۱۳۱۶ هَ . ق . نخستین شماره ٔ روزنامه ٔ خلاقة الحوادث منتشر گشت این روزنامه بجز روزهای یکشنبه و جمعه همه روزه نشر می یافت در دوران سلطنت ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه روزنامه ٔ مصور شرف به مدیریت اعتماد السلطنه منتشر گردید. آنگاه ادیب الممالک جریده ٔ نوروز و ناظم الاسلام روزنامه ٔ مظفری بوشهر و مجدالاسلام کرمانی جریده ٔ ندای وطن ومیرزا حسن رشدیه جریده ٔ مکتب و تهران را نشر می دادند. مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی نیز در پیشرفت جراید کوششی مردانه داشت و روزنامه ٔ عروةالوثقی را در پاریس و ضیاءالخافقین را در لندن و معلم شفیق را در حیدرآباد دکن چاپ می کرد. میرزا ملکم نیز روزنامه ٔ قانون را در تبریز و تهران منتشر می ساخت .
جرایدی که در رواج مشروطیت و نشر اندیشه‌های آزادیخواهی به نبرد پرداخته اند عبارت اند از: حبل المتین به مدیریت مؤیدالاسلام در کلکته و ملانصرالدین بقلم میرزاجلیل در قفقاز و جریده ٔقانون بقلم میرزاملکم خان و جریده ٔ اختر بقلم حسنخان در اسلامبول و حکمت به خامه ٔ میرزا مهدی خان تبریزی در قاهره و ثریا و پرورش بوسیله ٔ میرزاعلیخان کاشانی در مصر و صور اسرافیل بقلم مرحوم دهخدا و میرزاجهانگیرخان در تهران . همچنین تقی زاده و محمدعلی تربیت مجله ٔ گنجینه ٔ فنون را در تبریز منتشر می کردند و سید حسین خان عدالت جریده ٔ عدالت را نشر می داد. روزنامه‌های مصور آذربایجان و حشرات الارض را حاج میرزاآقا بلوری در تبریز اداره می کرد. از جمله روزنامه‌های پیش از مشروطیت باید به جراید انجمن ایالتی تبریز جریده ٔ شفق (از دکتر شفق ) جریده ٔ تبریز (از اسماعیل یگانی و محمود غنی زاده ) ناله ٔ ملت (از میرزاآقا ناله ) مکافات (ازآقاخان مکافات در خوی ) مساوات (از مرحوم سید رضا مساوات ) ملاعمو (از طرف انجمن اسلامیه ). شیدا، خاورشمس (از طالب اف در اسلامبول )، مجاهد. (از ابوالضیاء)، اتحاد به نام انجمن اتحاد (که مرکز کار ستارخان بود) و جریده ٔ ایران نو بوسیله ٔ تقی زاده و محمدامین رسول زاده (۱۳۲۲ هَ . ق .) و بعدها کاوه (تقی زاده ) و مجله ٔ ایرانشهر و فرنگستان (در برلین ) و رستاخیز (در مصر) اشاره کرد.


هیچ نظری موجود نیست: