زخم سیاه گونه ی تو از چیست ؟
که ایستاده به درگاه ...؟
آن شال سبز را ز ِ شانه ی خود بردار
بر گونه های تو آیا شیارها
زخم سیاه زمستان است ... ؟
در ریزش مداوم این برف
هرگز ندیدمت!
زخم سیاه گونه ی تو
از چیست ؟
آن شال سبز را ز شانه ی خود بردار....!
در چشم من ،
همیشه زمستان است.
خسرو گلسرخی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر