۱۱.۲.۹۲

کتیبه شاپور یکم , دومین امپراطور ساسانی در کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس


کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس

کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت این کتیبه بر دیوار ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس کنده شده‌ است. ساختمان کعبه به صورت مکعب است و بر سه ضلع آن به سه زبان فارسی میانه، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبه‌هایی نگاشته‌شده‌است.

مکان کتیبه

نسخهٔ پهلوی اشکانی کتیبه

*کتیبه کرتیر در ضلع شرقی کعبه زرتشت در زیر کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت .


متن کتیبه شاپور یکم:

من پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه،
شاپور دارای فر شاهنشاهی، شاهنشاه ایران و انیران از نژاد ایزدان،
پور پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه، اردشیر که دارای فر شاهنشاهی است ...شاهنشاه ایران که از نژاد ایزدان پورِ پور(نوه) پرستنده ٔ مزدا پرستنده ٔ خدای یگانه ... بابک شاه هستم.
خداوندگار ایران که شامل کشور های: پارس، مصر، هندوستان، روم، آفریقا، از انتهای اروپا تا مرز چین ( پارت، خوزستان، میشان، آسورستان، اربایستان، آتورپاتکان، ارمنستان
وروچان، سیکان، اران، بلاسگان تا فراز به کوهِ قاف) و در حدود آرانان و به همه کوهِ پریشخوار، ماد، گرگان، مرو، هرات و همه ابر شهر: کرمان، سکستان، توران، مکران، پارتان، هندوستان، کوشان شهر تا فراز به پیشاور و تا به کاشغر، سغد و چاچستان........[تا ساحل] دریا[یعنی] مزون شهر.... (خداوندگار دو سوم دنیا ))

 و این همه کشور و شهریار و والیان، همگی برای ما به باج و بندگی ایستادند.
و هنگامی که نخست من بر کشور پادشاه شدم، گردیانوسِ قیصر از همه شهر"روم"،"گُت" و "ژرمن" سپاه جمع کرد واز [سوی] آسورستان به سوی ایران و ما آمد. و در مرز آسورستان در "مشیک" (منطقه‌ای که امروز اروپا نامیده میشود)جنگ بزرگی درگرفت.

گردیانوسِ قیصر کشته شد، سپاه رومیان از بین رفت و رومیان "فیلیپوس" را قیصر کردند و فیلیپوسِ قیصر به التماس و شفاعت به سوی ما آمد و برای خون بها پانصد هزار دینار پرداخت وباج گذار شد.

و ما از این رو مشیک را "پیروز شاپور"نام نهادیم. و قیصر دوباره حیله گری کرد و شورید، در ارمنستان گناه کرد و ما به کشور روم یورش کردیم و سپاه شصت هزاری رومیان را در"بیبالیش" و کشور سوریه و آنچه که در بالای شهر سوریه بود همه را فتح کردیم.

تنها در این نبرد از کشور رومیان: دژ و شهرستان "آناث"را با ناحیه‌های اطراف آن، دژ"اروپن" با ناحیه‌های اطراف آن، شهر بیبالیش با ناحیه‌های اطراف آن، شهر منبوگ با ناحیه‌های اطراف آن، شهر حلب با ناحیه‌های اطراف آن، شهر کنشرا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان آپومیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان رنیپوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر زوما با ناحیه‌های اطراف آن، شهر گُندُروس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارمیناژ با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سلوکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر انطاکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر کیروس با ناحیه‌های اطراف آن، دیگر شهر سلوکیه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر اسکندریه با ناحیه‌های اطراف آن، شهر نیکوپولیس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سزار با ناحیه‌های اطراف آن، شهر حما با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارستون با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دیکور با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دورا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دولیخ با ناحیه‌ها اطراف آن، شهر کرکسیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ژرمانیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهر بتنان با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان خانر با ناحیه‌های اطراف آن. اندر کاپادوکیه:شهرستان سَتَل با ناحیه‌های اطراف آن، شهر دومان با ناحیه‌های اطراف آن، شهر ارنگلیا، با ناحیه‌های اطراف آن، شهر سوش با ناحیه‌های اطراف آن، شهر شود با ناحیه‌های اطراف آن، شهر فرات با ناحیه‌های اطراف آن.


بر روی هم سی و هفت شهر رومیان با ناحیه‌های اطراف آن را فتح کردیم. 


سومین بار، هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم، والریانوس قیصر به خدمت ما درآمد و با او سپاهی هفتاد هزار تن‌ اسیر آمد و هزاران تن‌ دیگر از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین ریشیا، از سرزمین نیرکوس، از سرزمین داکیا، از سرزمین پندانیا، از سرزمین میسیا، از سرزمین آستاریا، از سرزمین اسپانیا، از سرزمین افریقا، از سرزمین تراکیا،
از سرزمین بوتنیا، از سرزمین آسیا، از سرزمین پامپیا، از سرزمین آسوریا، از سرزمین لوکونیا، از سرزمین گلاتینا، از سرزمین لوکیا، از سرزمین کیلیکیه، از سرزمین کاپادوکیه، از سرزمین فریگیا، از سرزمین سوریه، از سرزمین فنیقیه، از سرزمین یهودیا، از سرزمین ارابیا، از سرزمین مورن، از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین روتاس، از سرزمین اسنیوس از سرزمین میان رودان هزاران تن‌ اسیر آمد.


و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر شد و والریانوس قیصر را، خودم، با دست‌های خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان، سناتوران، و فرماندهانی که در سر آن سپاه بود، همه را دستگیر کردم و به پارس آوردم و سرزمین سوریه، کیلیکیه و سرزمین کاپادوکیه را
 گرفتم .


این بار از رومیان، سرزمین اسکندریه و شهرستان کتسیوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهر شمشات با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کرترای با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ایگا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ماماسیتا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان مالوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان آدانا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ترسوس
با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان زفیرون با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان سپستیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کورکوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان انزرپوس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کاستاپلا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان نرینیاس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان پلاویاس با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان تودینا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان قیصریه با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کومانادیا
با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان کوپستریا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان سباستیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان بیرت با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان راکوندیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان لارندیا با ناحیه‌های اطراف آن، شهرستان ایکوندیا با ناحیه‌های اطراف آن، همه شهرستان‌ها با ناحیه‌های اطراف آن سی و شش.


و از مردمان روم واز انیران اسیر آورده شد در ایران بزرگ، اندر پارس، پارت، خوزستان، آسورستان و دیگر سرزمین به سرزمینی که از آنِ ما و پدر و نیاکان و پیشینیان ما بود، در آن جاها سکنی دادیم.

و ما سرزمین‌های بسیار دیگری را خواستیم و بسیار نام(=آوازه) و نیوی(=دلیری) کردیم که اینجا ننوشتیم. اما آن چند مقداری از کرده هارا فرمان دادیم نوشتن تا کسی که پس ازما خواهد بود این نیکنامی  و نیوی و خداوندگاری ایران را بشناسد. 

و با پشتیبانی ایزدان کشور‌های دنیا را به دست آوردیم و آباد کردیم، این چنین ما در کشور بسیار فرماندار (آذر بهرام) نشانیدیم و بسیار مغ مردان را کرفه کردیم و ایزدان را نیایش‌های بزرگ کردیم و اینجا، در کتیبه نوشتیم:



یک آتشی معروف به شاپور نام برای [آمرزش] روان و نیکنامی‌مان، آتشی معروف به آذر-آناهید نام برای [آمرزش] روان و نیکنامی دخترمان آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها، آتشی معروف به هرمزد-اردشیر نام برای [آمرزش] روان و نیکنامی هرمزد-اردشیر، پسرمان، بزرگ شاه ارمنیان، آتشی معروف به شاپور نام برای [آمرزش] روان و نیکنامی شاپور، پسرمان، شاه میشان
آتشی معروف به نرسه نام برای [آمرزش] روان و نیکنامی آزاده مزدیسن، نرسه، پسرمان، شاه هند [و] سکستان و توران تا ساحل دریا [برپا کردیم]. و آنچه را که بدین آذران ارزانی می‌داریم و آنچه از آیین‌ها که برپا داشتیم، هم چنین همه را بر این سند نوشتیم و از آن روی هزار بره را که افزون بر آیین بود و ما اینها را به آذران پیشکش کردیم، ما فرمان می‌دهیم که اینگونه کرده شود برای [آمرزش] روان ما روز
به روز(=روزانه)یک بره، یک گریو و پنج هوفن نان، چهار پاس شراب، برای [آمرزش] روان ساسان خدای و بابک شاه و شاپور شاهِ بابکان و اردشیر شاهنشاه، خورانزیم شهبانو، آذر-آناهید شهبانوی شهبانوها، شهبانوی دینی، بهرام گیلان شاه، شاپور شاهِ میشان. هرمزد-اردشیر شاه بزرگ ارمنیان، نرسه سکان شاه، شاپور-دختک
شهبانوی سکاها، چشمک بانو، شهزاده پیروز، مردود بانو، مادر شاپور شاهنشاه، شهزاده نرسه، رود-دخت شهزاده، دختر انوشک، وراز-دخت، دختر خورانزیم، شهبانوی استخر یاد و هرمزدک، پسر شاه ارمنیان، هرمزد و هرمزدک، اوتابخت و بهرام، شاپور پیروز پسر[ان] شاه میشان، شاپور-دختک، دختر شاه میشان و
هرمزد-دختک دخر سکان شاه [هرکدام] یک بره، یک گریو و پنج هوفن نان، چهار پاس شراب. و از بره [هایی] که آنجا باقی می‌ماند، تا هرزمان که طول بکشد، برای [آمرزش] روان کسانی که ما فرمودیم روانشان ستوده شود و اینجا نوشته شد:برای کسانی که در زمان خداوندگاری بابک شاه بودند:ساسان ارنوکان، فردکِ فردکان، بهرام بادِ هورکان، اسپورکِ اسپورکان، پوهرکِ مرتینکان، زیک در باربد
شاپور بیژنکان، شاپور مهروزینکان. برای کسانی که در زمان خداوندگاری اردشیر شاهنشاه بودند:ساترپ، ابرنیک شاه، اردشیر، شاهِ مرو، اردشیر شاهِ کرمان، اردشیر سکان شاه، دینیک، مادر بابکِ شاه، رودک مادر اردشیر شاهنشاه، دینیک بابکان، شهبانوی شهبانوها، اردشیر بیدخش، بابک هزارپت، دیهینِ وراز، ساسانِ سورن، ساسان اندیکان خدای، پیروزِ کارن
گوکِ کارن، ابرسامِ اردشیر فر، گیلمان دماوندی(=از دماوند)، رخش سپهبد، ماردِ دبیربد، بابک درباربد(رئیس تشریفات)، پاشهرِ ویسپورکان، ویفردِ فردکان، مهرخواست بریسکان، هوم فریاد مایگان بِد(=رئیس بایگانی)، دَرَن زین بد(رئیس اسلحه خانه)، شهرک دادور(=قاضی)، وردن آخور بد، مهرگ توسرکان، زیک زبرکان، سکپوس نخچیر بد، هوتوک آذوقه بد(=رئیس آذوقه)زاهین می‌دار. کسانی که برای(=در زمان)خداوندگاری ما بودند:اردشیر شاهِ ادیابن، اردشیر
شاه ِ کرمان، دینیک شهبانوی میشان، دستگرد شاپور، همزاسپ شاه وروچان، شاهزاده ولخشِ بابکان، شاهزاده ساسان که به وسیه فردکان نگهداری می‌شد(=پرورش یافته بود)، دیگر(=هم چنین)شاهزاده ساسان که به وسیله فردکان کدوگان نگهداری می‌شد، شاهزاده نرسه پیروز کان، شاهزاده نرسه شاپورگان، شاپور بیدخش، بابک هزارپت، پیروز اسب بد، اردشیرِ وراز، اردشیرِ سورن، نرسه اندیکان
خدای، اردشیرِ کارن، بهنام فرماندار، پریاک ساتراپ وه-اندیوک-شاپور، سریتود شاهموست، اردشیرِ اردشیر هشنوم، پاشهرِ تهم شاپور، اردشیر ساتراپ گودمان، چشمکِ نیوشاپور، بهنام شاپور هشنوم، تیر مهر دژبان شهرکَرد، زیک درباربد، اردوان دماوندی(=از دماوند)، گندفر آبکان رزمجوی و پاپیش،
پیروز-شاپور شنبیدکان، وارزن ساتراپ جی، کردسروِ بیدخش، بابک ویسپورکان، ولخش سلوکان، یزدبد، اندرزبد(=رای زن)شهبانوها، بابک سپسیردار، نرسه ساتراپ رند، تیانک ساتراپ همدان، وردبدپریستاگ بد، جود مرد رستکان، اردشیر بی فردکان، ابرسام-شاپور دریگان بد(=رئیس دربار)، نرسه بردکان، شاپور نرسکان، نرسه
آذوقه بد، هرمزد دبیر بد، نادوک زندانبان، بابک دربد(=دربان بد)، پاسپردِ پاسپردکان، آبداخش دژبدکان، کرتیر هیربد، رستگ، ساتراپِ وه اردشیر، اردشیر بیدخشان، مهر-خواست گنجور، شاپور فرماندار، ارشتادِ مهران، دبیرنامه‌ها، ساسانِ شبستان(=خواجه)ساسانکان، ویرایِ بازاربد(=رئیس بازاریان)، اردشیر ساتراپ نیریز، بغداد وردپتیکان(=گُلبدان)کرتیرِ اردوان، زروان دادبندگان
وینار ساسانکان، مانزکِ شبستان(=خواجه)، ساسانِ دادور(=قاضی)، وردن ناش پتکان، وردک(=گُلک)ورازبد(=گُرازبان)هریک، یک بره، یک گریو و پنج هوفن نان، چهار پاس شراب.


اکنون همان گونه که ما بر امور و کارهای ایزدان می‌کوشیم و دستگرد ایزدان هستیم و به یاری ایزدان این چند شهر(=سرزمین)را گرفتیم، نیکنامی و نیوی(=دلیری)کردیم، آن کسی که پس از ما خواهد بود و فرهمند بُود او چنان که بر امور و کارهای ایزدان بکوشد پس ایزدان او را یاور باشند و دستگرد کنند.
این دست نبشته(=کتیبه)من هرمزدِ دبیر، پسر شیلکِ دبیر[است].


__________________________________________

نگاره کرتیر در نقش رجب.

* کرتیر یا کردیر موبد پرنفوذ دوران ساسانی بود. گمان می‌رود که کرتیر در زمان پادشاهی هفت شاهنشاه ساسانی به ترتیب اردشیر بابکان، شاپور یکم، هرمز یکم، بهرام یکم، بهرام دوم، بهرام سوم و نرسه می‌زیسته‌ است. گمان می‌رود که اقدامات کرتیر در کار سیاست داخلی کشور دارای اهمیت قاطع و فراوان بوده‌است.
کرتیر در زمان اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسله ساسانی) مقام عمده‌ای نداشته‌است.
او در کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت ذکر کرده‌است که در زمان شاپور یکم  دومین شاهنشاه ساسانی، به سمت رئیس بزرگ همهٔ روحانیون موبدان موبد سراسر کشور منصوب شده‌است .

از روایت‌های گوناگون چنین بر می‌آید که شاپور نسبت به ادیان و مذاهب و افکار خارجی تسامح داشته‌است. مانی در زمان شاپور ظهور کرد و به حضور شاپور رسید و اجازه یافت، دین خود را تبلیغ کند. انتشار مانویت در قلمرو ساسانی که اثر دیرپایی داشت، مدیون همین روحیهٔ تسامح بود.

هرمز یکم نیز نسبت به مانی نظر تأئید و مساعدت داشته‌است و او را یک چند در دستگرد بابل، در کاخ خویش، از تعقیب مخالفان پناه داد. وی نسبت به کرتیر، هم علاقه نشان داده و حتی با اعطای کلاه و کمر که نشانه‌های اشرافیت بود، به این موبد پرشور او را در ردیف بزرگان عصر درآورد.

در دوران یکسالهٔ پادشاهی هرمزد هنوز تسامح دینی دوران پدرش شاپور یکم حکمفرما بود. به نظر می‌رسد که قدرت واقعی کرتیر از زمان بهرام یکم آغاز می‌شود.

کتیبهٔ کرتیر در کعبه زرتشت در زیر تحریر کتیبه شاپور یکم در کعبه زرتشت نگاشته شده است. در این قسمت کتیبهٔ شاپور در سطح بالاتری از دیوار کنده شده بوده و جای خالی برای کتیبهٔ کرتیر وجود داشته‌است.

این کتیبه دارای ۱۹ سطر و شامل این مطالب است:

کرتیر در ابتدا خود را معرفی می‌کند و سپس عناوین و القاب خود را در زمان پادشاهان گذشته می‌آورد. در زمان شاپور یکم عنوان هیربد داشته‌است. هرمز یکم عنوان موبد اورمزد یا موبد اهورامزدا را همراه با کلاه و کمر که تشریف بزرگان بوده، بدو بخشیده‌است. همین عنوان را کرتیر در زمان بهرام یکم برادر هرمز یکم نیز داشته‌است. پس از آن که بهرام دوم پسر بهرام یکم به سلطنت رسید، بر عناوین کرتیر افزوده شد. آنگاه کرتیر به ذکر  فهرست ایالاتی را که در زمان شاپور یکم به تصرف ایران درآمده بود ذکر می‌کند و سرانجام کتیبه با دعا پایان می‌پذیرد.


او در زمان بهرام دوم، به قدرت بسیاری دست یافت. کرتیر در زمان همین پادشاه بود که جایگاه داور داوران یا قاضی القضاتی را نیز به دست آورد. او همچنین آموزشگاه‌هایی، را برای پرورش روحانیان، زرتشتی ساخت.

پایان قدرت کرتیر:

 نرسی و پادشاهی وی، در واقع به قدرت کرتیر پایان داد و از آن پس تا یک چند سایهٔ آتشگاه از فراز تاج و تخت دور شد.

یکی دانستن تنسر و کرتیر:
(تنسر یا توسر روحانی زرتشتی در اواخرِ عصرِ اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان بوده‌است. ظاهراً تنسر از اشراف‌زادگان اشکانی بود اما او به دیانت روی آورد. نام تنسر در منابع مختلف به اشکال گوناگون مانند، لوسر، دوسر و غیره آمده‌است. تنسر پس از ظهور اردشیر بابکان به او پیوست و سمت هیربدان هیربد که بالاترین مقام در میان هیربدان بود، را داشت.)

بعضی از دانشمندان بین تنسر و کرتیر شباهت‌هایی یافته و به این نتیجه رسیده‌اند که کرتیر لقبی برای تنسر بوده‌است. اما این نظر کاملاً رد شده‌است زیرا کرتیر و تنسر هر دو نام خاصند نه عنوان. به علاوه اینکه تنسر در زمان اردشیر یکم میزیسته اما فعالیت کرتیر از دوران شاپور یکم شروع شده‌است. از روایت‌های پهلوی چنین استنباط می‌شود که فعالیت‌های تنسر با کرتیر تفاوت داشته‌است. بنا به روایت دینکرد کتاب چهارم،۴۱۲ اردشیر شاهنشاه پسر بابک، به راهنمایی درست تنسر آن نوشته‌های دینی را که پراگنده بود در دربار گرد آورد. تنسر اقدام کرد و آن بخشی را که مورد قبول بود پذیرفت و مطالب دیگر را از اعتبار ساقط دانست و این را نیز فرمان داد که «از این پس در نظر ما هر تعلیمی همان است که از دین مزدیسنا باشد زیرا که اکنون از هیچگونه آگاهی و دانش عاری نیست.» در کتاب‌های پهلوی هنگامی نام تنسر ذکر می‌شود که سخن از تدوین کتاب دینی زردشتیان است که این موبد در تدوین آن در زمان اردشیر یکم نقش اساسی داشته‌است و از این روست که نام وی در این مورد در کتاب‌های زرتشتی برجای مانده‌است .


بنابراین شاید بتوان گفت تنسر نقش اجرایی چندانی در سیاست اوائل دوران ساسانی نداشته‌است و بیشتر فرضیه پرداز بوده‌ است تا سیاستمدار در حالی که کرتیر برعکس مجری سخت گیر سیاست‌ بوده و توجه و علاقهٔ بیش از حد او به سیاست نام او را از نوشته‌های دینی زدوده است.

سنگ‌نوشته‌ها:

از کرتیر چهار سنگ‌نوشته در استان فارس برجای مانده‌است. کتیبه‌های کرتیر بطورکلی به شرح جایگاه و پایهٔ کرتیر و بیان کارهای خداپرستانهٔ کرتیر و شرح معراج او اختصاص دارد. و به زبان پارسی میانه و خط پهلوی می‌باشد.

این سنگ‌نوشته‌ها شامل:

کتیبه کرتیر در نقش رجب، در سمت راست پیکر اردشیر بابکان در نقش رجب در نزدیکی تخت جمشید
کتیبه کرتیر در سرمشهد، در قسمت بالای پیکر بهرام دوم در سرمشهد
کتیبه کرتیر در کعبه زرتشت، در زیر سنگ‌نوشته سه زبانی شاپور در کعبه زرتشت در نقش رستم
کتیبه کرتیر در نقش رستم، در سمت راست پیکرنگاره‌های پیروزی شاپور یکم در صخره نقش رستم

نقش برجسته‌های کرتیر:

نقش برجستهٔ کرتیر در مراسم تاجگذاری اردشیر بابکان، در این نقش برجسته اهورامزدا حلقهٔ شهریاری را به اردشیر تسلیم می کند. در نقش رجب
نقش برجستهٔ کرتیر در پیروزی شاهنشاه شاپور یکم بر رومیان. در صخره نقش رستم
نقش برجستهٔ کرتیر در سرمشهد او همراه بهرام دوم که در حال شکار شیران است و همسر و جانشین وی، تصویر شده است.
نقش برجستهٔ کرتیر در نقش بهرام دوم و درباریان در نقش رستم، کرتیر در سمت راست بهرام ایستاده است.


بهرام دوم و درباریان درنقش رستم. کرتیر از سمت چپ نفر دوم است.

بهرام دوم در حال شکار در نقش برجسته‌ای در سرمشهد، کرتیر در این تصویر پشت بهرام است.

یادمان پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، کرتیر سمت راست تصویر (پشت شاپور) است.


تاجگذاری اردشیر بابکان، کرتیر سمت چپ تصویر است.


هیچ نظری موجود نیست: