۲۲.۲.۹۲

غرب و کره شمالی‌ و ایران


شبه جزیره کره و یا کشور کره، با تاریخی‌ بیش از ۵ هزار سال از سال ۱۹۴۵ که به دنبال شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم از سلطه و اشغال این کشور آزاد شد، عملا به دو کشور تقسیم گردید. قسمت شمالی آن به اشغال شوروی و قسمت جنوبی آن به اشغال آمریکا درآمد. در سال ۱۹۴۶ حزب کمونیست کره شمالی با حمایت شوروی تشکیل و کیم ایل سونگ رهبر آن شد.در سال ۱۹۴۸ جمهوری دمکراتیک خلق کره اعلام موجودیت کرد. در سال ۱۹۵۰ بخش جنوبی شبه جزیره کره اعلام استقلال کرد که متعاقب آن مورد حمله بخش شمالی قرارگرفت و به این ترتیب جنگ دو کره آغاز شد.

تقسیم یک ملت و یک سرزمین به دو بخش کاملا جداگانه دارای چنان آثار و عواقبی بود که به زودی و با تحریک ابرقدرتها بخصوص انگلیس منجر به جنگ خونین و ویرانگر بین آنها گشت. جنگ کره از ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ تا ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ به طول انجامید و به قیمت جان دو ملیون انسان تمام شد. پایان جنگ با انعقاد قرارداد آتش بس بین دو کره تحقق یافت، گرچه تا زمان حاضر توافقی برای صلح پایدار به طور رسمی بین دو کشور صورت نگرفته است. بر اساس این قرارداد، دو طرف (از جمله ایالات متحده که در جنگ به نفع کره جنوبی وارد شده بود) مجاز بودند که به گشت زنی در داخل منطقه حائل (غیر نظامی) بپردازند. همچنین نیروهای ناظر آتش بس سازمان ملل در منطقه حائل بین دو کشور مستقر شدند و وظیفه نظارت بر اجرای مقررات قرارداد مزبور را به عهده گرفتند.


اختلافات دو کره و جانبداری ابرقدرتها از طرفین دعوی چنان بود که تا پایان دوران جنگ سرد، هیچیک از دو کره موفق نشدند به عضویت سازمان ملل درآیند. شوروی در شورای امنیت از عضویت کره جنوبی جلوگیری می کرد و آمریکا متقابلا موافقت با عضویت کره شمالی در سازمان ملل را موکول به موافقت با عضویت کره جنوبی در این سازمان کرده بود. فروپاشی اتحاد شوروی موجب شد که کره شمالی بزرگترین و مهمترین حامی سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را از دست بدهد. همین امر سبب شد که روسیه (دولت جانشین شوروی) نه تنها از مخالفت با عضویت کره جنوبی در سازمان ملل دست بردارد بلکه این کشور را در اوت ۱۹۹۲ به رسمیت بشناسد. نهایتا هر دو کره در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۱ همزمان به عضویت سازمان ملل پذیرفته شدند. با از دست رفتن حمایت مسکو از پیونگ یانگ، پکن به ظاهر به صورت تنها متحد و حامی حکومت کمونیستی کره شمالی درآمد. در حالی‌ که کشور انگلستان پیش از این در آنجا پایگاه‌های مداخلانه پنهانی‌ ایجاد کرده بود و برای مخفی‌ ماندن دخالت‌هایش در‌های کره شمالی‌ را به روی دنیا بست، همان کاری که به بهانه حمله به سفارت آمریکا در ایران انجام شد. بی‌شک از نظر دیپلماتیک، کره شمالی منزوی‌ترین دولت به حساب می آید و این انزوا با تداوم و استمرار سیاستهای سنتی این کشور هر روز بیشتر شده است.

از بدو تاسیس کره شمالی، آمریکا همواره موضع خصمانه‌ای نسبت به این کشور داشته و نقش اساسی در انزوای آن در سطح بین المللی ایفا کرده است.( همان سناریویی که برای ایران ریخته شد) در سپتامبر ۱۹۵۶ امریکا تصمیم گرفت که بر خلاف بند ۱۳ (د) قرارداد آتش بس کره، تسلیحات هسته‌ای در خاک کره جنوبی مستقر کند. این تصمیم در مراحل مختلف طی سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ به اجرا درآمد. تلاش‌های شوروی و هم پیمانانش در سازمان ملل برای جلوگیری از تصمیم آمریکا به جایی نرسید. متقابلا کره شمالی اقدام به ایجاد تاسیسات عظیم زیرزمینی تسلیحات متعارف در نزدیکی منطقه حائل کرد به طوری که نیروهای کره جنوبی و آمریکایی در تیررس این تسلیحات قرارگرفتند.در سال ۱۹۶۳ کره شمالی از شوروی درخواست کمک کرد تا بتواند به تکنولوژی و تسلیحات هسته‌ای دست پیداکند؛ اما این درخواست پذیرفته نشد. معهذا شوروی موافقت کرد که به برنامه صلح آمیز هسته‌ای کره شمالی از جمله آموزش کارشناسان این کشور کمک کند. بعدها چین هم با درخواست مشابه کره شمالی مخالفت کرد. ( همان سناریویی که در مورد ایران به اجرا درامد)



وضعیت بین دو کره علیرغم قرارداد آتش بس همواره تنش آمیز و ناپایدار بوده است. حضور نیروهای آمریکایی در منطقه حائل همواره مورد اعتراض کره شمالی بوده و بارها این نیروها را نیروهای اشغالگر خوانده است. بعد از فروپاشی شوروی، کره شمالی سعی کرد تا به توافقی امنیتی با آمریکا دست یابد و برای این منظور پیشنهاد کرد که طی مذاکرات دوجانبه جهت عقد قرارداد عدم تجاوز با آمریکا امضا کند که آمریکا با این پیشنهاد موافقت نکرد.نظر آمریکا این بود که مذاکره با کره شمالی صرفا باید از طریق شش جانبه (شامل کره شمالی، کره جنوبی، آمریکا، روسیه، چین و ژاپن) صورت گیرد. آمریکا ادعا می کرد که کره شمالی پایبند توافقات قبلی نبوده و قابل اعتماد نیست. کره شمالی در بدو امر پیشنهاد آمریکا را رد کرد و نتیجتا بن بستی به وجود آمد که سالها به درازا کشید. مآلا با تلاش‌های دیپلماتیک چین، مذاکرات کره شمالی با آمریکا در قالب گروه شش جانبه در اوت ۲۰۰۳ شروع گردید و در سال‌های بعد به طور نه چندان منسجم ادامه یافت.

در سال ۲۰۰۰ تحول مهمی در روابط دو کره به وجود آمد و آن ملاقات سران دو کشور در پیونگ یانگ بود. به دنبال این دیدار تبلیغات دو کشور علیه یکدیگر متوقف گردید. روزنامه نگاران جنوب به دیدار همتایان شمالی خود رفتند. زندانیان کره شمالی در کره جنوبی مورد عفو قرارگرفته و آزاد شدند. در سال ۲۰۰۱ هیاتی از اتحادیه اروپا به ریاست نخست وزیر سوئد برای بررسی وضعیت کره شمالی به آن کشور سفر کرد تا امکان ارتقای روابط را ارزیابی کند.در سال ۲۰۰۲ نخست وزیر ژاپن برای نخستین بار به کره شمالی سفر کرد که دراین سفر رهبر کره شمالی از ژاپن به خاطر ربودن اتباع ژاپنی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی عذرخواهی نمود. در خلال این سال‌ها تصور می شد که کره شمالی به تدریج در حال خروج از انزوای سیاسی و اقتصادی است؛ اما در سال‌های بعد بطلان این تصور مشهود گردید.



تحولات هسته‌ای کره شمالی

تلاش کره شمالی برای دست یابی به فن آوری هسته‌ای از سال‌های اولیه دهه پنجاه میلادی شروع شد. در دسامبر ۱۹۵۲ کره شمالی مؤسسه‌ای به نام مؤسسه تحقیقات انرژی هسته‌ای تاسیس کرد، اما فعالیت‌های هسته‌ای کره شمالی با انعقاد قرارداد همکاریهای فنی با شوروی در فوریه ۱۹۵۶ آغاز گردید. بر اساس این قرارداد، کارشناسان کره شمالی برای آموزش به شوروی اعزام شدند. متعاقبا در سال ۱۹۵۹ قراردادی بین شوروی و کره شمالی به امضا رسید که طی آن مسکو متعهد شد تا یک مجتمع تحقیقات هسته‌ای صلح آمیز برای کره شمالی در منطقه یونگبیون دایر کند.در خلال دهه شصت میلادی، این مجتمع از طریق همکاری و کمک‌های فنی گسترده شوروی توسعه چشمگیری یافت. در این سالها روابط کره شمالی با چین دچار رکود بود که ظاهرا دلیل اصلی آن مخالفت چین با درخواست رهبر کره شمالی برای دادن فن آوری هسته‌ای به این کشور بود. گفته می شود که پیشرفت برنامه هسته ای کره شمالی صرفا ناشی از کمک‌های مسکو نبود بلکه فن آوری بومی و تلاش‌های دانشمندان این کشور نیز نقش بسزایی در این زمینه داشته است.

در خلال دهه‌های هفتاد و هشتاد میلادی، مرکز ثقل توسعه صنعتی کره شمالی بر برنامه هسته ایآن قرار داشت و در این دوران پروژه هسته‌ای آن رشد قابل توجهی یافت. به همین دلیل، فشارهای آمریکا بر شوروی افزایش یافت تا در مورد همکاریهای هسته‌ای خود باکره شمالی تجدید نظر کند. این فشارها نهایتا سبب شد تا کره شمالی قرارداد پادمان سه جانبه‌ای با آژانس بین المللی انرژی اتمی و شوروی در ژوئیه ۱۹۷۷ امضا کند و بدین ترتیب مجتمع یونگبیون زیر نظارت آژانس قرار گیرد. به علاوه، کره شمالی در قبال دریافت چهار راکتور آب سبک از شوروی، معاهده عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای (ان.پی.تی.) را در دسامبر ۱۹۸۵ امضا کرد.

در سپتامبر ۱۹۹۱ جرج بوش (پدر) رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که تسلیحات هسته‌ای را از خاک کره جنوبی خارج می کند که در دسامبر همان سال رئیس جمهور کره جنوبی رسما اعلام کرد که در آن کشور دیگر سلاح هسته‌ای وجود ندارد. متعاقبا دو کره "بیانیه مشترک هسته‌ای زدایی از شبه جزیره کره" را امضا کردند. در این بیانیه طرفین متعهد شدند تا از "آزمایش، ساخت، تولید، دریافت، تملک، ذخیره سازی، استفادهیا بکارگیری سلاح‌های هسته ای" خودداری کنند. این بیانیه که نوعی قرارداد رسمی بین دو کشور بود، رژیم نظارت دو جانبه‌ای را نیز پیش بینی کرده بود که در عمل هرگز به مورد اجرا درنیامد.



با پایان یافتن دوران جنگ سرد و فروپاشی شوروی، موقعیت کره شمالی مخصوصا در زمینه هسته‌ای آسیب پذیر شد.همین وضعیت موجب شد تا کره شمالی در سال ۱۹۹۲ موافقت نامه پادمان‌های آژانس را رسما بپذیرد. متعاقب آن بازرسی‌های متعددی از سوی بازرسان آژانس از تاسیسات هسته‌ای کره شمالی در آن سال به عمل آمد. اما زمانی که در فوریه ۱۹۹۳ آژانس درخواست کرد تا از دو سایت مشکوک بازدید کند، کره شمالی با آن مخالفت کرد و این دو سایت را نظامی و غیرقابل بازرسی توصیف نمود. به دنبال این مخالفت، آژانس از شورای امنیت سازمان ملل خواست که کره شمالی را ملزم به اجازه دادن برای بازدید از دو سایت مورد نظر کند. در پاسخ، کره شمالی هم در تاریخ ۱۲ مارس ۱۹۹۳ اعلام کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد. پس از مذاکرات فشرده و سخت سیاسی، و با فشار آمریکا، کره شمالی موضوع خروج خود از ان پی تی را یک روز قبل از عملی شدن، به حال تعلیق درآورد اما اعلام کرد که تعهدش به پادمان‌ها مربوط به فعالیت‌های زمان حاضر است نه فعالیت‌های گذشته.

در ماه مه ۱۹۹۴ کره شمالی در تاسیسات و مواد هسته‌ای خود اقدامات و جابجایی هایی بدون حضور بازرسان آژانس صورت داد که منجر به بروز بحران تازه‌ای شد. نگرانی از این جابجایی‌ها مربوط به پسمانده‌های سوختی بود که بیم آن می رفت برای کاربرد نظامی ذخیره شده باشد. بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به این اقدام کره شمالی اعلام کرد که از شورای امنیت خواهد خواست تا تحریم‌های اقتصادی علیه کره شمالی وضع و اعمال نماید. کره شمالی هم اعلام کرد که تحریم‌های اقتصادی را "اقدام جنگی" تلقی کرده و با آن مقابله می کند. این بحران با سفر جیمی کارتر به پیونگ یانگ و ملاقات و توافق وی با کیم ایل سونگ در ژوئن ۱۹۹۴ فروکش کرد.این دیدار منجر به تدوین یک "چارچوب توافق شده" بین آمریکا و کره شمالی در اکتبر ۱۹۹۴ گردید. این توافق دارای نکات مهم و قابل توجهی بود از جمله این که کره شمالی عمده فعالیت‌های هسته‌ای خود را متوقف (فریز) کرده و آژانس این توقف را تائید کند، و به "بیانیه مشترک هسته‌ای زدایی شبه جزیره کره" پایبند باشد؛ و در مقابل، آمریکا برای تشکیل یک کنسرسیوم بین المللی برای ساخت دو راکتور آب سبک در کره شمالی پیش قدم شود، و علاوه بر آن تا سال ۲۰۰۳ سالانه ۵۰۰۰۰۰ تن نفت در اختیار کره شمالی قرار دهد با این هدف و برنامه که در سال ۲۰۰۳ اولین راکتور آب سبک به مرحله عملیاتی شدن برسد. به علاوه، آمریکا رسما تضمین دهد که مبادرت به تهدید و یا استفاده از سلاح هسته‌ای علیه کره شمالی نخواهد کرد.

"چارچوب توافق شده" برای مدتی قریب یک دهه حاکم بر روابط آمریکا با کره شمالی بود و همین امر موجب کاهش بحران در شبه جزیره شده بود. با این وجود هیچیک از طرفین آن از اجرای آن رضایت نداشتند. آمریکا از عدم اجازه به بازرسان آژانس برای بازرسی فعالیت‌های گذشته کره شمالی ناخشنود بود و کره شمالی از تاخیر در ساخت راکتور آب سبک ناراضی. در سال ۲۰۰۱، دولت جرج بوش (پسر) رئیس جمهور آمریکا نگاه سخت گیرانه تری نسبت به اجرای "چارچوب توافق شده" داشت. در جامعه بین المللی هم شایع بود که کره شمالی مخفیانه در پی ساختن بمب است. در این فضا بود که بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره از کره شمالی به عنوان "محور شرارت" نام برد. در تابستان ۲۰۰۲ مقامات اطلاعاتی آمریکا اعلام کردند که فن آوری غنی سازی بالای اورانیوم از پاکستان به کره شمالی منتقل شده و در قبال آن، پاکستان تکنولوژی ساخت موشک بالستیک از کره شمالی دریافت کرده است. در اکتبر ۲۰۰۲ مقامات آمریکایی ادعا کردند کهکره شمالی در مذاکرات دو جانبه تلویحه تائید کرده اند که غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا را مخفیانه انجام داده اند، اما کره شمالی در پاسخ گفت که این برنامه را برای دفاع از خود صرفا در دستور کار داشته است. آمریکا بر اساس ادعای خود، در دسامبر ۲۰۰۲ تحویل محموله‌های نفت بهکره شمالی را متوقف کرد و کره شمالی هم متقابلا به توقف (فریز) فعالیت‌های هسته‌ای خود پایان داد و بازرسان آژانس را اخراج و در تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۰۳ اعلام کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد. البته کره شمالی در ابتدا گفت که با شکستن فریز قصد تولید انرژی صلح آمیز دارد و هدفش ساختن بمب نیست.

سال ۲۰۱۳ نوید بخش کاهش بحران شبه جزیره کره نبوده است. در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۳ کره شمالی مبادرت به سومین آزمایش هسته‌ای کرد. این اقدام همانند آزمایش‌های قبلی کره شمالی با اعتراض و محکومیت بین المللی مواجه گردید. شورای امنیت در تاریخ ۷ مارس ۲۰۱۳ طی قطعنامه ۲۰۹۴ ضمن محکوم کردن این اقدام، تحریم‌های جدیدی علیه کره شمالی وضع کرد. در پاسخ به این قطعنامه، کره شمالی آمریکا و کره جنوبی را به حمله هسته‌ای تهدید کرد. این تهدید بحران کره را به مرحله تازه و خطرناکی رسانده است. آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و حتی استرالیا واکنش‌های تندی در قبال تهدیدات کره شمالی نشان داده و تمهیدات جدی اندیشیده اند. آمریکا فشار سیاسی سنگینی بر چین وارد کرده تا با استفاده از نفوذ خود و شرکت در اعمال تحریم‌های شورای امنیت علیه کره شمالی، موجب رفع تهدید حمله هسته‌ای این کشور شود. البته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، عملی شدن تهدید کره شمالی را چندان محتمل نمی دانند گرچه حتی تهدید به استفاده از سلاح‌های اتمی را اقدامی خطرناک و غیرعاقلانه تلقی می کنند.
در اوائل سال ۲۰۰۳ آمریکا ادعا کرد که فعالیت‌های کره شمالی مشکوک است و نشانه از انحراف به سمت نظامی شدن دارد. در سپتامبر همان سال، گفته‌های سخنگوی وزارت خارجه کره شمالی حکایت از آن داشت که این کشور به مواد لازم برای ساخت چهار تا شش بمب هسته‌ای دست یافته است. در آوریل ۲۰۰۳ بنا به پیشنهاد چین، مذاکرات سه جانبه‌ای بین آمریکا، چین وکره شمالی با هدف پایان دادن به بحران هسته ایکره شمالی در پکن صورت گرفت که در نهایت به مذاکرات شش جانبه (شامل کره شمالی، کره جنوبی، آمریکا، روسیه، چین و ژاپن) تبدیل شد. اولین دور این مذاکرات در اوت ۲۰۰۳ برگزارشد و سپس در فوریه و ژوئن ۲۰۰۴ ادامه یافت ولی به دلیل تنش بین کره شمالی و آمریکا برای یک سال متوقف گردید تا این که مجددا در ژوئیه ۲۰۰۵ از سرگرفته شد. سرانجام در سپتامبر ۲۰۰۵ مذاکرات شش جانبه به نتیجه رسید و گروه شش با امضای سندی تحت عنوان "بیانیه اصول" از گسترش بحران کره جلوگیری کرد. بر اساس این سند، کره شمالی تعهد کرد که برنامه هسته‌ای خود را کنار بگذارد و به ان پی تی بازگردد و بازرسان آژانس را بپذیرد. در مقابل، آمریکا اعلام کرد که قصد حمله هسته‌ای یا غیرهسته‌ای به کره شمالی ندارد و تسلیحات هسته‌ای در کره جنوبی مستقر نمی کند. طرفین همچنین بر تنفیذ و اجرای "بیانیه مشترک هسته‌ای زدایی از شبه جزیره کره" تاکید کردند. مشکلی که بر سر اجرای این بیانیه به وجود آمد تفسیر متفاوت آمریکا و کره شمالی در مورد تعهدات یکدیگر و اقدامات متناقض آنها با مفاد بیانیه بود. با این ترتیب، مذاکرات شش جانبه و "بیانیه اصول" برای مدت ۱۸ ماه به دست فراموشی سپرده شد.

در طول سال ۲۰۰۶ بحران هسته‌ای کره شمالی عمق بیشتری یافت. در اکتبر این سال، کره شمالی مبادرت به نخستین آزمایش هسته‌ای خود کرد. شورای امنیت سازمان ملل بلافاصله واکنش نشان داد و با صدور قطعنامه ۱۷۱۸ تحریم هایی را علیه کره شمالی وضع و اعمال نمود. در این اوان چین تلاش دیپلماتیک فشرده‌ای به کار برد تا این که گروه شش در دسامبر ۲۰۰۶ در پکن تشکیل جلسه داد.این جلسه نتیجه‌ای نداشت. مجددا در فوریه ۲۰۰۷ گروه شش تشکیل گردید که در پایان از آن به عنوان مذاکرات موفق نام برده شد. در این اجلاس طرفهای مذاکره کننده بر سندی توافق کردند که عنوان "اقدامات مقدماتی برای اجرای بیانیه مشترک" را یدک می کشید. بر پایه این سند،کره شمالی موافقت کرد تا به تمام فعالیت‌های هسته‌ای خود پایان دهد و برنامه هسته‌ای خود را کنار بگذارد و به ان پی تی بپیوندد و پادمان‌های آژانس را بپذیرد به طوری که همه این اقدامات ظرف مدت ۶۰ روز صورت گیرد. در مقابل، بسته تشویقی شامل کمک‌های اقتصادی و انرژی به کره شمالی ارائه شود. همچنین آمریکا تعهد کرد که ۲۵ ملیون دلار دارایی‌های کره شمالی را که در یکی از بانک‌های ماکائو ضبط شده بود، را آزاد کند. بانک مزبور بعدا اعلام کرد که به دلیل تحریم‌های آمریکا قادر نیست دارایی هایکره شمالی را آزاد نماید. همین مساله باعث شد تا روسیه پا درمیانی کند و با انتقال دارایی‌های مذکور به یکی از بانک‌های آن کشور، از بی‌اثر شدن نتیجه مذاکرات شش جانبه جلوگیری کند.

بعد از توافق فوریه ۲۰۰۷، کره شمالی مبادرت به تعطیلی و بستن تاسیسات هسته‌ای خود کرد و به بازرسان آژانس اجازه داد از محل‌های مورد نظر بازرسی نمایند. در دور بعدی مداکرات شش جانبه، "برنامه عمل دوم" مورد توافق قرارگرفت که به موجب آن کره شمالی موظف شد گزارش صحیح و کاملی از فعالیت‌های هسته‌ای خود تا آخر دسامبر ۲۰۰۷ ارائه کند. این تاریخ سپری شد و گزارشی از سوی کره شمالی ارائه نگردید که دلیل آن استنکاف کره شمالی از ذکر فعالیت‌های گذشته خود بود. با تلاش و فشار سیاسی چین، سرانجام کره شمالی در تاریخ ۲۶ ژوئن ۲۰۰۸ گزارش خود را به آژانس ارائه کرد. با این که محتوای این گزارش آشکار نگردید اما رسانه‌های غربی ادعا کردند که گزارش کامل و صحیحی نبوده و از ذکر همکاری کره شمالی با کشورهایی مثل سوریه خودداری کرده است. معهذا دولت بوش به کنگره اعلام کرد که در نظر دارد کره شمالی را از لیست کشورهای حامی تروریسم حذف کرده و برخی تحریم‌ها در زمینه انرژی علیه کره شمالی را ملغی نماید. در پاسخ به این اقدامات، کره شمالی مبادرت به تخریب برج خنک کننده در مجتمع یونگبیون کرد—اقدامی که توجه جهانی را به خود جلب نمود. حذف کره شمالی از لیست حامیان تروریسم با تاخیر صورت گرفت وکره شمالی تهدید به از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای خود کرد. نهایتا در تاریخ ۱۱ اکتبر ۲۰۰۸ کره شمالی از لیست تروریسم حذف شد و در مقابل قبول کرد که مذاکرات در مورد از کارانداختن تاسیسات هسته‌ای خود آغاز شود. متعاقبا گروه شش در دسامبر ۲۰۰۸ در پکن تشکیل جلسه داد تا در مورد نحوه راستی آزمایی در خصوص از کارانداختن تجهیزات و تاسیسات هسته ایکره شمالی مذاکره شود. این مذاکرات به دلیل حساسیت زیاد به نتیجه‌ای نرسید.

سال ۲۰۰۹ آرامشی در بحث هسته‌ای کره شمالی به ارمغان نیاورد. پرتاب راکت به فضا از سوی کره شمالی در مارس ۲۰۰۹ جنجال زیادی ایجاد کرد. آمریکا، ژاپن و کره جنوبی این اقدامکره شمالی را نقض قطعنامه شورای امنیت و تعهدات این کشور خواندند. کره شمالی هم در پاسخ به این اعتراضات، بر خلاف توافقات حاصله در گروه شش، بازرسان آژانس را اخراج و به بازسازی مجتمع یونگبیون مبادرت کرد. در ۲۵ مه ۲۰۰۹ کره شمالی دست به دومین آزمایش هسته‌ای خود زد. این اقدام واکنش تند جامعه بین المللی را بدنبال داشت، از جمله واکنش شورای امنیت که مبادرت به صدور قطعنامه ۱۸۷۴ نمود. در اقدامی تلافی جویانه، کره شمالی اعلام کرد که غنی سازی اورانیوم را از سر می گیرد و به میز مذاکرات شش جانبه باز نمی گردد و به توافقات قبلی پایبند نمی باشد.

تنش بین دو کره در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ ادامه یافت. کیم جونگ ایل رهبرکره شمالی سه بار به چین سفر کرد. در این سفرها وی تلاش کرد تا با کمک و کسب حمایت دیپلماسی چین از وخامت اوضاع بکاهد. معهذا حوادث میدانی مانع از کاهش بحران شد، از جمله چند مورد برخورد نظامی با کره جنوبی. در مارس ۲۰۱۰ کره شمالی به یک کشتی کره جنوبی حمله و آن را غرق کرد که موجب کشته شدن ۴۶ سرنشین آن گردید.البته کره شمالی رسما مسؤلیت این حمله را به عهده نگرفت. در نوامبر همین سال کره شمالی به جزیره یون پیونگ کره جنوبی حمله کرد که تعدادی کشته بر جای گذاشت. در مارس ۲۰۱۱ کره شمالی اعلام کرد که حاضر است به مذاکرات شش جانبه بدون قید و شرط باز گردد، لکن در همین زمان منابع غیررسمی گزارش دادند که کره شمالی در حال تکمیل تاسیسات هسته‌ای خود است و موفق شده است تا پایان این سال تعداد ۲۰۰۰ سانتریفیوژ پی ۲ را در یونگ بیون نصب کند.

مرگ کیم جونگ ایل در دسامبر ۲۰۱۱ امیدها را برای احیای مذاکرات شش جانبه زنده کرد. در فوریه سال ۲۰۱۲ مذاکراتی بین آمریکا و کره شمالی صورت گرفت که در نتیجه آن کره شمالی اعلام کرد که در مقابل دریافت کمک غذایی از ایالات متحده، وقفه‌ای (موراتوریوم) در آزمایش هسته ای، غنی سازی اورانیوم، و آزمایش موشک‌های دوربرد را به مرحله اجرا می گذارد.با این وجود، آمریکا از پیشنهاد ارائه کمک غذایی خود به کره شمالی صرفنظر کرد به دلیل این که این کشور مبادرت به پرتاب موشک حامل ماهواره به فضا در ۱۲ آوریل ۲۰۱۲ نمود. استدلال آمریکا این بود که از نظر فنی فرق چندانی بین راکت حامل ماهواره با موشک بالستیک نیست و پرتابموشک بالستیک از سوی کره شمالی توسط قطعنامه‌های ۱۷۱۸ و ۱۸۷۴ شورای امنیت منع شده است. کره شمالی در دسامبر ۲۰۱۲ با پرتاب راکت ماهواره دیگری به فضا فرستاد که واکنش بین المللی را به دنبال داشت، از جمله واکنش شورای امنیت که در تاریخ ۲۲ ژانویه ۲۰۱۳ طی قطعنامه ۲۰۸۷ از کره شمالی خواست به فعالیت‌های هسته‌ای و برنامه موشکی خود پایان دهد.

سال ۲۰۱۳ نوید بخش کاهش بحران شبه جزیره کره نبوده است. در تاریخ ۱۲ فوریه ۲۰۱۳ کره شمالی مبادرت به سومین آزمایش هسته‌ای کرد. این اقدام همانند آزمایش‌های قبلی کره شمالی با اعتراض و محکومیت بین المللی مواجه گردید. شورای امنیت در تاریخ ۷ مارس ۲۰۱۳ طی قطعنامه ۲۰۹۴ ضمن محکوم کردن این اقدام، تحریم‌های جدیدی علیه کره شمالی وضع کرد. در پاسخ به این قطعنامه، کره شمالی آمریکا و کره جنوبی را به حمله هسته‌ای تهدید کرد. این تهدید بحران کره را به مرحله تازه و خطرناکی رسانده است. آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و حتی استرالیا واکنش‌های تندی در قبال تهدیدات کره شمالی نشان داده و تمهیدات جدی اندیشیده اند. آمریکا فشار سیاسی سنگینی بر چین وارد کرده تا با استفاده از نفوذ خود و شرکت در اعمال تحریم‌های شورای امنیت علیه کره شمالی، موجب رفع تهدید حمله هسته‌ای این کشور شود. البته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، عملی شدن تهدید کره شمالی را چندان محتمل نمی دانند گرچه حتی تهدید به استفاده از سلاح‌های اتمی را اقدامی خطرناک و غیرعاقلانه تلقی می کنند.

هیچ نظری موجود نیست: