انفجاری در شهرکی به نام ریحانلی در مرز میان ترکیه و سوریه رخ داد که طی آن حداقل ۴۶ پناهنده سوری کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند. هنوز ساعاتی از اعلام وقوع این حادثه نگذشته بود که دولت ترکیه انگشت اتهام خود را متوجه سوریه کرد. داوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرده است که ۹ تن در ارتباط با این عملیات بازداشت شده اند. محل حادثه جایی است که پناهندگان سوری در آن اسکان داده شده اند. برای همین است که گمان زده می شود که این حادثه با تحولات جاری در سوریه مرتبط باشد. در این میان عدهای از تحلیلگران نیز می گویند که می توان دلایلی یافت که نشان دهد رژیم فاشیست ترکیه انگیزه لازم برای انجام این حادثه تروریستی را داشته است، با این هدف که تنش میان ترکیه و سوریه افزایش یابد و بهانه لازم برای دخالت نظامی در سوریه فراهم شود.
کارشناس مسائل ترکیه و خاورمیانه در گفتگو با دیپلماسی مظنونین این حمله تروریستی و واکنش دولت بشار اسد نسبت به این انفجارها را مورد بررسی قرار داده است:
انفجاری که امروز در شهرک مرزی ترکیه و سوریه با نام ریحانلی رخ داد اعتراضهای بسیاری را از سوی مقامات ترکیه در پی داشت که بیشتر انگشت اتهام خود را به سمت سوریه نشانه رفته اند. به نظر شما تا چه میزان می توان این احتمال را جدی دانست که این عملیات از سوی گروه هایی صورت گرفته تا ضمن متهم ساختن دولت سوریه بخواهند روابط ترکیه و سوریه را متشنج کنند؟
۱_ این انفجار بسیار تاسف برانگیز و تلخ بوده است ، چراکه تروریسم در هر جا و به هر شکلی و توسط هر ایدئولوژی محکوم است. این عمل بسیار ضد انسانی و جنایتکارانه بوده است و درهیچ شرایطی کشور و یا سازمانی نمی پذیرد که عدهای مردم بیگناه قربانی تفکرات نامشروع یا مبارزات جریان خاصی شوند.
۲_ به نظر می رسد کشورهای دیگر و همسایه باید این عمل را به شدت محکوم کنند تا از تکرار این حوادث جلوگیری شود، هر چند هنوز گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته است اما پیشاپیش و به هر طریق ممکن اعلام موضع کنند و از اینکه تعدادی مردم بیگناه در محلی مسکونی به جرم آنکه تنها در مرز ترکیه با سوریه سکونت دارند، قربانی شوند بسیار تاسف برانگیز است.
۳_ این حادثه در مرز میان ترکیه و سوریه اتفاق افتاده که تعداد زیادی از پناهنگان سوری را در آن محل پناه داده اند، شاید جرم این مردم تنها این بوده است که پناهنده بودند و تعداد زیادی از مردم سوری در آنجا زندگی می کردند. بنابراین این مساله با سوریه ارتباط پیدا می کند.
۴_ ترکیه مدتی است که در بحران سوریه به عنوان کشور همسایه تحت تاثیر قرار گرفته و عکس العملهای بسیاری از خود نشان داده است. همچنین می توان گفت که این عمل کار کردها هم نبوده است، به دلیل آنکه هم اکنون شرایط مذاکره میان کردها و دولت مرکزی ترکیه وجود دارد. از سوی دیگر به نظر می رسد که کردهای سوریه نیز دست به این اقدام زده باشند به دلیل آنکه آنها نیز به نوعی در ارتباط باکردهای ترکیه و عراق هستند، بنابراین می توان انگشت اتهام را از کردها برداشت. در نتیجه باید این مساله را به جریانهای ترورویستی دیگری که در سوریه حضور دارند همانند القاعده ایها و سلفیها مربوط دانست. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که شاید سلفیها این کار را کرده باشند، اما دلیل آنها برای انجام چنین کاری چیست؟ آنها قصد دارند تا از چه کسی انتقام بگیرند چراکه آنها که با دولت مرکزی در حال جنگ هستند.
۵_ این مساله که دولت سوریه چنین اقدامی کند بسیار بعید است، به دلیل آنکه در آغاز درگیریها ارتش سوریه یکی از جنگندههای فانتوم ترکیه را که متعلق به ناتو است را ساقط کرد و در مقابل معذرت خواهی هم کرد. بنابراین موضع رسمی دولت هم نمی تواند این باشد که عدهای بیگناه را بکشند و مردم غیرمسلح را مورد هدف قرار دهند.
۶_ به هر میزان که هر کدام از مظنونین را مورد بررسی قرار دهیم این دایره محدودتر می شود و می توان چنین حادثهای را به جریانهای سلفی یا تروریستهای که از طرف ترکیه وعربستان اجیر شدهاند نسبت داد که علیه دولت بشار می جنگند. تعدادی از گروه هایی در جریانهای مقابل دولت بشاراسد به شکل توطئهای مرتکب این عمل شده اند تا بحران را تشدید کرده و دیدگاههای بین المللی را نسبت به دولت مرکزی سوریه منفی تر کنند. همان طور که گفته شد این ادعا وجود دارد که تروریستهای ترکیه سلاحهای شیمیایی در مقابل مردم معترض به کار برده اند.
باید اضافه کرد که این انفجار اثر مهمی داشته و آن این بوده است: در زمانی که هیچ کدام از طرفها یک دیگر را قبول ندارند و برای گفتگو نیز داوطلب نمی شوند و از موضع خود پایین نمی آیند، جریاناتی خواستار مداخلات نظامی برای بهتر شدن اوضاع در سوریه هستند. در این شرایط جان کری نیز سفر دیگری به روسیه داشته و با مقامات کرملین گفتگو کرده است، کری آنها را متقاعد کرده که کنفرانس بین المللی برای صلح سوریه تشکیل دهند و جامعه بین المللی نیز به این باور رسیده که بحران سوریه به این سادگی حل نخواهد شد و بهتر این است تا اقداماتی برای انتقال قدرت صورت بگیرد که اخضر ابراهیمی نیز از این ابتکار حمایت کرده تا این کنفرانس تشکیل شود. باید تاکید کرد پیش از آنکه چنین کنفرانسی انجام شود باید شرکت کنندگان به این باور برسند که جمع بندی آن را مورد توجه قرار داده و به آن عمل کنند.
در نکته پایانی باید به نکتهای اشاره کرد که درمورد سوریه ضروری است. در چنین شرایطی به نظر می رسد که در جریان بهار عربی بن علی استعفا داد و این استعفا سبب شد تا جامعه به همان شکل مانده و ساختارهای اقتصادی نیز دچار تحول نشده است. فرد دیگر همانند قذافی مقاومت کرد که منجر به سرنگونی وی شد و در نهایت نیروهای خارجی دخالت کرده و سبب شد تا آن کشور به ویرانی کشیده شود. مدل سوم مصر بود که با استفعا و تغییراتی تلفات آن کمتر بود. اما مشکل سوریه این است که از داخل تروریست هایی اجیر شده ترکیه و عربستان تحت عنوان مخالفان دولت و هم بشار اسد که مجبور به مبارزه با این جنایتکاران است، باعث شده اند که سوریه ویران گردد . برآورد این است که بازسازی آنچه در سوریه پیش آمده، شاید نزدیک به سی سال به طول بینجامد.
در ابتدا سخن از سلفیها نبود و تنها اخوان المسلمین دوست نداشتند که علویها روی کار باشند اما در حال حاضر سلفیها وارد میدان شدند. به این ترتیب وحشت جامعه جهانی از این است که اگر حکومت بعثی سوریه کنار رود و سلفیها در آنجا قدرت بگیرند چه اتفاقی خواهد افتاد. نمونه کوچک آن را در شاید در مقیاس یک دهم در مصر شاهد هستیم که سلفیها در این کشور چه مشکلاتی را برای جریان اخوانیها ایجاد کرده اند.
با توجه به اینکه رابطه ترکیه و سوریه بسیار متشنج است، به نظر شما در چنین شرایطی واکنش دولت سوریه به این انفجار چه باید باشد؟
دولت بشار اسد باید این حادثه را محکوم کرده و اعلام موضع کند که این عمل کار دولت سوریه نبوده است با اینکه با دولت ترکیه مخالف بوده اما این موضع بدان معنا نیست که در شهرکی مرزی و محلی که مردم عادی زندگی می کنند بمب گذاری کرده باشد. اگر دولت سوریه اعلام مواضع نکند این شائبه پیش خواهد آمد که دولت سوریه مسئول بوده است.
با توجه به اتفاقاتی که در چند مدت اخیر شاهد آن بودیم همانند حمله اسرائیل به سوریه، مواضع رسمی ترکیه در قابل مساله سوریه و درخواست از ناتو برای دخالت و انفجار اخیر در این کشور و توافق امریکا وروسیه بر سر سوریه تا چه اندازه این تئوری را محتمل می دانید که در این انفجارها قصدی وجود داشته تا شرایط را علیه سوریه وخیم تر کرده و در نهایت شرایط علیه دولت سوریه تا آن جا کشیده شود که ناتو بهانهای برای دخالت نظامی در سوریه بیابد؟
ممکن است قصد آنها این نبوده که پای ناتو را به میانه میدان باز کنند، به دلیل آنکه از آغاز پیوستن ترکیه به ناتو این مرز، مرز ناتوست که دولت ترکیه را هم در درگیریهای بی انتها این کشور با همسایگان و هم در درگیری با دشمنان فرامنطقه ای، دولت ترکیه را تنها نگذارد. این مورد یکی از مسائل منشور ناتو می باشد. بنابراین اینکه گفته شود این بمب گذاری تنها برای این انجام شده تا پای ناتو را به میان بکشانند ناتو که در این مرز سامانه موشک پاتریوترت را مستقر کرده است و نیاز به بهانه نیست. شائبه دیگری نیز مطرح است حال که سوریه قصد دارد تا به حملات اسرائیل پاسخ دهد و ممکن است دست به عملیاتی در بلندیهای جولان بزند تا مشروعیت بیشتری به دولت مرکزی دهد و بیشتر وفاق ملی ایجاد کند (به سمت جولان پیش رود)، در این شرایط رژیم اسرائیل، امریکا یا ناتو درگیر خواهند شد که به نظر می رسد چنین تحرکی تنها آتش زدن بر این بحران و درگیری است. در پایان باید گفت که هر گروهی که دست به این اقدام تروریستی زده است تنها به بدتر شدن معادله سوریه منجر خواهد شد.
منبع: دیپلماسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر