۲۵.۲.۹۲

خانه سینمای ایران و رژیم مفسد جمهوری اسلامی


به گزارش پانا، چسباندن انگ سیاسی کاری به هیئت مدیره خانه سینما و اتهامات دیگری از جمله تخلفات گسترده مالی و رانت خواری ، بی آنکه هرگز سند و مدرک روشن و مشخصی در این زمینه ارائه شود ، بهانه‌ای بود که معاونت سینمایی دیروز و ریاست سازمان سینمایی امروز را واداشت تا با شکایت به مراجع قضایی اقدام به تعطیلی این نهاد فراگیر کند.اقدامی که بی تردید در کنار برخی سوء مدیریت‌ها به وضعیت نابسامان کنونی منجر شده و سینمای ایران را در یکی از بحرانی ترین دوران حیات نزدیک به یک صد ساله اش قرار داده است.


این منازعات هر چه بود گذشت و روزنامه ها و خبرگزاری‌های کشور در نخستین روز های پس از تعطیلات سال نو خبر از دستور رئیس جمهور به وزارت ارشاد ، مبنی بر بازگشایی مجدد خانه سینما دادند.در یک ماه گذشته هم چندین بار زمزمه هایی مبنی بر تاکیدات مجدد رئیس دولت و حتی در دستور کار قرار گرفتن موضوع بازگشایی در جلسات هیئت دولت و جلسات غیر رسمی دیگر بر سر زبان ها افتاده است.اما هنوز و همچنان مسئولان ذیربط از فراهم آوردن شرایط و بستر مناسب برای بازگشایی خانه سینما سر باز می‌زنند.

در شرایطی که دولت دهم ظاهرا اصرار دارد این بحران را تا پیش از پایان کارش در مرداد ماه امسال به سامانی برساند ، همچنان مدیران محترم سازمان سینمایی در این امر تعلل می‌کنند. اواخر سال گذشته گفتند که در صورت بازگشایی خانه سینما، باید نام جدید «خانه سینمای جمهوری اسلامی ایران» را یدک بکشد.حرفی که مبنای حقوقی و عرفی روشنی ندارد.مگر نه اینکه همه ما در جمهوری اسلامی ایران زندگی و فعالیت می کنیم و باید تابع قوانین موجود باشیم؟ پس این پسوند چه معنایی دارد؟ مگر خانه تئاتر یا خانه موسیقی با چنین پسوندی فعالند؟

از اینها که بگذریم حرف و حدیث های چند روز اخیر نشان می‌دهد مدیران سازمان سینمایی کشور اصرار چندانی به حفظ تمامیت و یکپارچگی صنوف بیست و چند گانه خانه سینما در دوران پس از بازگشایی ندارند.سنگ‌های متعددی که به بهانه واهی «قانونی شدن صنوف» پیش پای خانه سینما انداخته می‌شود، بزرگ‌ترین مانع بازگشت خانه سینما به دوران گذشته است. خانه سینما سازمانی غیر دولتی است و به طریق اولی انجمن‌های زیر مجموعه آن نیز تشکیلاتی مردم نهاد ( ( NGO محسوب می شوند. حال این همه اصرار مدیران ذیربط برای مفهوم مبهم «قانونی شدن» چه معنایی می‌تواند داشته باشد، نکته‌ای است که مدیران محترم سازمان سینمایی هرگز پاسخی روشن به آن نداده‌اند. اگر « قانونی شدن» از نگاه آقایان به معنی زیر سلطه دولت رفتن این انجمن‌های صنفی باشد، آن گاه اساسا خانه سینما چه کارکردی می‌تواند یا باید داشته باشد؟
آقای مهدی عظیمی میرآبادی معاون محترم فعالیت‌های سازمان سینمایی در گفت و گویی اعلام کرده تا زمانی که همه صنوف سینمایی زیر چتر سازمان سینمایی وزارت ارشاد جمع نشوند، روند بازگشایی خانه سینما را با حداقل صنوف پیگیری خواهند کرد. پرسش اینجاست که در صورت بازگشایی خانه سینما با حضور تنها نیمی از صنوف، چه نفعی برای سینمای ایران خواهد داشت؟ صنوفی که به حق می خواهند استقلال صنفی خود را حفظ کنند و از دولتی شدن پرهیز دارند، در این وضعیت چه سرنوشتی خواهند داشت؟ در چنین وضعیتی امتناع سازمان سینمایی از بازگشایی خانه سینما با حضور تمامی صنوف پیشین ، آیا معنایی جز لج بازی و عدم تمکین نسبت به دستورات رئیس دولت دارد؟ نزدیک به یک ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و دولت تغییر خواهد کرد. آیا این همه تعلل و سنگ اندازی معنایی جز اجرای سیاست زمین سوخته و تحویل دادن ویرانه ای از خانواده سینما به دولت بعدی و وزارت ارشاد دارد؟ زمان به سرعت در حال گذار است و گروه کنونی با گرد آوری برخی انشعابات انجمن های صنفی ( و نه صنوف اصلی پیشین خانه سینما) می کوشد نام خود را به عنوان گروهی که منشاء خیر شده و خانه سینما را بازگشایی کرده در تاریخ ثبت کند، اما با روند کنونی نه تنها اجماعی فراگیر میان صنوف واقعی و اصلی شکل نخواهد گرفت، بلکه نام تیم مدیریت فعلی تنها به عنوان کسانی که خانه سینما را به تعطیلی کشاندند در یاد ها باقی خواهد ماند.
منبع: خبرآنلاین

هیچ نظری موجود نیست: