۱۵.۲.۹۲

چهار حرف : پ - چ - ژ- گ


در زبان عربی چهار حرف : پ - چ - ژ- گ وجود ندارد.آنها به جای این چهار حرف از واژ های : ف- ک-ز-ج بهره میگیرند
و اما؛ چون عربها نمی توانند «پ» را بر زبان رانند،

بنابراین ما ایرانی ها :
!به پیل میگوییم : فیل
! به پلپل میگوییم : فلفل
! به پهلویات بابا طاهر میگوییم : فهلویات بابا طاهر
! به سپیدرود میگوییم : سفیدرود
! به سپاهان میگوییم : اصفهان
! به پردیس میگوییم : فردوس
! به پلاتون میگوییم : افلاطون
! به تهماسپ میگوییم : طهماسب
! به پارس میگوییم : فارس
! به پساوند میگوییم : بساوند
! به پارسی میگوییم : فارسی
! و به پردیسی میگوییم : فردوسی
!! و به سرکوبگر مردم ایران میگوییم : مقام معظم رهبری



چون عربها نمی توانند « گ » را بر زبان بیاورند ؛

بنابراین ما ایرانی ها :
! به گرگانی میگوییم : جرجانی
! به بزرگمهر میگوییم : بوذرجمهر
! به لشگری میگوییم : لشکری
! به عسگری(که همانا عربی شدۀ لشگری است) میگوییم : عسکری
! به گرچک میگوییم : قرجک
! به گاسپین میگوییم : قزوین
! به پاسارگاد هم میگوییم : تخت سلیمان نبی



چون عربها نمی توانند « چ » را بر زبان بیاورند، 

ما ایرانی ها:
! به چمکران میگوییم : جمکران
! به چاچرود میگوییم : جاجرود
! به چزاندن میگوییم : جزاندن


! به گورستان خونین تهران هم میگوییم : بهشت زهرا
( !اگر بهشت زهرا خانم این است، وای به دوزخش)


چون عربها نمی توانند « ژ » را بیان کنند ، 

ما ایرانی ها:
! به دژ میگوییم : دز - سد دز
! به کژ میگوییم : کج
! به کژدُم میگوییم : عقرب


و چون در زبان پارسی واژه هایی مانند چرکابه ، پس آب ، گنداب ... نداریم؛
نام این چیزها را گذاشته ایم : فاضل آب ؛


! و به آن مجتهد برجستۀ حوزه هم میگوییم : علامۀ فاضل


و چون برخی از عربها از نام ایران و ایرانی و پارس و پارسی بیزارند
برخی از ما « ایرانی» ها
! به ایران میگوییم : کشور بقیة الله الاعظم
! به سرزمین کوروش میگوییم : کشور امام زمان
! به ایرانی میگوییم : اُمت مسلمان
! به زنان ایرانی میگوییم : خواهران زینب
! به فرزندان زردشت میگوییم : اُمت محمد
! به نوادگان رُستم هم میگوییم : جیش المهدی
و به آدمکُشان وزارت اطلاعات هم میگوییم : سربازان گمنام امام زمان!!؛


چون مردمی سخندان هستیم و از نوادگان فردوسی ؛
! به یاران میگوییم : صحابه
! به ابریشم میگوییم : حریر
! به ناشتا و چاشت بامدادی میگوییم : صبحانه
! به چاشت شامگاهی میگوییم : عصرانه یا افطار
! به خوراک و خورش میگوییم : غدا و اغذیه و تغذیه
! به آرامگاه میگوییم : مقبره
! به گور میگوییم : قبر
! به برادر میگوییم : اخوی
! به پدر میگوییم : ابوی
!!! و به احمدی نژاد هم میگوییم : رییس جمهور



و اکنون نمیدانیم برای این که بتوانیم زبان شیرین پارسی را دوباره بیاموزیم و به کار بندیم ؛
! از کجا باید آغاز کنیم!


از دگرگون کردن زبان پارسی؟
از سرنگون کردن حکومت نا پارسی؟
از پالایش فرهنگی؟
یا هر سه تاش با هم.




هیچ نظری موجود نیست: