۱۸.۱۲.۹۱

جنس دوم


دوم مارس دوهزارو سیزده گروه تئاتر کوچ برلین بار دیگر با کاری جدیددر خانه ی ادبیات برلین به روی صحنه آمد. این گروه اینبار مبادرت به اجرای یک نمایشنامه خوانی نمایشی به نام جنس دوم به نویسندگی و کارگردانی رضا جابر انصاری نمود که با استقبال خوب وگرم ایرانیان در برلین مواجه شد.
جنس دوم داستان تلخ وغم انگیز سرنوشت وسرگذشت زن ایرانی در طول قرون گذشته است داستان غم بار و دهشتناک زن ایرانی در بعداز حمله ی اعراب به ایران که هنوز که هنوز است این رشته سر درازداشته وبه حیاط چندش آور خود ادامه میدهد.
نمایش با تک گوئی یک زن سیاه پوش آغاز میشودکه به گفته ی جابرانصاری زنجموره ای تاریخی از زبان زن ایرانیست
نمایش در ادامه قالبی رئال و اجتماعی به خود میگیرد .این اثر برشی از زندگی اجتماعی امروزه در ایران است.قصه ی ظلمی که در جامعه براحتی بر زنان وکودکان می رود.
بگفته ی نویسنده وکارگردان قصه ی نمایش وسرگدشت شخصیتهای آن بویژ ه خانم افراسیابی در امتداد همان بلایی ست که قرن ها پیش بر سر زن ایرانی آمده است.او در توضیح تک گوئی اول و آخر نمایش می گوید که قبل از حمله ی اعراب به ایران زن در فرهنگ ایرانی مقام الو هیت داشت واشاره میکند به یکی از معروفترین الهه های اساطیری در جهان که همان آناهیتا الهه ی آب و باران است.
جابرانصاری ادامه میدهد : درست است که اعراب کشتار کردند درست است که غارت کردند سوزاندند نابود کردند تجاوز کردند مردمان را به اسارت و بردگی بردند اما اینها در برابر آن فاجعه ی شوم ودهشتناکی که در ورای این همه رخ داددر درجه ی دوم اهمیت قرار می گیرند.
زن از آسمان به زیر کشیده ومقام الوهیتش از او گرفته شده ودر دم به نیمی از یک انسان تبدیل می شود.
خانم افراسیابی در نمایش جنس دوم که داستانی رئال وباور پذیر دارد ادامه ی همان به نیم نصف شدگان است
ناصر مرد داستان ومریم که همان خانم افراسیابی است در جوانی دودلداده ی هم وزن وشوهر بوده اند که ناصر در برابر زیاده خواهی های مادی به بدهکاری بزرگ تبدیل میشود که قادر به باز پرداخت آن نیست.طلبکار یعنی آقای افراسیابی که صاحب باندی مخوف است در برابر بدهی از ناصر همسرش را طلب میکند که ناصر در برابر این خواسته تسلیم می شود ومریم جوان به عقد سردسته ی باند مخوف در می آید که در ادامه بعد از آقای افراسیابی جانشین او میگردد . در ادامه ی داستان نیزناصر دوباره در برابر بدهی به خانم افراسیابی دخترش را می فروشد وسر انجام در پی نجات خواهر پسر دوازده ساله ی او نیزطعمه ی باند های قاچاق کودک می شود.

گونه ی تئاتری نمایشنامه خوانی برخلاف درون ایران در میان ایرانیان خارج از کشور چندان شناخته شده نیست که جابر انصاری با نمایشنامه ای منسجم با ساختاری دراماتیک و قوی که نشان از قدرت او در نمایشنامه نویسی داردبه کمک گروه تئاتر کوچ برلین به ارائه ی این نوع از نمایش تئاتری می پردازد که انصافاگروه تئاتر کوچ به خوبی از پس آن بر آمد.
به گفته ی کارگردان استقبال از این نمایشنامه خوانی دور از انتظار بوده است.در این اجرا ژاله شعاری با بازی توانمند خودغنای خاصی به کار بخشیده بود ونقش مقابل شعاری را افشین اخوان به خوبی ایفا کرد وبازی باور پذیری را از خود به نمایش گذاشت .بازی این دو در هرچه روانتر پیش رفتن داستان کمک شایانی کرد که نشان از یک کارگردانی حرفه ای را در خود داشت.بقیه ی بازیگران نمایش به جز برخی نقصانها که اهمیت چندانی ندارد همه در کار خود موفق بودند و عملکردشان همگی در خدمت اجرا وقابل تقدیر بود .در این میان خود جابر انصاری هم نقش کوتاه اما مشکلی را ایفا کردکه نشان از قدرت این کارگردان در بازیگری هم دارد.
ژاله شعاری افشین اخوان رضا سلطانی آرمین میر غفاری ارسلان پارسی و معروف یعقوبی یاریگر رضا جابرانصاری در این اجرا بودند.
حضور گروه تئاتر کوچ در برلین فضای تنفس فرهنگی جدیدی را گشوده است.

احمد پایدار

نگاهی به نمایشنامه خوانی « جنس دوم »
این کار در دوم مارس ۲۰۱۳
در برلین المان اجرا گردید.

جنس دوم نمایشی‌ست از رضا جابر انصاری، که گروه تئاتر کوچ در محل خانهء ادبیات برلین و در حضور جمع بزرگی از تماشاگران ایرانی به خوانش آن پرداخت.

نمایشنامه خوانی در ایران و آلمان سنتی دیرپاست، اما در میان ایرانیان ساکن برلین پیشینهء چندانی ندارد. از این دید، باید از رضا جابر انصاری سپاسگزار بود، که در این یکی دو سال اخیر کار تازه‌ای را در برلین آغاز کرده است.

جابر انصاری دانش آموختهء دانشکدهء هنرهای دراماتیک ایران، و دارای تجربهء کار در داخل کشور است. وی بیش از دو سال است که در برلین زندگی می‌کند، و در همین مدت کوتاه نمایشنامه‌هایی را به صحنه آورده یا نمایشنامه خوانی کرده است. در این میان بخصوص نمایش چشم در برابر چشم او – که از نوشته‌های زنده یاد غلامحسین ساعدی ست – انبوهی از تماشاگران ایرانی و آلمانی را به سالن تئاتر کشاند.

جنس دوم نمایشی ست واقع‌گرا، از نوشته‌های خود کارگردان، که با متنی شاعرانه آغاز می‌شود. بازیگران، که برخی از آنها دو سه نقش متفاوت به عهده دارند، صحنه‌ها را تقریبن به شکل یک نمایش رادیویی اجرا می‌کنند. چگونگی اجرایی صحنه‌ها را نیز کارگردان یا یکی از دستیارانش برای تماشاگران توضیح می‌دهد.

نمایش بر محور دشواریهایی شکل می‌گیرد که زنان ایرانی با آنها دست به گریبان بوده‌اند و هستند. متن شاعرانهء آغازین نمایش حاکی از تداوم ستمهایی‌ست بر جامعهء زنان، که در کشور ما دست کم پیشینه‌ای به درازای تاریخ هجوم اعراب دارد. می‌بینیم که مرد اصلی نمایش(ناصر) برای رهایی از مخمصه‌هایی خودساخته یکبار همسرش و دیگربار دختر خردسالش را به سوداگران انسان می‌فروشد.

جابر انصاری می‌کوشد با تصویر برخی ماجراها توجه تماشاگر را به گوشه‌ای از واقعیتهای تلخ جامعهء ایرانی ما جلب کند. همچنین در این نمایش اعتیاد و قاچاق مواد مخدر و کودکان دستمایه یی می‌شوند برای کند و کاو در برخی زوایای تاریک زندگی اجتماعی قشرهایی از جامعه که روز به روز بیشتر در باتلاق فساد و تباهی فرو می‌روند. اینان بیشتر از آن که بخواهند باری از روی دوش هم بردارند، می‌کوشند بخاطر منافع شخصی یکدیگر را بیشتر گرفتار کنند. در عین حال جابر انصاری در نمایش مورد نظر می‌کوشد تا تلاش بردبارانه و پیگیر زنان برای رهایی از وضعیت موجود را تصویر کند.

در بازخوانی جنس دوم ، ژالهء شعاری، افشین اخوان، ارسلان پارسی، معروف یعقوبی، آرمین میرغفاری، رضا سلطانی و شخص جابر انصاری اجرای نقش می‌کنند.

رضا جابر انضاری در شیوهء بیان اشخاص نمایش دقت زیادی کرده، و این نتیجهء شناختی ست که از زبان محاوره‌ای در مناطق جنوبی تهران دارد. اینطور به نظر می‌رسد که نمایش جنس دوم برای اجرای در صحنه نیز آماده می‌شود. باشد که بموقع به چگونگی کار وی پرداخته شود.

برلین – جلال سرفراز

هیچ نظری موجود نیست: