جنگ الکترونیک به جنگی متداول و منفرد تبدیل شده است، می توان گفت این جنگ بارزترین جنگ در جنگهای آینده خواهد بود که البته کشورهای پیشرفته و مدرن دست برتر را در آن خواهند داشت. آن چه اکنون قابل ارزیابی است نوع چنین جنگ هایی است و این که گستردگی و تاثیر آن تا چه اندازه است. آیا این جنگها می توانند جانشین جنگهای کلاسیک شوند و به جای آنها مورد استفاده قرار بگیرند؟ آیا به کمک چنین جنگ هایی می توان نیاز به خشونت را کاهش داد و از آن دست شست؟ چنین جنگی چه تاثیری در روابط کشورهای پیشرفته در برابر کشورهای عقب افتاده از لحاظ تکنولوژیک می گذارد؟ این سوالها محور مطالعات و بررسی هایی بوده است که مدتی است مطرح هستند و در سایه نمونههای تاریخی و تطبیق کافی آنها تلاش شده پاسخی برایشان یافت شود.
برتری الکترونیکی نشانهای بارز در قدرت برتر کشورها یا سازمانها برای ابراز قدرت نرم و متصلب در جنگ الکترونیکی محسوب می شود. تسلط الکترونیکی باعث می شود از اطلاعات حساس حمایت بیشتری شود و قدرت تخریب تاسیسات دشمن افزایش یابد و دشمن زمین گیر شود بدون این که نگرانیای از بابت خسارتهای انسانی مثل خسارت هایی که هواپیماهای بدون سرنشین به جای می گذارند، وجود داشته باشد. به گفته یکی از سناتورهای امریکایی در سالهای گذشته دست کم جان ۴۷۰۰ تن توسط هواپیماهای بدون سرنشنین گرفته شده است. علاوه بر آن برتری الکترونیکی و جنگ الکترونیک می تواند قدرت تاثیرگذاری فرهنگی و رسانهای بالایی در جوامع مورد هدف داشته باشد، از این طریق می توان با افکار عمومی بازی کرد و اطلاعاتی را خارح از قدرت دولت و سیطره و کنترل حکومت در اختیار آنان قرار داد و همچنین پیامهای سیاسی و اهداف اجتماعی درباره قضایای مورد نظر را به آنها منتقل کرد. (این سیاستی است که آن را Digital Diplomacy یا دیپلماسی دیجیتال نامیده اند.)
در طول سالیان گذشته شاهد حملات الکترونیکی حساسی مثل حمله به تاسیسات هستهای ایران یا شرکتهای نفتی خلیج فارس یا حسابهای بانکی اسرائیل بوده ایم. اخیرا نیز کشف شد که حملات الکترونیکی گستردهای از سوی چین توسط واحد ۶۱۳۹۸ ارتش چین علیه حسابهای ویژه و رسمی به شدت حساس بانکی امریکا صورت گرفته است.
در همین رابطه وب سایت مجله فارن پالسی مقالهای با عنوان The Cool War به قلم دیوید روثکوف منتشر کرد که تلاش می کرد بازتابهای تاثیرات این جنگ و آثار آن را بررسی کرده و آن را با جنگ سرد مقایسه کند. در این تحلیل تاکید شده است که جنگ جدید تاثیرات بیشتر و خرابیهای به مراتب کمتری دارد ولی در پایان نتیجه دیگری نیز می گیرد و آن این که بدین ترتیب قدرتهای بزرگ تازهای در سطح جهانی تعریف می شوند، علاوه بر آن درگیریهای آن به فضایی کاملا متفاوت با جنگ سرد منتقل می شود که به هیچ وجه قابل تعریف با مفاهیم «ژئوپلتیک» که بر روی زمین صاحب قدرت هستند، نیست. مزیت بارز دیگر چنین جنگی نیز این است که جنگ جدید را نمی توان مطلقا جنگ حقیقی دانست، اما حداقل از لحاظ نظری می توان گفت که جنگ است.
تا به این لحظه می توان گفت که جنگ الکترونیک جنگ حمایتی نیست اما در مقابل نتیجه دیگری را نیز می توان گرفت که مخاطرات آن بسیار جدی است. از آن جا که پس از حمله الکترونیکی و انتشار ویروس، معمولا سازمان یا دستگاه مورد هدف دیر متوجه حمله می شود از این رو متحمل خسارتهای سنگینی می شود که حتی می توان گفت اطلاعات استراتژیک را نیز هدف قرار می دهد. تا این اندازه که ممکن است طرف مقابل خسارتهای سنگین زیربنایی متحمل شود.
از سوی دیگر از این نکته نمی توان غافل شد که این حملات آثار روانی شدیدی را نیز بر جای می گذارند به گونهای که طرف مقابل احساس ذلت می کند و ممکن است طرف مورد حمله احساس کند که «استقلال مجازی اش» زیر سوال رفته است. بارزترین دلیل آن ایت است که برتری علمی و تکنیکی طرف مورد حمله زیر سوال می رود و احساس می کند که در میان قدرتهای پیشرفتهای که به سرعت به سمت انفجار اطلاعات حرکت می کنند، خورد شده و بخشی از هویت ملیاش از بین رفته و به حیثیتش توهینی بزرگ شده است، دقیقا مثل اتفاقی که میان چین و ایالات متحده امریکا افتاده است.
جنگهای الکترونیک روز به روز تشدید می شوند و این مساله باعث می شود تا حمایت از ذخایر اطلاعات الکترونیک نیز روز به روز سخت تر شود. علی رغم آن در عصر جنگ سرد، امکان دارد تا اندازهای از نیازهای جنگهای کلاسیک کاسته شود که در نتیجه آن بدیلهای آنها با امنیت بیشتر و قدرت تخریبی گسترده تر به خصوص برای کشورهای پیشرفته به میان می آیند، اما فرضیه مخاطرات چنین جنگی نیز به قوت خود باقی خواهند ماند. درگیریهای انسانی همیشه حول محور برتری زمینی و فیزیکی متمرکز بودند، شاید در گذشته فراوانی ابزارهای تاریخی امکانات بیشتری در اختیار کسی قرار نمی داد اما امروز کنترل معقول سبب می شود تا تکنولوژی روز به روز پیشرفت کند و دنیا بیش از پیش به سمت ارتباطات نزدیک حرکت کند.
منبع: السفیر - دیپلماسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر