پرتو آفتاب زیر پلکهایم میجوشد
از بلبلی مجذوب در خاکستر،
از اندرون سیاه موسیقی اش
طوفانی بر میخیزد
فریادها به سلولهای باستانی هبوط میکنند
من تازیانههای زنده را نظاره میکنم
نگاه خیرهی بیحرکت وحوش،
سوزش یخ در دل من
همهچیز از طالعی خبر میدهد
نور جوهر سایه است
حشرات
به سوی مرگشان پیش میروند
در آتشزنه بامداد
معنا در من
اینچنین میسوزد.
آنتونیو گاموندا
آنتونیو گاموندا شاید مهمترین شاعر زندهی اسپانیا باشد. سال ۲۰۰۷ جایزهی سروانتس را به او دادند. گاموندا ، هشت ماهه بود که پدرش را از دست داد ، در یتیمی و فقر بزرگ شد، پدرش از شاعران جریان مدرنیسم اسپانیا بود و او پنج ساله بود در جنگهای داخلی اسپانیا ، همهی مدرسهها بسته بود و به اجبار خواندن و نوشتن را با کتاب پدرش آغاز کرد .
از بلبلی مجذوب در خاکستر،
از اندرون سیاه موسیقی اش
طوفانی بر میخیزد
فریادها به سلولهای باستانی هبوط میکنند
من تازیانههای زنده را نظاره میکنم
نگاه خیرهی بیحرکت وحوش،
سوزش یخ در دل من
همهچیز از طالعی خبر میدهد
نور جوهر سایه است
حشرات
به سوی مرگشان پیش میروند
در آتشزنه بامداد
معنا در من
اینچنین میسوزد.
آنتونیو گاموندا
آنتونیو گاموندا شاید مهمترین شاعر زندهی اسپانیا باشد. سال ۲۰۰۷ جایزهی سروانتس را به او دادند. گاموندا ، هشت ماهه بود که پدرش را از دست داد ، در یتیمی و فقر بزرگ شد، پدرش از شاعران جریان مدرنیسم اسپانیا بود و او پنج ساله بود در جنگهای داخلی اسپانیا ، همهی مدرسهها بسته بود و به اجبار خواندن و نوشتن را با کتاب پدرش آغاز کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر