۱۰.۱.۹۲

جایگاه رفیع ادرار (شاش) در کیش شیعه!

ما فقط روشنگریم، قضاوت با شماست.


از امام صادق پرسیدند؛ آیا کسی می تواند شاش گاو را بخورد؟
گفت، اگر برای درمان به آن نیاز دارد، می تواند بخورد؛ همچنین شاش شتر و گوسفند.
(وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۴۱۰)


بر شماست(نوشیدن) شاش شتر صحرائی و شیرش را!
کنز العمال، جلد ۱ ص ۴۵


محمد ابن یحی از احمد ابن نحند ابن عیسی ……گفت شنیدم که ابالحسن موسی میگوید: شاشهای شتر از شیرهای آن بهتر است
کتاب جامع الأحادیث، جلد ۲۸ ص ۴۳۳


در حدیث دیگر منقول است که مفضل به خدمت حضرت صادق آمد شکایت کرد ، از تنگی نفس و گفت اندک راهی که میروم تنگ میگردد و مینشینم فرمود: شاش شتر بخور تا ساکن شود .
حیله المتقین ، باب نهم ، فصل نهم در معالجه امراض درونی و قولنج و بادها و آزار معده و سرفه

علی ابن ابی طالب: شیر گاو دوا باشند و شاش شتر بهتر از شیر آنست.


(آسمان و جهان/ ترجمه كتاب السماء و العالم/ بحارالانوار ، مجلسی/ مترجم: محمد باقر كمرهاى،ناشر: اسلامیه، تهران، چ اول:۱۳۵۱ ش. جلد۶)

حر عاملی صاحب کتاب وسائل الشیعه، بابی دارد با عنوان مجوز خوردن شاش شتر و گاو و گوسفند….
*خوردن ادرار حیوانی که گوشتش حلال است اشکالی ندارد…
**ادرار شتر از شیرش بهتر است (به رغم اینکه) الله در شیرش شفاء قرار داده است…
***ادرار شتر شفای هر دردی است و برای غسل بدن هم مناسب است…

وسائل الشیعه حدیث شماره
*(۳۱۳۶۳)
**(۳۱۳۶۴)
***(۳۱۳۶۷)

 منبع: از فیس‌بوک صفحه صحبت درباره اسلام





آخوند(نامش مولوی حيات الدين است، كه در شهر مزار شريف اقامت دارد. ) شیعه بالای منبر،قال رسول الله : کسی که شاش پیامبر اسلام را بخورد، هرگز گرسنه نمی شود...! (بول، همان پیشاب یا شاش است!)
حدیث مربوطه:
ليس في بول الأئمه و غائطهم استخباث و لا نتن و لا قذارة، بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم و غائطهم و دمهم يحرم الله عليه النار و استوجب دخول الجنه (انوار الولایه/ص۴۴۰ )

"در ادرار و مدفوع امامان نه پلیدی وجود دارد و نه گندی و چرکی، بلکه آن دو(ادرار و مدفوع) مانند مشک بسیار خوشبو هستند؛ اما هر کس که ادرار، مدفوع و خون آنان بنوشد الله آتش جهنم را بر او حرام می‌گرداند و دخول بهشت بر او واجب می‌شود "



شیخ گفت: از معجزات اسلام این است که کاری کرد که پیرزن عجم گاو خود را بفروشد و خرج مکه کند، تا عرب از شترسواری و چادر نشینی به لامبورگینی و برج نشینی برسد.



مرا به قعر جهنم ببر خدای عرب
بشرط آنکه نیاید در آن صدای عرب
مرا بهشت چه حاجت که زاده عشقم
بهشت حوری و غلمان بود سزای عرب
هزار ننگ ترا باد گر نمی فهمی
بجز کلام پر از قهر و انحنای عرب
خدای من همه عشق است بی نیاز کلام
نه آن خدا که همی سر دهد صلای عرب
خدای عشق و محبت که خانه اش دل ماست
نه مبتلای الفبا و مبتلای عرب
"اشد کفر و نفاقا"مگر نه گفته توست
چه می کنند سفیهان چنین ثنای عرب؟!
قساوت عربی نیست در خور تکذ یب
مگر دروغ بود اصل کربلای عرب
شعار عفوو پیام برابری می داد
که جا گرفت به دل کیش مصطفای عرب
اگر سرود عدالت نبود و عشق خدا
نمی سرود قلم مدح مرتضای عرب
فساد موبد و ملایان به بادم داد
وگرنه فر اهورا کجا ولای عرب
بر آستانه زرتشت می نهم سر جان
نه آن بهشت که باشد به زیر پای عرب
بهشت من سخن پرتوان فردوسی است
که نیست در سخنش رنگ اعتنای عرب
به بوستان و گلستان بهشت جاوید است
بهشت رشد بشر نی شکم سرای عرب
بهشت من سخن حافظ خوش الحان است
کلام پخته کجا شرح قصه های عرب
سخن ز مثنوی مولوی بگو ای دوست
که شادمانه بهشتی است بی عزای عرب
بهشت نقد جهان در رباعی خیام
هزاربار به از باغ پرصفای عرب
کلام گاندی و شعر هوگو شرف دارد
بر آن سخن که برآید ز ادعای عرب
مرا به خشم مبین ای خدای کوچک خام
به جرم آنکه ندانسته ام بهای عرب
اگر که رفته بود عرب از سرای پاک"امید"
نمی سرود چنین شعر از جفای عرب
خدای من که خدای دلی به عشق قسم
که میهنم برهانی تو از بلای عرب

مصطفی بادکوبه ای ... خدای عرب


اطلاعات بیشتر از اینجا

۱ نظر:

ناشناس گفت...

به نظر من شما بیمارید. برای امثال شما همواره دستاویز هست.
هیچ روح و ذهن سالمی با دین مشکل نداره.