از مجموع پنج برادری که مناصب مختلف حکومتی را به تصاحب خود در آورده اند شاید تاکنون کمتر کسی نام فاضل لاریجانی را شنیده باشد. نامی که به مبارکی اعمال غیراخلاقی سعید مرتضوی در ضبط جلسهای مشترک با این برادر کوچک لاریجانیها به یکباره به ستاره محافل سیاسی و خبری تبدیل شد.
هنوز چند هفتهای از برکناری وزیر بهداشت که حامی باقر لاریجانی بود و نمی خواست او سمت خود را ترک کند نگذشته بود که وزیر دوم کابینه احمدی نژاد قربانی فرزند آخر آیت الله هاشم آملی شد.
نام لاریجانیها اولین بار با ورود محمدجواد لاریجانی به صحنه سیاسی کشور شنیده شد. یکی از پنج برادر محمدجواد به خود جرات داده بود که در اواخر دهه شصت طرح ام القرای جهان اسلام را مطرح کند. نمایندگی مجلس را هم عهده دار شد، اما مذاکرهاش با نیک براون او را از صحنه سیاست کشور به دفتر در نیاوران فرستاد تا ستارگان را رصد کند. رصدی که یک دهه به طول انجامید و باز این فرزند ارشد آیت الله عرصه را برای بازگشت به سیاست یافت، وقتی برادرش صادق با حکم خامنهای به ریاست قوه قضاییه رسید.
علی لاریجانی هم نام آشنایی برای ایرانیان است. او اما بر خلاف جواد که از وزارت خارجه شروع کرد، ابتدا به سپاه رفت. بعد از آن بود در زمانی که کوران جنگ و مبارزه بود بعنوان مدیر کل برون مرزی واحد مرکزی خبر مشغول به کار شد و بعدها به ریاست صدا و سیما رسید تا بتواند با انتشار مجموعه هویت به قلع و قمع روشنفکران و اهل قلم کمک کند. شاید برای این پسر دوم آیت الله متصور نبود که نمایندگی از شهر قم که بواسطه جایگاه اجتماعی پدرش بدست آورده بود، او را به ریاست مجلس برساند. مجلسی که باید ارادت و فرمانبرداری خود را از رهبری در همه صحنهها به نمایش بگذارد.
صادق لاریجانی که برخلاف برادران خارجه رفته، ترجیح داده بود راه پدر را دنبال کند و در حوزه به بحث و درس بپردازد، ستاره اقبالش افول کرد وقتی بعد از اعتراضات مردمی به انتخابات مهندسی شده ۱۳۸۸ به منصب قضا رسید و امضای رهبری بر پای حکمش نشست. کسی که سالها در حوزه مشغول بود به یکباره به منصبی رسید که پیشینیانش گفته بودند خرابهای بیش نیست! و با آمدن این برادر لاریجانیها این خرابه به بیغولهای تبدیل شد که فرزندان انقلاب و نظام را هم بلعید. آمار بازداشتها افزایش یافت و هر روز حکمی برای اعدام صادر شد.
باقر لاریجانی نیز سالها در کشورهای غربی مشغول کسب توشه بود و به ایران که آمد او هم بلافاصله به سمتهای اجرایی رسید. ریاست دانشگاه علوم پزشکی و ریاست شورای سیاستگذاری و ریاست کرسی اخلاق پزشکی و .... را همزمان داشت تا اینکه آتش اختلافات احمدی نژاد با برادرانش در دو قوه به این برادر رسید و سرانجام هم خودش رفتنی شد و هم وزیر را رفتنی کرد.
اما فاضل لاریجانی، فرزند کوچک آیت الله را کمتر کسی می شناخت. هنوز به پنجاه سالگی نرسیده که لیستی از مسئولیتها و سمتها را در پرونده خود دارد. ستارهاش در آسمان سیاست درخشید و به در سفارت ایران در کانادا رایزنی کرد و بعدها مدیرعاملی انتشارات دانشگاه صنعتی را گرفت و مشاور یونسکو شد و چندین مشاوره و معاونت در سابقه خود گذاشت و سرانجام در پانزده بهمن ماه از همه برادرانش مشهورتر شد و بر صفحه مونیتور مجلسی که برادرش مدیریت می کرد، ظاهر شد و در ازای قولی که برای ملاقات با برادرش صادق می داد، تقاضاهای بیشرمانهای داشت که فقط کسی مثل سعید مرتضوی می توانست آنها را ضبط کند و در یک اقدام غیراخلاقی در چنین تیراژی منتشر نماید.
فاضل لاریجانی، سرانجام مهر سکوت احمدی نژاد را شکست و بگم بگمهای هفت سالهاش را پایان داد. هنوز صادق فرصت نکرده به فهرست تخلفات برادر بزرگش در زمینهای ورامین و مزارع شترمرغ رسیدگی کند که حالا فاضل هم به جمع پروندهها افزوده شده است. هر چند فاضل همه را تکذیب کرده و جعل خوانده، اما کیست که نداند در پس پرده مخوفی که این تازه به دوران رسیده به عرصه سیاست برانداخته اند، چه در جریان است. رانت خواری شاید شرافتمندانهترین عملی است که توسط این جماعت میراث خوار انقلاب می تواند انجام گیرد.
اینک سرنوشت کشور گره خورده به پنج فرزند مذکر آیت الله هاشم آملی او که در پرونده سیاسی خود تنها امضای بیانیه علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی را دارد، از معدود علمایی بود که پس از انتخاب خامنهای به رهبری دست بیعت به او داد و گفت " انتخاب شایسته حضرتعالی که فردی دانشمند و اسلامشناس و صاحب درایت هستید از جانب مجلس خبرگان، مایه امیدواری و تسکین است."شاید همین پیام بود که به خامنهای قوت قلبی داد که همه پسران آیت الله را به کار بگیرد. تصمیمی غیرمنطقی و به دور از عقلانیت سیاسی در انتخاب دو برادر بر راس دو قوه! برادرانی که از همان ابتدا روی خوشی به رئیس دیگر قوه نشان نداده اند.
حالا باید دید در این چند ماه باقی مانده از اقامت احمدی نژاد در پاستور او برای این برادران چه پروژههای دیگری در سر دارد. او که توانسته است با گشایش پرونده مزارع پروزش شترمرغ محمدجواد پرونده تخلفات مالی معاون خود محمدرضا رحیمی را مسکوت نماید، آیا پروندههای دیگری از این برادران در اختیار دارد تا بتواند این چند ماه باقی مانده را مطابق میل آیت الله خامنهای در پاستور بماند؟
لاریجانی به عنوان تئوریسین سیاسی جناح راست، در دیدار با نیک براون، سعی کرده بود تا نگاههای منفی غرب به کاندیدای جناح راست را اصلاح کند. او به براون گفته بود که پیروزی جناح راست در انتخابات میتواند منافع انگلیس و غرب را تامین کند. از سوی دیگر، کوشیده بود تا چهرهای رادیکال از جناح چپ و کاندیدایش ارائه کند. او حتی از موضوع فتوای قتل سلمان رشدی هم مایه گذاشته و جناح چپ را پیگیری کنندهی اصلی اجرای فتوای قتل سلمان رشدی معرفی کرده بود. این دیدگاه او مبتنی بر برخی اقدامات عملی چهرههای منتسب به جناح چپ در مورد قتل رشدی بود. در آن زمان، بنیاد ۱۵خرداد به سرپرستی آیتالله حسن صانعی (منتسب به جریان چپ) جایزهای نقدی را برای کسی که موفق به قتل رشدی شود، اختصاص داده بود. موضعگیری تند و همه جانبهی جناح چپ نسبت به این دیدار، آنچنان وضعیتی پیش آورد که منجر به حذف عملی لاریجانی از عرصهی سیاست شد. او از مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار گذاشته شد و تا چندی پیش، از ممنوع التصویرهای تلویزیون بود!
بهار یکتا
منبع
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر