۲۸.۱۰.۹۱

حرف‌های تکراری در باره‌ ایران و سوریه

خطوط احتمالی‌ که از طریق آنها، اسرائیل میتواند به ایران حمله هوایی کند.


از یکی از کارکنان سازمان ملل که با بحران های خاورمیانه درگیر است و در این زمینه برای این سازمان فعالیت می کند و اخیرا با جوانب مختلف بحران های خاورمیانه جدید درگیر شده است، درباره بحران سوریه پرسیدم.

گفت: «دو احتمال وجود دارد. اول، احتمال دخالت نظامی خارجی در سوریه که قطعا فعلا و در آینده نزدیک اتفاق نخواهد افتاد. برای همین جنگ اسد با مخالفانش ادامه می یابد و از شهری به شهر دیگر منتقل می شود و خونریزی ها و ویرانی های بسیاری نیز رخ خواهد داد. در این میان شاید زمان هم به او کمک کند، به خصوص در سایه مواضع مختلف خارجی که عده ای طرفدار حمله نظامی هستند و عده ای با آن مخالفت می کنند، او در چنین وضعیتی تلاش می کند تا بر سوریه تسلط یابد و احتمال دارد مثل کره شمالی شود. با این تفاوت بزرگ که روسیه و چین در مرزهای سوریه نیستند در حالی که آنها در مرزهای دو کره حضور دارند.


احتمال دوم هم مداخله تروریستی ترکیه، عربستان و قطر به عنوان ابزار‌های اروپا به بهانه حمایت از حقوق شهروندان سوریه و به این که ملت سوریه خودش برای خودش تصمیم بگیرد. و ادامه تلاش ها برای مسلح کردن و دادن پول به مخالفان اسد و آموزش دادن آنها برای این که به فعالیتشان علیه اسد و نظام او ادامه دهند.»

پرسیدم: «نظرت درباره ایران چیست، به خصوص در سایه برخورد های پرونده هسته ای اش، به ویژه که اسرائیل نیز دائما تهدید به حمله نظامی به تاسیسات هسته ای آن می کند؟»

جواب داد: «به نظر من پرزیدنت اوباما همچنان مواضعش را حفظ می کند. تا کنون او مخالف حمله نظامی به ایران بوده است. اگر چه بارها تکرار کرده است که گزینه نظامی روی میز باقی خواهد ماند. اما قطعا زمانی به این گزینه روی خواهد آورد که به آن نیاز باشد. به این معنا که احساس کند مصالح حیاتی و استراتژیک کشورش ایجاب می کند که به سوی این گزینه برود. اوباما همچنین تاکید کرده است که نمی گذارد ایران به سلاح هسته ای دست یابد. اما با این حال به نظرم بنیامین نتانیاهو در آخر به ایران حمله خواهد کرد. در آن صورت سه احتمال وجود دارد:
اول این که واکنشی از سوی ایران یا یکی از قدرت های هم پیماتش برای حمله به اسرائیل و تاسیسات هسته ای آن صورت نگیرد. یعنی ایران همان رفتاری را بکند که روزی که اسرائیل تاسیسات هسته ای سوریه را ویران کرد، دمشق کرد یا زمانی که عراق در زمان صدام حسین هنگامی که اسرائیل به تاسیسات هسته ای اوزیراک حمله کرد، کاری نکرد.

احتمال دوم این است که ایران واکنشی نرم به این حمله نشان دهد مثلا عملیات تروری را تنظیم کند، یا خودروهای بمب گذاری شده منفجر کند و چند تا موشک از این جا و آن جا به سمت اسرائیل شلیک کند و برنامه ریزی ای برای انجام یک عملیات بزرگ مستقیم برای انتقام در بهترین زمان ممکن تنظیم کند و مثلا صحنه نبرد را به یک صحنه انتقام سرد تبدیل کند.

احتمال سوم این است که ایران واکنشی سخت به اسرائیل و امریکا نشان دهد و حزب الله را نیز وارد عمل کند. 

سپس نظر او را درباره مهمترین حامی خارجی منطقه ای مخالفان سوری پرسیدم.

جواب داد: «قطر و عربستان نقشی مهم در آن چه تو درباره آن پرسیدی بازی می کنند. نقش قطر واقعا مهم است. یک بار جاسم بن جبر آل ثانی، نخست وزیر قطر و وزیر امور خارجه اش در یکی از کمیسیون های سازمان ملل و شورای امنیت که در آن درباره موضوع دیگری بحث بود ، وارد شدند و درباره اوضاع سوریه و لزوم حمایت مالی از مخالفان اسد صحبت کردند. آنها بدون این که از سوی کسی دعوت شده باشند وارد شدند، به همراهشان یک نفر دیگر نیز بود. یکی از آنها طرف راست رئیس جلسه نشست و دیگری طرف چب و هر دو در حمایت از مخالفان سوری و حمایت مالی از مخالفان صحبت کردند، در حالی که در آن جا هیچ صحبتی درباره این موضوع نمی شد. به آنها گفتیم: بیرون بروید ما کار داریم. به هر حال در آخر بگذار برایت بگویم که مخالفان سوری چند دسته اند و این تاثیری منفی بر روی کسب حمایت خارجی از آنها و تحرکاتشان می گذارد.»

هیچ نظری موجود نیست: