۱۷.۱۰.۹۱

شیهه ها گم شد در خلوت دشت


سینه سوز است هنوز
یاد خونین نبردی که گذشت
ناله ها پر شد در سینه کوه
شیهه ها گم شد در خلوت دشت
همه نامردی و نامردی و ننگ
صحنه جولانگه رزم دو همآورد نبود
زخمی خنجر خویشیم افسوس
جنگ جنگ دو جوانمرد نبود 


سنگر سوخته در پشت سرم
طرح محوی از شهر
نقش در چشم ترم
تنم آغشته به خون
خون از این سینه ویران شده دیگرگون
کوله بارم بر پشت
چوب پرچم درمشت 


با همه خستگی و خون ریزی
با همه درد که می پیچم از آن بر خویش
با همه یاس که صحراست به آن آلوده
پیش می ایم ... می ایم پیش


من بدین گونه نمی خواهم مرگ
من بدین گونه نمی خواهم زیست
من نمی خواهم این تلخ درنگ
من نمی خواهم خاموش گریست 


شهر این شهر که با میوه صبح
رنگ انداخته در چشمانم
از سر تپه هویدا و نهان
می کشاند به خود این پیکر بی سامانم
نیست فرمانده من در این راه
هیچ کس جز دل من
هیچ کس نیست بر این راه دراز
جز دلم قاتل من 


می توان چون دگران
ناله ای کرد و دراین وادی خفت
می توان داشت از این خفتن امید حیات
می توان رفت ولی چون مردان
می توان مرد و به لب هیچ نگفت 


می خزم بر تن این شیب و فراز
کاش پا داشت توانی تن
کاش با قامت آراسته می رفتم پیش
کاش می رفتم می رفتم من

سیاوش کسرایی




یاد خونین نبردی که گذشت In Memory of the Bloody Battle*  آواز: سالار عقیلی Vocal: Salar Aghili
 شعر: سیاوش کسرایی Lyrics: Siavash Kasraei
 سنتور: پویا سرایی Santour: Pouya Sarai
 تور اروپایی گروه دستان - ۲۰۱۰ آمستردام، هلند Dastan Ensemble Europe Concert Tour 2010 Amsterdam, Netherlands ویدیو: سام زال Video by: Sam Sal .

این اثر اولین بار با توجه به مناسبت تاریخی‌ و در سال ۱۳۸۸ توسط آقای سالار عقیلی اجرا شده است: * * This song was performed for the first time by Mr. Salar Aghili after historical events in Iran in 1388/2009:

هیچ نظری موجود نیست: